هدف سیستم اندازه گیری اعتبارسنجی اندازه گیری ها قبل از اینکه به عنوان داده های واقعی در نظر گرفته شود و به عنوان مبنایی برای تصمیم گیری استفاده شود، است. هر مدیر مجرب شش سیگما این واقعیت را می‌داند که سیستم اندازه‌گیری در هیچ کجا آنقدر که شما فکر می‌کنید خوب نیست. افرادی که برای اولین بار تجزیه و تحلیل سیستم اندازه گیری را انجام می دهند از این که می بینند یافتن اندازه گیری هایی که 30٪ یا بیشتر از علامت در سیستم اندازه گیری سازمانی کمتر است، نادر نیست شگفت زده می شوند. در اینجا بررسی عللی است که منجر به چنین تغییرات گسترده ای می شود:

افراد: احتمالاً مهمترین عامل تغییر سیستم اندازه گیری، افراد درگیر هستند. اگر لازم باشد اندازه گیری ها به طور مکرر انجام شود، این کار به یک کار یکنواخت تبدیل می شود و گاهی اوقات خطاهایی رخ می دهد. همچنین، بسیاری از اوقات کارکنان عمداً از کار اجتناب می‌کنند و اعداد اندازه‌گیری را اشتباه می‌کنند. سیستمی که در آن کار اندازه گیری به افراد سپرده شد، متعلق به گذشته است. استاد کیفیت جوران تصریح کرده است که اندازه‌گیری‌های مربوط به کارایی فرآیند باید با ابزارهای غیرانسانی جمع‌آوری شوند.

تجهیزات: تجهیزات معیوب یکی دیگر از عوامل مهمی است که منجر به اندازه گیری نادرست می شود. یافتن ماشین هایی که فرسوده شده اند و/یا به درستی کالیبره نشده اند غیر معمول نیست. این امر به ویژه در انتهای محدوده عملیاتی دستگاه صادق است. تعمیر و نگهداری منظم و کالیبراسیون ماشین آلات ضروری است. اگر اندازه‌گیری‌ها برای عملکرد فرآیند حیاتی هستند، باید جدیدترین و پیشرفته‌ترین سیستم‌های اندازه‌گیری نصب شوند. اگر چیزی را که اندازه می گیریم به دست آوریم، باید به بهترین شکل ممکن اندازه گیری کنیم، اینطور نیست!

پیچیدگی محاسباتی: این دلیل ارتباط نزدیکی با علت انسانی خطای سیستم های اندازه گیری دارد. اما در اینجا خطا ناشی از سهل انگاری یا دستکاری عمدی نیست. گاهی اوقات، معیارهای پیچیده طراحی می شوند. با این حال، طراحی این معیار به درستی به افراد مربوطه ابلاغ نشده است. از این رو ابزارهای نرم افزاری معیوب و/یا اپراتورهایی با دانش نادرست دریافت می کنیم.

فقدان رویه های استاندارد: مهم است که معیارهای مهم سیستم های اندازه گیری تعریف شوند. چنین تعریفی باید به هر فردی که نیاز به دانستن آن دارد، ابلاغ شود. این تعریف باید با اجماع صورت گیرد و روش رسیدن به مقدار عددی متریک باید به صراحت در یک کتابچه راهنمای کاربر بیان شود. عدم انجام این کار می تواند منجر به این شود که افراد مختلف تصورات متفاوتی در مورد یک متریک داشته باشند. از این رو، در سطح سیستماتیک، اگر به اندازه کافی مراقب نباشید، حتی می توانید سیب را با پرتقال مقایسه کنید!

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *