ماهیت بانکداری سرمایه گذاری به گونه ای است که بانکداران سرمایه گذاری قرار است بسیار نزدیک با مشتریان خود کار کنند. در طول کار خود، آنها اغلب در معرض اطلاعاتی هستند که عمومی نیستند. این اطلاعات مادی برای عموم مردم شناخته شده نیست. از این رو، این وضعیتی را ایجاد می کند که در آن بانکداران سرمایه گذاری از مزیت اطلاعاتی نسبت به همتایان خود در عموم برخوردار هستند. این می تواند منجر به تجارت داخلی شود که جرم است.

به منظور جلوگیری از تمایل بانک‌های سرمایه‌گذاری به معاملات داخلی، نهادهای نظارتی دستور داده‌اند که جریان اطلاعات در بانک سرمایه‌گذاری تنظیم شود. این کار توسط مکانیزمی انجام می شود که به طور غیر رسمی به عنوان دیوار چینی شناخته می شود. در این مقاله متوجه خواهیم شد که دیوار چینی چیست و چگونه بر عملیات یک بانک سرمایه گذاری تأثیر می گذارد .

دیوار چینی چیست؟

ما قبلاً می دانیم که بانک های سرمایه گذاری از چندین بخش مجزا تشکیل شده اند. کار یک بخش کاملاً با کار دیگری مرتبط نیست. به عنوان مثال، وظایف انجام شده توسط بخش پذیره نویسی تاثیر کمی بر وظایف انجام شده توسط بخش مشاوره دارد یا هیچ تاثیری ندارد.

فرض اصلی پشت استراتژی دیوار چینی این است که از آنجایی که عملکرد این بخش ها به هم مرتبط نیست، می توان یک مانع اطلاعاتی مصنوعی بین آنها ایجاد کرد و به هیچ وجه بر عملکرد صاف آنها تأثیری نداشت. به همین دلیل است که قانون Glass-Steagall به بانک های تجاری اجازه می دهد تا فعالیت های بانکداری سرمایه گذاری را نیز انجام دهند. اخطار این است که دو فعالیت مختلف توسط یک دیوار چینی تقسیم می شوند.

دیوار چینی به این معنی است که جریان آزاد اطلاعات بین بخش های مختلف بانک سرمایه گذاری محدود می شود. این بدان معنی است که هر کارمند بانک سرمایه گذاری که اطلاعاتی در مورد مشتری داشته باشد، آن را کاملاً بر اساس نیاز به اطلاع همکاران خود اعلام می کند. انتشار رایگان این اطلاعات از نظر قانونی جرمی تلقی می شود که به دلیل آن یک کارمند می تواند شغل خود را از دست بدهد و همچنین به زندان بیفتد.

برای دیوار چین استثنائات خاصی وجود دارد. آنها کارمندانی هستند که در بانک سرمایه گذاری پست های بالایی دارند. این شامل افسرانی مانند مدیر اجرایی، مدیر ارشد مالی و غیره می شود. آنها از تمام اطلاعات مشتریان مطلع هستند. با این حال، محدودیت هایی برای فعالیتی که آنها می توانند انجام دهند وجود دارد. مثلاً مجاز به خرید و فروش آزاد سهام در بازار آزاد نیستند. همچنین ممکن است در برخی کشورها نیاز به افشای فعالیت های مالی اعضای خانواده آنها باشد. همین قوانین در مورد کارمندانی که استثنا قائل شده اند و اطلاعات به آنها منتقل می شود اعمال می شود زیرا اعتقاد بر این است که آنها نیاز واقعی به دانستن دارند.

اگر دیوار چینی وجود نداشته باشد چه اتفاقی می افتد؟

سیستم معاملاتی مدرن اوراق بهادار تا حد زیادی بر سیستم دیوار چین متکی است. این به این دلیل است که در غیاب دیوارهای چینی، هرج و مرج در بازار وجود خواهد داشت. چند نمونه در زیر آورده شده است:

این احتمال وجود دارد که اطلاعات به دست آمده توسط بخش های مختلف بانکداران سرمایه گذاری ابتدا به میز معاملات آنها منتقل شود. میز معاملات قادر خواهد بود بر اساس مزیت اطلاعاتی تصمیمی آگاهانه بگیرد. از این رو، آنها به طور مداوم معاملات سودآورتری را در مقایسه با عموم مردم انجام می دهند.

بانکداران سرمایه گذاری معمولاً از اتخاذ رویکرد مستقیمی که در بالا ذکر شد خودداری می کنند. این به این دلیل است که سود به عملیات تجاری اختصاصی آنها باز می گردد و سپس عواقب قانونی در پی خواهد داشت. در عوض، بانکداران سرمایه گذاری این اطلاعات را در قالب توصیه های خرید/فروش به مشتریان مورد علاقه خود منتقل می کنند. به جای این توصیه‌ها و گزارش‌های تحقیقاتی، آن‌ها از مشتریان خود، مانند صندوق‌های تامینی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، می‌خواهند که سرمایه‌گذاری‌های خود را از روی میز بانک سرمایه‌گذاری که کمیسیون‌های هنگفتی دریافت می‌کنند، هدایت کنند.

هنگامی که بانک های سرمایه گذاری با مزیت اطلاعاتی معامله می کنند، اغلب با بازارساز طرف مقابل معامله می کنند. از این رو، هر چیزی که آنها به دست می آورند اغلب به قیمت یک بازارساز است. با گذشت زمان، بازارساز به ریسک ذاتی یک طرف مقابل آگاه پی می برد. از این رو، آنها اسپرد پیشنهاد و تقاضا را افزایش می دهند. اکنون، این اسپرد پیشنهادی برای همه بازیگران بازار قابل اجرا است. از این رو بازارساز به نوعی زیان خود را به همه شرکت کنندگان منتقل می کند. اسپرد پیشنهادی-خریدی بالاتر نشان دهنده سطوح بالای معاملات داخلی است.

اتهامات علیه دیوار چین

منتقدان نظریه دیوار چین این استدلال را مضحک خوانده اند. بسیاری از آنها معتقد نیستند که مجموعه ای از رویه ها می تواند رفتار افراد را در زمانی که می خواهند از آنها سود مالی کسب کنند، تنظیم کند. به عنوان مثال، اطلاعات ممکن است به طور رسمی از طریق ایمیل به اشتراک گذاشته نشود، اما می توان به صورت غیر رسمی از طریق مکالمات کولر آبی به زبان کد به اشتراک گذاشت.

از سوی دیگر، آنها بر این باورند که کل ساخت دیوارهای چینی تنها یک دفاع قانونی برای جلوگیری از پاسخگویی قانونی شرکت ها در قبال اقدامات کارکنان خود است. دفاع حقوقی دیوار چین بیان می کند که این شرکت تمام اقدامات احتیاطی لازم را برای ایجاد دیوار چینی انجام داده است و از این رو نباید پاسخگو باشد. از آنجایی که این فرد برای دور زدن دیوار چین تلاش کرده است، آنها باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند و نه شرکت.

نتیجه نهایی این است که ساخت دیوار چینی امروزه در تمام بانک های سرمایه گذاری بزرگ وجود دارد. این بانک ها قرار است قوانین و مقرراتی را ایجاد کنند که جریان آزاد اطلاعات تنظیم شده بین بخش ها را ممنوع کند. اثربخشی ساخت دیوار چینی در بهترین حالت مشکوک است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *