5 چالش پیش روی رهبران کسب و کار تا سال 2022

کوچینگ در مقابل مدیریت: تفاوت چیست؟:مربیگری در مقابل مدیریت: تفاوت چیست؟تفاوت های اصلی بین مربیگری و مدیریت چیست؟3 D مدیریت و زمان استفاده از آنها

بهبود مهارت های مربیگری و مدیریت: 7 نکته

رهبران بزرگ می دانند چگونه هم مربیگری کنند و هم مدیریت کنند

اثربخشی مربیگری مدیریت و رهبری برای مدیران اجرایی به خوبی مستند شده است.

تعداد فزاینده ای از متخصصان مدیریت میانی نیز از مربیگری مدیریت بهره می برند.

مربیگری در مورد مهارت های مدیریت رهبری به مدیران کمک می کند تا با تیم ها و همتایان خود مؤثرتر باشند. این به آنها کمک می کند تا اعتماد به نفس و توانایی های خود را به عنوان مدیران در محیط های کاری متنوع و پویا توسعه دهند.

داشتن مدیران خوب و با مهارت های بهتر به سازمان ها کمک می کند تا سریعتر به اهداف خود دست یابند.

اما همین مدیران بیشتر و بیشتر باید نقش مربی را بر عهده بگیرند، نه فقط مدیر یا رهبر، برای اعضای تیم خود.

این تغییر ممکن است شما را به این فکر انداخته باشد که تفاوت بین مدیریت و مربیگری چیست و چه زمانی باید از هر رویکرد استفاده کرد.

بیایید نگاهی عمیق به مربیگری در مقابل مدیریت داشته باشیم – تفاوت‌های اصلی آنها و زمان و نحوه استفاده از هر کدام.

مربیگری در مقابل مدیریت: آیا تفاوتی وجود دارد؟

بر اساس بررسی هاروارد بیزینس ریویو،  70 درصد پیشرفت کارکنان  از طریق تجربه مستقیم به جای آموزش رسمی اتفاق می افتد.

این بدان معناست که شما به عنوان یک مدیر مسئول هستید که از کارکنان خود حمایت لازم را برای توسعه حرفه ای خود ارائه دهید.

برای انجام این کار، باید از ترکیبی از مهارت های مربیگری و مهارت های مدیریتی استفاده کنید.

یک مدیر عالی می داند چه زمانی از تکنیک های مدیریتی استفاده کند و چه زمانی ممکن است رویکرد مربیگری مناسب تر باشد.

اما مربیگری و مدیریت به چه معناست؟ بیا یک نگاهی بیندازیم.

مربیگری در مقابل مدیریت

کوچینگ چیست؟

کوچینگ به توانایی هدایت، ارزیابی، تأثیرگذاری و ایجاد انگیزه در کارکنان اشاره دارد. کوچینگ مؤثر سطح تعهد آنها را به کارشان افزایش می دهد و از رشد و یادگیری آنها حمایت می کند.

همچنین بهبود می بخشد:

  • تعهد شغلی
  • کارایی
  • خودمختاری
  • مهارت های تفکر انتقادی
  • نگرش

مربیگری کارکنان به معنای همکاری با اعضای تیم است. شما با استفاده از پشتیبانی فنی و احساسی آنها را راهنمایی می کنید.

سبک رهبری مربیگری به تیم شما اعتماد به نفس می دهد  و به آنها کمک می کند تا رفتارها و نگرش هایی را که آنها را عقب نگه می دارد تغییر دهند. همچنین به پیشرفت حرفه ای آنها کمک می کند.

در اینجا چند نمونه از موقعیت هایی وجود دارد که در آنها می توان از مربیگری کارکنان استفاده کرد:

  • برای بهبود عملکرد کارکنان
  • برای افزایش مشارکت کارکنان
  • برای همکاری در فرآیندهای تصمیم گیری بلند مدت
  • برای کمک به یک کارمند در پیشرفت حرفه ای خود
  • برای ارائه بازخورد سازنده

مدیریت چیست؟

مدیریت مستلزم ارائه دستورالعمل های مستقیم و نظارت بر کار کارکنان یا گزارش های مستقیم است. این با مربیگری متفاوت است.

هدف از مدیریت این است که اطمینان حاصل شود که کارکنان به اهداف خود در یک چارچوب زمانی توافق شده دست می یابند. تمرکز بر تکمیل وظایف و دستیابی به نتایج است.

برای اینکه یک مدیر خوب باشید، به مهارت ها، تجربه و  توانایی های فنی و تصمیم گیری افراد نیاز دارید .

شما همچنین باید نتیجه گرا و مهربان اما محکم باشید. عملکرد شما با توانایی شما در دستیابی به نتایج سنجیده می شود.

در اینجا چند نمونه از موقعیت هایی وجود دارد که در آنها می توان از تکنیک های مدیریت استفاده کرد:

  • تعیین وظایف
  • تفویض کار
  • نظارت و ارزیابی پیشرفت
  • آموزش کارکنان جدید
  • اتخاذ تصمیمات اجرایی
  • دستیابی به اهداف و ضرب الاجل ها
  • حل مشکلات و موقعیت های تعارض
  • پاسخگویی به شرایط اضطراری

 

تفاوت های اصلی بین مربیگری و مدیریت چیست؟

طبق تحقیقات،  94 درصد از کارمندانی که روسای خود را دوست دارند، به شغل خود علاقه مند هستند . برعکس، 77 درصد از افرادی که رئیس خود را دوست ندارند امیدوارند به زودی شغل خود را ترک کنند.

داشتن یک مدیر عالی برای  رضایت، عملکرد و حفظ کارکنان ضروری است .

اما چه چیزی یک مدیر خوب را می سازد؟

یک رهبر مؤثر می تواند از جلو رهبری کند و دستورات روشنی بدهد. در عین حال، آنها اعتماد، عزت نفس و تعهد را در کارکنان خود القا می کنند.

یک مدیر خوب باید شایستگی مربیگری و همچنین توانایی های مدیریت اصلی داشته باشد. این به این دلیل است که مربیگری و مدیریت مهارت های مکمل یکدیگر هستند.

بیایید به برخی از تفاوت های کلیدی بین این دو نگاهی بیندازیم.

تفاوت ها-کوچینگ-در مقابل-مدیریت

1. مدیریت دستوری و وظیفه محور است

مدیریت شامل هدایت و کنترل کار اعضای تیم شما است.

برای انجام این کار، باید از اختیارات خود استفاده کنید تا مطمئن شوید که تیم شما به نتایج مطلوب دست می یابد و مهلت های توافق شده را رعایت می کند.

2. کوچینگ بر رشد تمرکز دارد

هدف کوچینگ ایجاد احساس ارزشمندی و حمایت در کارکنان است.

کوچینگ به کارکنان شما کمک می کند تا رفتارها و عاداتی مثبت داشته باشند که عملکرد آنها را بهبود می بخشد.

یک مربی خوب به دیگران یاد می دهد که:

  • انتقادی فکر کنید
  • برای چالش های آنها راه حل پیدا کنید
  • در کار خود مستقل باشند

کوچینگ اعتماد به نفس کارکنان را افزایش می دهد و  آنها را با انگیزه و متعهدتر می کند.

3. مدیریت یک طرفه است

هنگام مدیریت، ارتباط بین مدیر و کارمند یک راه است.

مدیر دستورالعمل ها را می دهد، عملکرد و پیشرفت کارمندان را نظارت می کند و در صورت لزوم بازخورد ارائه می دهد .

4. کوچینگ یک مکالمه است

در یک مکالمه کوچینگ، ارتباط به دو طرف پیش می رود.

کارمند اهداف و چالش های خود را توضیح می دهد. مدیر راهنمایی می کند، پشتیبانی می کند و سؤالات مربوطه را می پرسد.

5. مدیریت برای تصمیم گیری موثر است

گاهی اوقات رهبران نیاز به اتخاذ تصمیمات استراتژیک یا اجرایی دارند، مانند مدیریت یک بحران.

این تصمیمات از بالا به پایین به کارمندان شفافیت می بخشد. این به آنها امکان می دهد تا وظایف خود را در صورت لزوم انجام دهند.

6. کوچینگ برای توسعه بلند مدت کار می کند

کوچینگ بر توسعه حرفه ای تمرکز دارد که  به کارمند و شرکت کمک می کند تا به اهداف بلندمدت خود دست یابند .

3 D مدیریت و زمان استفاده از آنها

گرافیک-مستقیم-نماینده-توسعه-کوچینگ-در مقابل-مدیریت

به عنوان یک رهبر، ضروری است که بدانید چه زمانی از مربیگری و چه زمانی از مدیریت استفاده کنید.

یک چارچوب مفید برای استفاده برای این، سه D مدیریت است:

  1. مستقیم
  2. نماینده
  3. توسعه دهید

بیایید هر یک را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

1. مستقیم

کارگردانی یک فعالیت مدیریتی است. رهبران عمدتاً از آن در هنگام برخورد با کارمندانی استفاده می کنند که ظرفیت و تجربه محدودی دارند.

برای هدایت، باید انتظارات واضحی را بیان کنید و به کارمند خود توضیح دهید که دقیقا چه کاری و چه زمانی انجام دهد.

وظایف توافق شده را به صورت کتبی در اختیار کارمند قرار دهید تا به عنوان مرجع استفاده شود. مثال‌های عینی به آن‌ها بزنید تا به آن‌ها کمک کنید بفهمند چه کاری باید انجام دهند.

نمونه هایی از موقعیت هایی که در آنها کارگردانی می شود:

  • زمانی که کارمند در شرکت تازه کار است یا در حال شروع کار جدید است
  • زمانی که کارمند مسئولیت های جدیدی دریافت می کند یا مشتری جدیدی را بر عهده می گیرد
  • هنگام ایجاد یک استراتژی، برنامه یا روش کار جدید

2. تفویض اختیار

تفویض اختیار ترکیبی از مربیگری و مدیریت است. هنگام برخورد با کارمند باتجربه تر از تفویض اختیار استفاده کنید.

هنگام تفویض اختیار، اهداف و رویه هایی را که باید دنبال کنید، تعیین کنید. به کارمند اجازه دهید تا در مورد روش خود تصمیم بگیرد.

پیشرفت آنها را کنترل کنید و در صورت لزوم بازخورد بدهید.

زمانی که:

  • کارمند به توانایی های خود اطمینان دارد
  • آنها شایستگی و تجربه لازم را دارند
  • آنها با روشی که باید دنبال کنند آشنا هستند

3. توسعه دهید

توسعه یک تکنیک مربیگری است. زمانی از آن استفاده کنید که کارمند شما بسیار شایستگی و متعهد به کار خود باشد.

در این موارد، نظارت بر آنها ضروری نیست. به سادگی اهداف و روش شناسی کلی را تعیین کنید و اجازه دهید کار خود را ادامه دهند.

هنگامی که آنها یک کار را کامل کردند، دستاوردهای آنها را تشخیص دهید  و چالش های جدیدی را تعیین کنید که به آنها کمک می کند تا به طور مداوم رشد کنند.

افراد را زمانی توسعه دهید که:

  • دارای تجربه گسترده و شایستگی های مرتبط
  • تجربه با نقش ها یا مشتریان مشابه داشته باشید
  • در حال توسعه مهارت های جدید یا امتحان رویکردهای جدید هستند

 

بهبود مهارت های مربیگری و مدیریت: 7 نکته

بهترین رهبران می دانند که چگونه مهارت های مربیگری و مدیریت را برای ایجاد انگیزه و الهام بخشیدن به کارکنان خود با هم ترکیب کنند. این نکات را برای بهبود مهارت های مربیگری و مدیریت خود دنبال کنید:

راه هایی برای بهبود مهارت های مربیگری

 

برای اینکه مربی بهتری باشید که می تواند کارکنان خود را در کارشان راهنمایی و حمایت کند، این چهار نکته را در نظر بگیرید:

  1. شنونده بهتری باشید

مربیان گوش دادن فعال را تمرین می کنند . این از شما می‌خواهد که به جای افکار خود در مورد موضوع، بر آنچه شخص می‌گوید تمرکز کنید.

وقتی صحبتشان تمام شد، آنچه را که شنیدید با کلمات خودتان برایشان تکرار کنید.

این کمک می کند مطمئن شوید که آنها را به درستی درک کرده اید. همچنین باعث می شود طرف مقابل احساس کند دیده شده و شنیده می شود.

  1. سوالات مسافت پیموده شده بپرسید

یک سوال با مسافت پیموده شده باعث می شود کارمند شما صحبت کند و به طور طولانی در مورد موضوع مورد نظر صحبت کند.

از سؤالات بله یا خیر خودداری کنید، زیرا پاسخ ها اطلاعات کافی را ارائه نمی دهند.

در عوض، روی سؤالاتی تمرکز کنید که با چه، چرا، چگونه، چه کسی یا چه زمانی شروع می شوند.

کارمندان خود را تشویق کنید تا نتایج و احتمالات جدید را با استفاده از سوالاتی مانند “اگر … چگونه به نظر می رسید؟”

  1. منبع انگیزه و حمایت باشید

کارمندان با انگیزه ای که احساس می کنند دیده شده و مورد حمایت قرار می گیرند، بیشتر درگیر هستند. بنابراین در کارشان انگیزه بیشتری خواهند داشت.

به جای انتقاد یا سرزنش، روحیه هم تیمی های خود را با درک ارزش کارشان تقویت کنید.

زمانی که نیاز به ارائه بازخورد دارید، مطمئن شوید که این بازخورد سازنده است و بر رشد آینده کارمندتان تمرکز دارد. از صحبت در مورد اشتباهات گذشته خودداری کنید.

  1. الگوی ذهنیت رشد

رهبران باید با الگوبرداری از رفتارهایی که می خواهند در فرهنگ شرکتشان منعکس شود، الگو قرار دهند.

با در نظر گرفتن فضا برای کارکنان خود و اجازه دادن به آنها برای مشارکت در فرآیندهای تصمیم گیری، فرهنگ مربیگری را تشویق کنید .

کنجکاو بمانید و در برابر همه احتمالات احتمالی باز باشید. به چالش ها به عنوان فرصت هایی برای رشد و بهبود نگاه کنید.

راه هایی برای بهبود مهارت های مدیریتی

برای اینکه مدیر بهتری باشید که بتواند مسیر مورد نیاز تیم خود را ارائه دهد، این سه نکته را در نظر بگیرید:

  1. دیدگاه خود را روشن کنید

رهبران بینا هستند. اگر می‌خواهید مردم را رهبری کنید، باید ایده روشنی از جایی که می‌خواهید بروید داشته باشید.

این برای رهبری موفقیت آمیز تیمی با هر اندازه ای ضروری است.

  1. ارتباط خوبی داشته باشید

برای مدیریت مؤثر افراد، باید دستورالعمل ها و دستورالعمل ها را به طور واضح و مختصر بیان کنید.

  1. استراتژیک فکر کنید

مدیران موثر کسانی هستند که می توانند تصویر بزرگتر را ببینند. آنها می دانند که چگونه تیم های خود را در چالش های روزمره برای دستیابی به اهداف سازمان هدایت کنند.

رهبران بزرگ می دانند چگونه هم مربیگری کنند و هم مدیریت کنند

برای اینکه یک رهبر برجسته باشید، باید مهارت های مدیریتی را با شایستگی های مربیگری ترکیب کنید.

این در مورد مربیگری در مقابل مدیریت نیست، بلکه در مورد انجام هر دو به طور موثر و در زمان مناسب است.

انجام هر دو به شما کمک می کند تا بهترین ها را از کارمندان خود دریافت کنید. آنها شادتر، متعهدتر و سازنده تر خواهند بود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *