در ماژول گذشته، ما بر محاسبه بخش بازگشتی پروژه تمرکز کردیم. تمام مقالات ما بر محاسبه جریان‌های نقدی متمرکز بود و موارد خاص مختلفی را که هنگام تعیین جریان‌های نقدی به وجود می‌آمد دیدیم و نحوه برخورد با آنها را تعیین کردیم. این ماژول همه چیز در مورد جزء دیگر یعنی ریسک است. جریان های نقدی ارقام اسمی هستند. برای تعیین ارزش واقعی پروژه، باید نرخ تخفیف مناسبی برای پروژه خود پیدا کنیم. این مقاله مقدمه ای در این زمینه است. این اولین و شایع ترین سردرگمی مربوط به نرخ های تخفیف را برطرف می کند.

بیایید بگوییم که ما یک شرکت “A” داریم. در حال حاضر هزینه سرمایه شرکت الف با پروژه های موجود 12 درصد است. شرکت A در حال برنامه ریزی برای انجام یک پروژه جدید است. جریان های نقدی تعیین شده است. اکنون زمان تخفیف آنها فرا رسیده است. شما چی فکر میکنید؟ آیا استفاده از نرخ تخفیف 12 درصد مناسب است؟

پاسخ این است که مناسب نیست و دلیل آن این است:

ریسک شرکت

ریسک یک شرکت با نرخی که جریان های نقدی آن در حال حاضر توسط بازار تنزیل می شود، اندازه گیری می شود. این هزینه سرمایه شرکت است. نکته مهمی که باید بدانیم این است که این هزینه نشان دهنده ریسک پذیری پروژه هایی است که در گذشته توسط شرکت انجام شده است. بنابراین، اگر شرکت الف در حال حاضر 6 پروژه در حال اجرا داشته باشد، این نرخ تنزیل 12 درصدی معیاری برای ریسک پذیری آن 6 پروژه است.

ریسک پروژه

از طرف دیگر ریسک پروژه مستقل از ریسک شرکت است. اگر شرکت A دارای نرخ تخفیف 12 درصدی باشد، واقعاً مهم نیست. اگر پروژه جدید به طور قابل توجهی ریسک بیشتری نسبت به پروژه های قبلی انجام شده توسط A دارد، نرخ تنزیل باید این ریسک اضافی را منعکس کند. پروژه باید بر اساس شایستگی خود ارزیابی شود. عامل تنزیل باید میزان خطرپذیری یک مسیر احتمالی آینده را به جای اقدامات گذشته تعیین کند.

اگر از نرخ تخفیف 12 درصدی استفاده کنیم چه اتفاقی می افتد؟

گرایش کلی استفاده از نرخ تنزیل گذشته برای انتخاب پروژه های آتی است. با این حال، این یک خطا است و می تواند حداقل به دو پیامد بزرگ برای شرکت منجر شود، اگر نه بیشتر. این دو اشتباه عبارتند از:

 

  1. اولاً، از آنجایی که ما از نرخ تنزیلی استفاده می کنیم که ممکن است ریسک کمتر یا بیشتر از پروژه را نشان دهد، ممکن است در نهایت انتخاب های اشتباهی داشته باشیم. این انتخاب های اشتباه می تواند به دو صورت باشد. می‌توانیم ریسک یک پروژه خوب را دست‌کم بگیریم و آن را رد کنیم یا می‌توانیم ریسک یک پروژه بد را دست کم بگیریم و آن را بپذیریم. بدیهی است که این امر در دراز مدت منجر به از دست دادن ارزش خواهد شد. 

     

  2. ثانیاً، از آنجایی که نرخ تنزیل پروژه جدید در ترکیب با نرخ پروژه قدیمی در نظر گرفته می شود، ریسک را برای کل شرکت دست کم می گیریم. این شرکت چیزی نیست جز مجموعه ای از چندین پروژه مختلف. با استفاده از نرخ تخفیف اشتباه برای یک پروژه، در واقع از نرخ تخفیف اشتباه برای کل شرکت استفاده می کنیم! 

بنابراین نکته اصلی این است که نرخ تنزیل استفاده شده باید نشان دهنده ریسک پروژه باشد و نه ریسک شرکت. این تمایز بسیار ظریف اما بسیار مهم است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *