برنامه ریزی مالی اغلب با برنامه ریزی سرمایه گذاری اشتباه گرفته می شود. اگرچه برنامه ریزی سرمایه گذاری بخش عمده ای از برنامه ریزی مالی است، اما کل مفهوم را در بر نمی گیرد. چندین مؤلفه دیگر نیز در برنامه ریزی مالی وجود دارد. در این مقاله نگاه دقیق تری به اجزای مختلف یک برنامه مالی خواهیم داشت.

بودجه بندی:قبلاً در مورد بودجه بسیار گفته شده است. این بخشی جدایی ناپذیر از هر طرح مالی است. با این حال، توجه به این نکته ضروری است که از نقطه نظر استراتژیک، بودجه ماهیت بسیار کوتاه مدتی دارد. مفاد صورت بودجه عموماً برای ماه بعد یا سال آینده معتبر است. پس از آن، بودجه قبلی با واقعی مقایسه می شود، در حالی که بودجه جدید یک بار دیگر ایجاد می شود. از این رو، از نقطه نظر مالی شخصی، هدف از بودجه ایجاد ثبات مالی کوتاه مدت، یعنی پرداخت بدهی به سرمایه گذار است. ایده اصلی پشت بودجه این است که پولی که وارد می شود باید بیشتر از پولی باشد که هر ماه خارج می شود. اهداف بسیار کوتاه مدت مانند خرید یا تعطیلات نیز باید بخشی از بودجه ماهانه باشد.

مدیریت نقدینگی:بودجه به سرمایه گذار کمک می کند تا به اهداف بسیار کوتاه مدت خود دست یابد. با این حال، هزینه های خاصی وجود دارد که هیچ فردی برای آن هدفی تعیین نمی کند. اینها شامل هزینه های غیرمنتظره مانند قبوض تعمیرات و سایر شرایط پیش بینی نشده است. این چیزها در زندگی برای همه اتفاق می افتد. با این حال، اگر فردی برای این رویدادها آماده نباشد، ممکن است در نهایت فرد را به سمت بحران بدهی سوق دهد. به همین دلیل است که یکی دیگر از اجزای اصلی برنامه مالی، طرح نقدینگی است که در آن مقدار مشخصی از پول برای رویارویی با رویدادهای پیش بینی نشده کنار گذاشته می شود. این ممکن است یک کار بسیار ساده به نظر برسد. با این حال، تعجب آور است که بدانیم چه تعداد از افراد در دارایی های بلندمدت غیر نقدشونده بدون داشتن هیچ نوع نقدینگی کوتاه مدت سرمایه گذاری می کنند. نتیجه نهایی این است که بسیاری از این افراد در نهایت از کارت های اعتباری استفاده می کنند.

بیمه: بیمه بخش بسیار مهم و اغلب نادیده گرفته شده در برنامه ریزی مالی است. این به این دلیل است که در کوتاه مدت، بیمه اغلب به عنوان یک هزینه تلقی می شود و از این رو به اولویت پایین تری تنزل می یابد. با این حال، سرمایه گذاران باتجربه می دانند که در صورتی که مشکلی در زندگی آنها پیش بیاید، برای حمایت مالی پرداخت می کنند. هر ساله تعداد افرادی که بیمار می شوند و در بیمارستان بستری می شوند در حال افزایش است. همچنین، از آنجایی که هزینه های مراقبت های پزشکی سر به فلک کشیده است، بسیاری از این فوریت های پزشکی در نهایت به فجایع مالی تبدیل می شوند. نادیده گرفتن بیمه می تواند یک اشتباه بسیار گران قیمت باشد و می تواند پس انداز زندگی هر فردی را از بین ببرد.

تامین مالی خریدهای بزرگ: هر شخصی باید در طول زندگی خود خریدهای بسیار بزرگی انجام دهد. این خریدها شامل خرید خانه، خرید وسیله نقلیه، تحصیلات دانشگاهی و غیره می شود. ارزش معاملاتی این خریدها به قدری بالاست که اغلب بر حسب چند برابر درآمد سالانه آنها اندازه گیری می شود. این خریدها می تواند با پول خود یا پول قرض گرفته شده تامین شود. به طور معمول، آنها با ترکیبی از این دو تأمین مالی می شوند و پول خود آنها برای پیش پرداخت ها استفاده می شود در حالی که بقیه قرض می شود.

پس انداز برای خریدهای بزرگ معمولا بخشی از یک هدف میان مدت است. پولی که باید پس انداز شود باید به گونه ای مستقر شود که نرخ بازدهی بالاتری نسبت به یک حساب پس انداز معمولی داشته باشد. با این حال، باید اطمینان حاصل شود که پول پس انداز شده ایمن است و بازگشت سرمایه به خودی خود به خطر نمی افتد.

تامین مالی خریدهای بزرگ پیچیده است و چندین فاکتور دیگر باید در نظر گرفته شود. ابتدا باید نسبت درآمد ماهانه ای که برای پرداخت این هزینه ها صرف می شود در نظر گرفته شود. قوانین سرانگشتی خاصی در مورد اینکه چه مقدار بدهی توصیه می شود وجود دارد. ثانیاً، باید در نظر داشت که این پرداخت‌ها می‌توانند متغیر باشند. این پرداخت ها بر اساس نرخ بهره است که در کوتاه مدت و بلندمدت در نوسان است. از این رو توصیه می شود مقداری بافر در برنامه مالی ایجاد کنید.

سرمایه گذاری بلندمدت: زمانی که به امور مالی شخصی اشاره می کنیم، این بخشی است که اغلب روی آن متمرکز می شود. مردم اغلب بحث می کنند که آیا باید در بدهی یا سهام سرمایه گذاری کنند. همچنین، هنگامی که آنها یک طبقه دارایی را انتخاب می کنند، همچنین در مورد اینکه آیا صندوق های سرمایه گذاری مشترک روش بهتری برای رسیدن به اهداف آنها در مقایسه با صندوق های شاخص است یا خیر، بحث می کنند.

راه های زیادی برای دستیابی به اهداف سرمایه گذاری بلند مدت وجود دارد. این امر از کتابهای متعددی که در این زمینه نوشته شده است مشهود است. با این حال، برخی از اصول اولیه باقی می ماند. به عنوان مثال، تنوع، حفاظت از پورتفولیو را ایجاد می کند. بنابراین، یک سرمایه گذار نباید پرتفوی خود را خیلی متمرکز نگه دارد و در عوض باید سعی کند دامنه خود را گسترش دهد. همچنین، هر پولی که ممکن است در یک دوره پنج ساله مورد نیاز باشد، نباید در بازار سهام باشد. نوسانات زیاد بازار تنها در صورتی ارزش سرمایه گذاری را دارد که افق سرمایه گذاری بزرگ باشد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *