ورشکستگی یک سازمان نتیجه نهایی انحطاط چندین ساله سازمانی است . این رویدادی نیست که به صورت موقت اتفاق بیفتد. بلکه نقطه اوج یک سری اتفاقاتی است که در چند سال گذشته رخ داده است. کارشناسان در مورد این واقعیت توافق دارند که افول سازمانی یک شبه اتفاق نمی افتد. با این حال، به نظر نمی رسد که آنها قادر به توافق در مورد چگونگی وقوع افول سازمانی باشند. در طول سالیان متمادی، چندین مدل از انحطاط سازمانی ارائه شده است. در این مقاله به توضیح دیدگاه های مختلف در رابطه با افول سازمانی می پردازیم.

انحطاط سازمانی چیست؟

قبل از درک رویکردهای مختلف زوال سازمانی، ابتدا باید بفهمیم که افول سازمانی چیست. به عبارت ساده، زوال سازمانی به عنوان کاهش تعداد منابعی که توسط یک سازمان کنترل می شود، تعریف می شود . این کاهش باید ثابت بوده و حداقل برای دو سال متوالی اتفاق بیفتد.

کاهش منابع باید غیرارادی باشد، یعنی شرکت نباید منابع خود را به میل خود کاهش داده باشد. این چیزی است که افول سازمانی را از کوچک سازی یا هر استراتژی دیگری که در آن شرکت عمداً استفاده از منابع را کاهش می دهد، جدا می کند. کوچک سازی عبارت است از کاهش داوطلبانه تعداد منابع انسانی مورد استفاده توسط یک شرکت. از آنجایی که داوطلبانه و بخشی از یک استراتژی است، ممکن است بخشی از افول سازمانی در نظر گرفته نشود.

مدل های انحطاط سازمانی

افراد مختلف دیدگاه های مفهومی متفاوتی از افول سازمانی ارائه کرده اند. این مدل های مختلف در زیر توضیح داده شده است.

مدل شماره 1: مدل چرخه زندگی:

اولین و قدیمی ترین مدل افول سازمانی آن را بخشی از چرخه حیات طبیعی سازمان می نامد. این مدل زندگی یک سازمان را با زندگی یک انسان مقایسه می کند. از این رو، همانطور که انسان ها در طول زمان پیر می شوند و از بین می روند، این مدل معتقد است که این اتفاق برای سازمان ها نیز می افتد. این باعث می شود زمان تنها متغیر مهم در پیش بینی زوال یک سازمان باشد.

این مدل پیشنهاد می کند که هر سازمانی از طریق معرفی، رشد، بلوغ و سپس افول رشد خواهد کرد. این رویکرد چرخه زندگی نامیده می شود. مشکل اینجاست که چندین نمونه از سازمان‌هایی با قدمت صدها سال وجود دارد که از انحطاط عبور نکرده‌اند. از سوی دیگر، سازمان هایی هستند که به زحمت سه یا چهار دهه از عمرشان می گذرد و زوال را پشت سر گذاشته اند. از این رو عامل سن تا حدودی مهم است. با این حال، نمی توان آن را تنها عامل تعیین کننده در پس افول هیچ سازمانی در نظر گرفت. همچنین منتقدان مدل چرخه عمر نشان داده‌اند که شرکت‌ها بارها و بارها خود را اختراع کرده و از مرحله بلوغ به مرحله رشد برگشته‌اند.

به دلایلی که در بالا ذکر شد، این مدل مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. در نتیجه مدل های دیگری برای توضیح پدیده زوال سازمانی ایجاد شده است. این مدل بسیار ساده است و بنابراین نیازی به توضیح بیشتر ندارد.

مدل شماره 2: مدل محیطی:

مدل دوم انحطاط سازمانی سن را به عنوان مهم ترین عامل در نظر نمی گیرد. در عوض، استدلال می کند که افول یک سازمان ناشی از ناتوانی مدیریت آن در توجه نکردن به عوامل محیطی است.

این نظریه سپس به فهرست کردن عواملی در محیط خارجی می پردازد که در واقع در جایی که سازمان تغییر نمی کند تغییر می کند. سپس این عوامل به چهار دسته اصلی دسته بندی می شوند. با توجه به مدل، تغییر می تواند در اندازه بازار باشد. این بدان معنی است که بازار خود شروع به کوچک شدن می کند زیرا با رقابت محصول متفاوتی با فناوری بهتر مواجه است. از طرف دیگر، این تغییر می تواند در شکل تقاضا نیز باشد. این بدان معنی است که کانال توزیع محصول ممکن است دستخوش تغییر شود. به عنوان مثال، خدماتی که به صورت آفلاین ارائه می شدند شروع به ارائه آنلاین می کنند.

علاوه بر این، ماهیت تغییر می تواند پیوسته یا اپیزودیک باشد. تغییرات مستمر از آنجایی که اثرات آنها در طی دوره های متوالی در صورت های مالی ظاهر می شود آسان تر قابل تشخیص است. با این حال، اگر اثر اپیزودیک باشد، ممکن است شرکت برای یافتن علت اصلی مشکل داشته باشد. این امر تشخیص را دشوار می کند.

مدل محیطی زوال سازمانی نیز پنج مرحله مختلف را پیشنهاد می کند. این مراحل و همچنین مدل آن در مقاله بعدی به تفصیل توضیح داده شده است.

مدل شماره 3: مدل علل داخلی:

نظریه سومی وجود دارد که معتقد است زوال سازمانی عمدتاً ناشی از عوامل داخلی است. این تئوری معتقد است که یک شرکت نیاز به اختراع دائمی خود دارد حتی اگر مدل های قبلی آن موفق بوده اند. برخی از شرکت ها تمایل دارند استراتژی گذشته خود را برای مدت طولانی ادامه دهند، حتی پس از اینکه این استراتژی ها پرداخت سود سهام را متوقف کردند. این همان چیزی است که در درازمدت عامل شکست آنها می شود. دلایل خاصی که در فرهنگ شرکت وجود دارد و باعث سقوط می شود، در مقاله بعدی به تفصیل توضیح داده شده است.

واقعیت این است که افول سازمانی یک پدیده پیچیده است که رمزگشایی آن دشوار است. دلایلی که باعث افول سازمانی می شود می تواند بسیار و متنوع باشد. هر یک از این نظریه ها درک جزئی از این پدیده را ارائه می دهند. سپس می توان از این درک جزئی برای به دست آوردن دیدگاه جامع تری استفاده کرد.

ورشکستگی یک سازمان نتیجه نهایی انحطاط چندین ساله سازمانی است . این رویدادی نیست که به صورت موقت اتفاق بیفتد. بلکه نقطه اوج یک سری اتفاقاتی است که در چند سال گذشته رخ داده است. کارشناسان در مورد این واقعیت توافق دارند که افول سازمانی یک شبه اتفاق نمی افتد. با این حال، به نظر نمی رسد که آنها قادر به توافق در مورد چگونگی وقوع افول سازمانی باشند. در طول سالیان متمادی، چندین مدل از انحطاط سازمانی ارائه شده است. در این مقاله به توضیح دیدگاه های مختلف در رابطه با افول سازمانی می پردازیم.

انحطاط سازمانی چیست؟

قبل از درک رویکردهای مختلف زوال سازمانی، ابتدا باید بفهمیم که افول سازمانی چیست. به عبارت ساده، زوال سازمانی به عنوان کاهش تعداد منابعی که توسط یک سازمان کنترل می شود، تعریف می شود . این کاهش باید ثابت بوده و حداقل برای دو سال متوالی اتفاق بیفتد.

کاهش منابع باید غیرارادی باشد، یعنی شرکت نباید منابع خود را به میل خود کاهش داده باشد. این چیزی است که افول سازمانی را از کوچک سازی یا هر استراتژی دیگری که در آن شرکت عمداً استفاده از منابع را کاهش می دهد، جدا می کند. کوچک سازی عبارت است از کاهش داوطلبانه تعداد منابع انسانی مورد استفاده توسط یک شرکت. از آنجایی که داوطلبانه و بخشی از یک استراتژی است، ممکن است بخشی از افول سازمانی در نظر گرفته نشود.

مدل های انحطاط سازمانی

افراد مختلف دیدگاه های مفهومی متفاوتی از افول سازمانی ارائه کرده اند. این مدل های مختلف در زیر توضیح داده شده است.

مدل شماره 1: مدل چرخه زندگی:

اولین و قدیمی ترین مدل افول سازمانی آن را بخشی از چرخه حیات طبیعی سازمان می نامد. این مدل زندگی یک سازمان را با زندگی یک انسان مقایسه می کند. از این رو، همانطور که انسان ها در طول زمان پیر می شوند و از بین می روند، این مدل معتقد است که این اتفاق برای سازمان ها نیز می افتد. این باعث می شود زمان تنها متغیر مهم در پیش بینی زوال یک سازمان باشد.

این مدل پیشنهاد می کند که هر سازمانی از طریق معرفی، رشد، بلوغ و سپس افول رشد خواهد کرد. این رویکرد چرخه زندگی نامیده می شود. مشکل اینجاست که چندین نمونه از سازمان‌هایی با قدمت صدها سال وجود دارد که از انحطاط عبور نکرده‌اند. از سوی دیگر، سازمان هایی هستند که به زحمت سه یا چهار دهه از عمرشان می گذرد و زوال را پشت سر گذاشته اند. از این رو عامل سن تا حدودی مهم است. با این حال، نمی توان آن را تنها عامل تعیین کننده در پس افول هیچ سازمانی در نظر گرفت. همچنین منتقدان مدل چرخه عمر نشان داده‌اند که شرکت‌ها بارها و بارها خود را اختراع کرده و از مرحله بلوغ به مرحله رشد برگشته‌اند.

به دلایلی که در بالا ذکر شد، این مدل مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. در نتیجه مدل های دیگری برای توضیح پدیده زوال سازمانی ایجاد شده است. این مدل بسیار ساده است و بنابراین نیازی به توضیح بیشتر ندارد.

مدل شماره 2: مدل محیطی:

مدل دوم انحطاط سازمانی سن را به عنوان مهم ترین عامل در نظر نمی گیرد. در عوض، استدلال می کند که افول یک سازمان ناشی از ناتوانی مدیریت آن در توجه نکردن به عوامل محیطی است.

این نظریه سپس به فهرست کردن عواملی در محیط خارجی می پردازد که در واقع در جایی که سازمان تغییر نمی کند تغییر می کند. سپس این عوامل به چهار دسته اصلی دسته بندی می شوند. با توجه به مدل، تغییر می تواند در اندازه بازار باشد. این بدان معنی است که بازار خود شروع به کوچک شدن می کند زیرا با رقابت محصول متفاوتی با فناوری بهتر مواجه است. از طرف دیگر، این تغییر می تواند در شکل تقاضا نیز باشد. این بدان معنی است که کانال توزیع محصول ممکن است دستخوش تغییر شود. به عنوان مثال، خدماتی که به صورت آفلاین ارائه می شدند شروع به ارائه آنلاین می کنند.

علاوه بر این، ماهیت تغییر می تواند پیوسته یا اپیزودیک باشد. تغییرات مستمر از آنجایی که اثرات آنها در طی دوره های متوالی در صورت های مالی ظاهر می شود آسان تر قابل تشخیص است. با این حال، اگر اثر اپیزودیک باشد، ممکن است شرکت برای یافتن علت اصلی مشکل داشته باشد. این امر تشخیص را دشوار می کند.

مدل محیطی زوال سازمانی نیز پنج مرحله مختلف را پیشنهاد می کند. این مراحل و همچنین مدل آن در مقاله بعدی به تفصیل توضیح داده شده است.

مدل شماره 3: مدل علل داخلی:

نظریه سومی وجود دارد که معتقد است زوال سازمانی عمدتاً ناشی از عوامل داخلی است. این تئوری معتقد است که یک شرکت نیاز به اختراع دائمی خود دارد حتی اگر مدل های قبلی آن موفق بوده اند. برخی از شرکت ها تمایل دارند استراتژی گذشته خود را برای مدت طولانی ادامه دهند، حتی پس از اینکه این استراتژی ها پرداخت سود سهام را متوقف کردند. این همان چیزی است که در درازمدت عامل شکست آنها می شود. دلایل خاصی که در فرهنگ شرکت وجود دارد و باعث سقوط می شود، در مقاله بعدی به تفصیل توضیح داده شده است.

واقعیت این است که افول سازمانی یک پدیده پیچیده است که رمزگشایی آن دشوار است. دلایلی که باعث افول سازمانی می شود می تواند بسیار و متنوع باشد. هر یک از این نظریه ها درک جزئی از این پدیده را ارائه می دهند. سپس می توان از این درک جزئی برای به دست آوردن دیدگاه جامع تری استفاده کرد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *