ما در مورد اهمیت مدلسازی درآمد و تکنیکهایی که توسط شرکتها برای اطمینان از دقیق و بهروز بودن مدلهای درآمدشان استفاده میشود، بحث کردیم. هنگامی که مدل سازی درآمد کامل شد، مرحله بعدی فرآیند به مدل سازی هزینه ها اشاره دارد. این فرآیند چالش برانگیز است زیرا انواع مختلفی از هزینه ها وجود دارد و همه آنها به شیوه های متفاوتی رفتار می کنند.
در این مقاله ابتدا مروری کوتاه بر فرآیند مدل سازی هزینه خواهیم داشت. هنگامی که این کار انجام شد، ما همچنین نگاهی به تصمیمات مهم مختلفی خواهیم داشت که در طول توسعه مدل هزینه اتخاذ می شوند.
مدل سازی هزینه چگونه انجام می شود؟
فرآیند مدل سازی هزینه شناسایی شده است و مراحل مهم در زیر ذکر شده است:
- تقسیم بندی هزینه ها:فرآیند مدلسازی هزینه معمولاً با فهرست کردن هزینهها آغاز میشود. هنگامی که هزینه ها فهرست شد، آنها دسته بندی می شوند. در حسابداری مالی، هزینه ها بر اساس قالب ارائه شده توسط نهادهای نظارتی طبقه بندی می شوند. با این حال، از سوی دیگر، در طول تمرین مدل سازی هزینه، هزینه ها در صورت داشتن محرک های مشابه با هم گروه بندی می شوند. به عنوان مثال، هزینه های برق به طور مستقیم با مقدار متراژ مربع کنترل شده توسط شرکت مرتبط است. در صورت مساوی بودن سایر موارد، قبض برق تنها در صورتی افزایش یا کاهش می یابد که منطقه تحت کنترل شرکت تغییر کند. هزینه های نظافت و مدیریت تاسیسات نیز به شدت به متراژ مربع بستگی دارد. از این رو، این دو را می توان در یک گروه مشابه قرار داد. با این حال، هزینه های تبلیغات کاملا متفاوت است. آنها هیچ ارتباطی با متراژ مربع ندارند. بجای، هزینه های تبلیغات به فروش هایی بستگی دارد که شرکت قصد دارد ایجاد کند. از این رو هزینه های تبلیغاتی باید در گروه جداگانه ای قرار گیرد.
- شناسایی محرکهای هزینه: پس از اینکه هزینهها به گروههای مختلف تقسیم شدند، گام بعدی فهرست کردن محرکهای آنها است. این درایورها معمولا ورودی های میانی هستند. از این رو، آنها نیز باید به طور خودکار بر اساس ورودی های ذکر شده در مدل محاسبه شوند. به عنوان مثال، اگر شرکت بخواهد فروش خود را افزایش دهد، باید تولید خود را نیز افزایش دهد. تولید تنها با ایجاد امکانات جدید افزایش می یابد که منجر به افزایش متراژ می شود. بنابراین، مدل باید قادر به تبدیل هدف شرکت یعنی یک هدف فروش بالاتر به یک ورودی میانی مانند افزایش متراژ مربع باشد. محدوده این متغیرها باید تعریف شود تا اطمینان حاصل شود که مدل به اشتباه داده ها را برون یابی نمی کند و نتایج اشتباهی به دست نمی دهد.
- تمرکز بر هزینه کل مالکیت: زمانی که روابط بین هزینهها و محرکهای آن مشخص شد، میتوان آنها را وارد مدل کرد. با این حال، مهم است که اطمینان حاصل شود که هزینه کل هر تصمیم برای تصمیم گیری تفکیک شده است. به عنوان مثال، اگر یک شرکت قصد دارد امکانات تولیدی خود را به منظور تولید محصولات بیشتر گسترش دهد، باید هزینه کل این تصمیم را در نظر گرفت. تجزیه و تحلیل باید اجاره، استهلاک، و بسیاری از هزینه های دیگر را به تصویر بکشد تا تصمیم گیرنده احساسی از تأثیر کلی تصمیم خود داشته باشد. در بیشتر موارد، تاثیر کلی تنها در یک مکان قابل مشاهده خواهد بود. اکثر تصمیمات عملیاتی مربوط به هزینه ها چندان پیچیده نیستند. موارد کمی که پیچیده هستند باید در هنگام توسعه مدل هزینه در نظر گرفته شوند.
- تخصیص هزینه ها به هر تامین کننده:یک مدل مالی خوب باید این را در نظر بگیرد که هزینه ها برای همه تامین کنندگان یکسان باقی نمی ماند. برخی از تامین کنندگان همیشه شرایط و خدمات بهتری را در مقایسه با دیگران ارائه می دهند. به عنوان مثال، برخی از تامین کنندگان تحویل به موقع و مدت اعتبار طولانی تری را ارائه می دهند. محصولات عرضه شده توسط بسیاری از تامین کنندگان کمتر معیوب هستند. از این رو در هزینه تعویض محصولات یا تعمیر آنها تحت گارانتی صرفه جویی می شود. تخصیص هزینه ها دقیقاً برای هر تامین کننده امکان پذیر نخواهد بود زیرا شرکت های بزرگ همزمان با هزاران فروشنده سروکار دارند. با این حال، به منظور ساده سازی فرآیند، شرکت ها می توانند تامین کنندگان خود را در گروه های مختلف گروه بندی کنند. سپس هزینه ها را می توان به طور متفاوت بر این اساس تقسیم کرد. این اطلاعات زمانی که شرکت ها در حال تصمیم گیری در مورد هزینه هستند بسیار مفید است.
- ایجاد یک سیستم هزینهیابی استاندارد: هدف نهایی مدلسازی هزینه، ایجاد یک سیستم هزینهیابی استاندارد است. اینجاست که تمام هزینه های شرکت جمع آوری و به صورت واحد بیان می شود. این به شرکت ها کمک می کند تا هزینه های مورد انتظار را پیگیری کنند. سپس می توان از مدل مالی برای پیگیری هزینه های واقعی در مقایسه با هزینه های استاندارد استفاده کرد. سپس می توان اختلافات را به اطلاع مدیریت رساند. تجزیه و تحلیل این واریانس ها به شرکت ها اجازه می دهد تا برآوردهای هزینه استاندارد خود را تنظیم کنند. این روند تا زمانی ادامه می یابد که مقدار واریانس ناچیز باشد و مدل کامل شود.
نتیجه این است که مدل سازی هزینه به متغیرهای مختلف مرتبط است. برخی از هزینه ها به فروش مرتبط هستند، برخی به یکدیگر مرتبط هستند در حالی که برخی دیگر به متغیرهای کاملاً متفاوتی مرتبط هستند. همه این عوارض باید در هنگام ایجاد یک مدل هزینه در نظر گرفته شوند.
بدون نظر