فرآیندهای ورشکستگی اغلب فرآیندهای طولانی مدت هستند. دلیل این امر ساده است. اگر یک شرکت باید از ورشکستگی خارج شود، باید تمام طلبکاران خود را با طرح سازماندهی مجدد موافقت کند. طلبکاران بر اساس قدمت بدهی خود به طبقاتی تقسیم می شوند. سپس از هر طبقه انتظار می رود که به نفع یا مخالف طرح سازماندهی مجدد رأی دهد.

بستانکاران اغلب به طرح سازماندهی مجدد رای می دهند، اگر احتمال دارد که پول بیشتری بر اساس طرح نسبت به دریافتی که در انحلال دریافت می کنند، دریافت کنند. با این حال، دیده شده است که اغلب طلبکاران یک طرح کاملاً عملی را رد می کنند تا اهرمی بر طرف های دیگر به دست آورند. آنها از تاکتیک‌های تاخیری استفاده می‌کنند تا دیگران سهم بیشتری از کیک را به آنها بدهند تا بتوانند رای خود را بگیرند. به منظور جلوگیری از بروز چنین شرایطی، قانون ورشکستگی در ایالات متحده شامل یک ماده است. به این شرط انباشته شدن گفته می شود. در این مقاله، نگاهی دقیق‌تر به این خواهیم داشت که cram down چیست و چه الزاماتی وجود دارد که باید قبل از اجرای Cram down انجام شود .

Cram Down چیست؟

انباشته کردن قدرت منحصر به فردی است که توسط قانون ورشکستگی در ایالات متحده به دادگاه های ورشکستگی داده شده است. طبق مقررات قانون، دادگاه ورشکستگی حق دارد طرح ساماندهی را به اجرا درآورد، هر چند یک یا چند طبقه از طلبکاران به بیان ساده با مفاد آن موافق نباشند. اگر از هر 10 طبقه بستانکاران 7 نفر به طرح ساماندهی رای مثبت دهند، دادگاه می تواند به سادگی از اعتراض سه طبقه دیگر طلبکاران چشم پوشی کند و آنها را مجبور به پذیرش طرح ساماندهی کند. بسیار نادر است که دادگاه مجبور شود واقعاً از مقررات کم مصرف استفاده کند. در بیشتر موارد، فقط به عنوان وزنه تعادل برای برگرداندن ترازو به نفع سازمان بدهکار استفاده می شود. در غیاب مقررات فشرده، بسیاری از طلبکاران به سادگی نامعقول می شوند زیرا می دانند که بدهکار چاره ای جز سر تعظیم به خواسته های آنها نخواهد داشت. به دلیل وجود مفاد کم، آنها اکنون می دانند که بدهکار می تواند به سادگی از مطالبات آنها چشم پوشی کند اگر آنها بیش از حد نامعقول شوند.

الزامات برای اجرای Cram Down

دادگاه این اجازه را به قاضی ورشکستگی می دهد که اجازه ی انقباض را بدهد. با این حال، این ماده فقط برای مقابله با طلبکاران غیر منطقی وجود دارد. همچنان این وظیفه دادگاه ورشکستگی است که تضمین کند که طبقه مخالف طلبکاران بدون توجه به موضع نامعقول خود، سهم عادلانه خود را به دست آورند.

به همین دلیل است که قانون مقرر می دارد قبل از مجاز شدن اجرای حکم شروطی، شرایط خاصی رعایت شود.

 

  • سازمان بدهکار باید به دادگاه ثابت کند که هیچ تبعیض ناعادلانه ای نسبت به طلبکاران مخالف وجود نداشته است. تبعیض ناعادلانه زمانی تعریف می شود که بستانکاران خاص متعلق به یک طبقه بیشتر از سایر طلبکاران در طبقه پرداخت می شوند. این وظیفه سازمان بدهکار است که توضیح دهد که به طلبکاران مخالف پیشنهادی داده شده است که از نظر ارزش در مقایسه با سایر طلبکاران طبقه خود برابر است. 

     

  • سازمان بدهکار نیز باید ثابت کند که اولویت مطالبات حفظ شده است. قانون ورشکستگی اولویت خاصی را بیان می کند که در آن مطالبات باید پرداخت شوند. این به این معنی است که بستانکاران ارشد وثیقه شده در مقایسه با طلبکاران کوچک حقوق بیشتری بر دارایی های شرکت دارند. این وظیفه سازمان بدهکار است که ثابت کند این اولویت حفظ خواهد شد. آنها باید قاضی را متقاعد کنند که در صورت اجرای انقباض، به هیچ یک از طبقه پایین‌تر از طلبکاران، پول بیشتری به هزینه طلبکاران ارشد پرداخت نخواهد شد. 

     

  • سازمان بدهکار نیز باید به دادگاه ثابت کند که منافع طلبکاران مخالف حفظ خواهد شد. این بدان معناست که اگر طلبکار بر روی یک قطعه از املاک و مستغلات متعلق به شرکت وام مسکن داشته باشد، آن ادعا همچنان ادامه خواهد داشت. شرکت نمی تواند اموال غیرمنقول را واگذار کند یا آن را بدون پرداخت اولیه به طلبکاران مخالف، تصفیه کند. رهن به عنوان وثیقه در نظر گرفته می شود و باید برای حفظ موقعیت طلبکار باقی بماند. همچنین در صورتی که طلبکار تصمیم به حراج وثیقه داشته باشد، ابتدا باید به طلبکار حق ارائه پیشنهاد اعتباری را بدهد. 

     

  • همچنین، سازمان‌های بدهکار باید ثابت کنند که ارزش معوق جریان نقدی ارائه شده برابر یا بیشتر از ارزش فعلی وجه نقد است که در صورت اجرا نشدن طرح ممکن است طلبکاران مخالف دریافت کنند. برای انجام این کار، ممکن است ارزش انحلال فعلی محاسبه شود و نرخ بهره جاری برای اوراق بهادار با ریسک مشابه ممکن است برای رسیدن به یک ارزش استفاده شود. 

     

  • در نهایت، دادگاه تصمیم می گیرد که جریان های نقدی در مدت زمان معقولی به تعویق بیفتد. بیشتر تعویق‌های بی‌سابقه حدود پنج سال طول می‌کشد. اگر بدهکار پیشنهاد دهد که وام پنج ساله در یک دوره بیست ساله بازپرداخت شود، دادگاه های ورشکستگی بعید به نظر می رسد که اجازه بدهند که انباشته شود! 

با توجه به شرایط فوق، منصفانه است که فرض کنیم مفاد انباشته تنها برای معامله با طلبکاران غیر معقول وجود دارد. الزامات برای اجرای کم‌هزینه تضمین می‌کند که تا زمانی که طلبکاران منطقی هستند و مایل به مذاکره هستند، بدهکار نمی‌تواند از مفاد کاهش قیمت استفاده کند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *