ریسک زدایی چیست؟
برون سپاری فرآیندی است که شامل انتخاب فروشندگانی می شود که پس از آن کارهای لازم را برای مشتریان خود در مورد رسیدگی به چنین کارهایی که به نظر مشتریان می تواند توسط فروشندگان شخص ثالث انجام شود، انجام دهند.
منظور این است که مشتریان ابتدا فهرست برونسپاریهایی را که میتوان کار را به آنها واگذار کرد، محدود میکنند، پس از بررسی دقیق، فروشنده خاصی را انتخاب میکنند و سپس با انعقاد قراردادهای قراردادی با فروشندگان، معامله را میبندند.
Due Diligence در این رابطه معمولاً به معنای ارزیابی تواناییهای فروشندگان برای انجام کار محول شده در جهت رضایت برونسپاریها، برآورد ریسکهایی است که میتواند از کار برونسپاری ناشی شود و سپس بررسی شود که آیا بازده برونسپاری بر خطرات ذاتی چنین پروژههایی بیشتر است یا خیر. .
بنابراین، برونسپاریها معمولاً ارزیابی و برآورد ریسکها را به عنوان بخشی از فرآیندهای مناقصه و مناقصه انجام میدهند.
در این زمینه، اصطلاح حذف ریسک معمولاً برای نشان دادن راهبردهای به کار گرفته شده توسط برون سپاری ها برای اطمینان از اینکه ریسک ناشی از معامله برون سپاری در طول پروژه پخش می شود، استفاده می شود .
به عنوان مثال، یک برون سپاری خاص می تواند تعیین کند که انتخاب یک فروشنده خاص برای مدیریت پروژه به تنهایی می تواند برای مشتریان مخاطره آمیز باشد و از این رو، آنها چندین فروشنده را انتخاب می کنند تا در صورت بروز مشکل در پروژه، نسخه های پشتیبان و گزینه های بازگشتی داشته باشند.
در واقع، این واقعیت که برونسپاریها در ایالات متحده و اروپا اغلب فروشندههای متعددی را در آسیا و حتی در داخل یک کشور فروشنده انتخاب میکنند، با در نظر گرفتن ریسکهای ژئوپلیتیک، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و عملیاتی که برونسپاریها باید انجام دهند، مشخص است. توجه.
خطر زدایی در دنیای واقعی چگونه کار می کند
به عنوان مثال، اگر Fidelity Investments Infosys را به عنوان فروشنده ای انتخاب کند که بخشی از پروژه خود را به آن برون سپاری می کند، چنین تصمیماتی با ریسک زدایی نیز همراه است که در آن Fidelity همچنین با Wipro و Tech Mahindra شریک می شود تا هر گونه خطری وجود داشته باشد. از Infosys با داشتن چندین فروشنده کاهش می یابد.
چنین ریسکهایی میتواند شامل ریسکهای عملیاتی باشد که در آن Infosys و مدیران پروژهاش ممکن است نتوانند پروژه را در زمانی که منجر به تاخیر و هزینه برای Fidelity میشود، تکمیل کنند.
در واقع، ریسکهای عملیاتی رایجترین دلایلی هستند که برونسپاریها فروشندههای متعددی را برای پروژههای خود انتخاب میکنند.
جدا از خطرات عملیاتی آشکار لغزش ها و تأخیرها، خطرات دیگری مانند آشفتگی اجتماعی و سیاسی در شهرهایی که Infosys در آنها فعالیت می کند وجود دارد که می تواند منجر به انتخاب فروشندگان توسط Fidelity شود که در مناطق و شهرهای مختلف پخش شده اند.
البته، Infosys همیشه میتواند اطمینان حاصل کند که پروژههای Fidelity در چندین مرکز مدیریت میشوند، و این نیز یکی دیگر از استراتژیهای ریسکزدایی است که هم توسط برونسپاریها و هم فروشندگان استفاده میشود.
با این حال، معمولاً این اتفاق میافتد که برونسپار قبل از اصرار بر فروشندگان برای پخش پروژه در چندین مکان، خطرات خود را از بین میبرد.
عملیات حیاتی و خطر زدایی
در حالی که این ریسکها معمولاً بهعنوان دلایل شرکتهای غربی برای به کارگیری استراتژیهای ریسکزدایی ذکر میشوند، اما برونسپاریها ریسکهای ژئوپلیتیکی را نیز در نظر میگیرند.
به عنوان مثال، خطر شروع جنگ در هند یا سایر کشورها یک ملاحظات کلیدی در هنگام انتخاب فروشندگان توسط شرکتهای غربی است و به همین دلیل است که بسیاری از این شرکتها در زمان کنونی به جای قرار دادن کار خود را به چندین کشور برون سپاری میکنند. تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد با انتخاب یک کشور به تنهایی.
این بیشتر در پروژههای BPO (برونسپاری فرآیند کسبوکار) اتفاق میافتد، زیرا در دسترس بودن 24 ساعته و عملیات مستمر برای مراکز تماس و سایر پروژهها مورد نیاز است.
در واقع، ریسک زدایی توسط شرکتها در این نوع کار بسیار رایج است، زیرا شرکتهای غربی اغلب بر شرکتهای هندی و فیلیپینی اصرار میکنند که نه تنها پشتیبانهای خارج از کشور داشته باشند، بلکه بین خود نیز هماهنگی کنند تا در صورت بروز هر گونه آشفتگی ملی یا منطقهای، عملیات آنها تحت تأثیر قرار نگیرد. .
اثبات مفهوم و استراتژی های ریسک زدایی
علاوه بر این، زمانی که شرکتهای غربی با بازیگران کوچکتری سروکار دارند، ریسکزدایی معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، جایی که خطر انحلال فعالیتهای فروشنده و بستن تجارتش بسیار واقعی است.
در واقع، انتخاب چندین فروشنده و همچنین اصرار بر فروشندگان برای پذیرش پروژه به صورت آزمایشی و همچنین آزمایش اثبات مفهوم، همگی استراتژیهای مختلفی هستند که توسط شرکتهای غربی هنگام برونسپاری کارشان به کار میروند.
Proof of Concept به عملکرد برون سپاری های غربی اشاره دارد که توانایی های فروشندگان را در طی چندین ماه یا حتی یک سال قبل از اینکه متقاعد شوند که برون سپاری کارشان به فروشنده خاص بدون ریسک است یا حداقل دارای حداقل خطر است، بررسی می کنند.
یکی از نگرانیهای کلیدی برای برونسپاریهای غربی نیز خطر بسیار واقعی مسائل لجستیکی و زیرساختی ناشی از شرکتهای آسیایی است که در صورت بروز بلایای طبیعی از پشتیبانگیری برخوردار نیستند. در حالی که این امر در مورد هر شرکتی در هر نقطه از جهان که طوفان ها و زلزله ها می توانند عملیات را مختل کنند، صدق می کند، نگرانی اصلی برای شرکت های غربی عواقب چنین بلایایی است که نشان دهنده انعطاف پذیری فروشندگان آنها است.
به همین دلیل است که بسیاری از برونسپاریهای غربی اغلب اصرار دارند پروژههای خود را در مناطق و مناطقی که کمترین خطر را از نظر آسیب پذیری در برابر بلایای طبیعی دارند، قرار دهند.
تمام تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید
در نهایت، ریسک زدایی یک استراتژی بسیار معتبر برای هر شرکت و بیشتر از آن برای برون سپاری ها است، زیرا کل تجارت آنها به پروژه ها و عملیات ها بستگی دارد که به آرامی و بدون وقفه و اختلال ادامه یابد. برای جمعبندی، بهتر است همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید و از این رو تا آنجا که ممکن است از ریسکزدایی پیروی کنید.
بدون نظر