جذابیت بانکداری سرمایه گذاری و چرا برای دست اندرکاران مدیریت چنین است

رویای همه دانشجویان مشتاق مدیریت و همچنین متخصصان حرفه ای برای کار در یک مشاور مدیریت یا یک بانک سرمایه گذاری در طول تحصیل و زندگی کاری خود هستند. در واقع، از هر دانشجوی MBA (کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی) در مورد شغل رویایی خود می پرسد، به احتمال زیاد به موارد فوق پاسخ خواهند داد.

زرق و برق بانکداری سرمایه گذاری به قدری جذاب و جذاب است که فارغ التحصیلان مدیریتی مایل به سوزاندن “نفت نیمه شب” برای پیگیری جاه طلبی های خود برای کار در چنین نهادی هستند. با این حال، بسیاری از آنها همچنین می‌دانند که بانکداری سرمایه‌گذاری با وجود درخشش ظاهری پروازهای بیزینس/کلاس، اقامت در هتل ستاره و به‌ویژه پرداخت و پاداش بسیار پرسود، یک انتخاب شغلی سخت است.

بنابراین، بانکداران سرمایه گذاری چه کاری انجام می دهند که باعث حسادت همتایان خود می شود؟

برای شروع، در حالی که بانکداری تجاری و خرده‌فروشی از طریق حجم‌هایی که سود حاصل از تعداد قابل توجهی از معاملات به دست می‌آید، کسب درآمد می‌کنند، بانکداران سرمایه‌گذاری همیشه در جستجوی آن «یک» M&A (ادغام و اکتساب)، تصاحب کامل، صدور سهام، IPO هستند. (پیشنهاد عمومی اولیه و/یا مبادله بدهی/ سهام و نمایش جاده ای برای همین.

با توجه به این واقعیت که این معاملات به میلیون‌ها و میلیاردها دلار می‌رسند، به راحتی می‌توان فهمید که چگونه یک معامله با زحمت جمع‌آوری شده می‌تواند شانس بانک‌های سرمایه‌گذاری و در نتیجه سرمایه‌گذاران سرمایه‌گذاری را ایجاد کند یا از بین ببرد.

دنیای بانکداری سرمایه گذاری با ریسک بالا

به عبارت دیگر، بانکداری سرمایه‌گذاری حرفه‌ای است که در آن ریسک بسیار زیاد است، سخت‌کوشی، شهود، و مهارت در تشخیص الگوها و تشخیص روندها از روی اعداد سخت، تعیین می‌کند که آیا فرد برای آن کوتاهی می‌کند یا خیر.

در واقع، هر بانکدار باید اعداد را خرد کند، به ویژه در بانکداری سرمایه‌گذاری که در آن «مدل‌سازی مالی» یا عمل پیش‌بینی و حسابداری ارزش فعلی با جزئیات کمی مهم است.

علاوه بر این، در سال‌های اخیر، توانایی‌های کمی به قدری مهم شده‌اند که به دلیل نیازهای سرمایه‌گذاری مبتنی بر فناوری، جایگاه کاملاً جدیدی در قالب Quants یا آن دسته از بانکدارانی که تنها کارشان شمارش خرد و ابداع شکل‌های «عجیب» سرمایه‌گذاری است، پدید آمده است. بانکداری.

به همین دلیل است که بسیاری از دکترا در فیزیک، ریاضیات و علوم در بانکداری سرمایه‌گذاری جذب می‌شوند، زیرا آنها در تقاضای توانایی‌های کمی خود هستند.

بانکداری سرمایه گذاری به همان اندازه که در مورد مهارت های نرم است، به اعداد و ارقام نیز مربوط می شود

با این اوصاف، اینطور نیست که بانکداری سرمایه گذاری صرفاً در مورد اعداد و مدل سازی مالی باشد. در واقع، تا زمانی که فناوری به اندازه‌ای که اکنون توسعه یافته بود، بانکداری سرمایه‌گذاری به همان اندازه که در مورد مهارت‌های نرم بود و بیشتر از آن، زمانی که بانکداران باید کاری را انجام می‌دادند که به عنوان «پیشینگ» شناخته می‌شود، به مهارت‌های نرم مربوط می‌شد.

این اصطلاحی است که برای توصیف تماس سرد و سایر استراتژی‌های بازاریابی توسط بانکداران سرمایه‌گذاری به مشتریان بالقوه استفاده می‌شود که در آن آنها سعی می‌کنند معامله یا ادغام یا خریدی را بفروشند که به مشتریان خود کشش بیشتری در صنایع و بخش‌های عمودی خود بدهد.

همانطور که از بحث تا کنون مشاهده می شود، بانکداران سرمایه گذاری برای ارائه مشاوره به مشتریان خود در مورد چگونگی ایجاد سود بیشتر، نحوه رشد ارگانیک یا غیرارگانیک و بالاتر از همه، ارائه مشاوره در مورد سودآوری به مشتریان خود وجود دارند.

تفاوت بین مشاوران مدیریت و بانکداران سرمایه گذاری

در حالی که مشاوران مدیریت همین کار را انجام می دهند، تخصص آنها در راه های غیر مالی مانند بهینه سازی فرآیندها و بهینه سازی استراتژی ها به جای مشاوره در مورد مسائل صرفاً مالی است.

در واقع، بزرگترین تفاوت بین بانکداران سرمایه گذاری و مشاوران مدیریت این است که اولی در مورد افزایش رشد از طریق ابزارهای غیر ارگانیک صحبت می کند در حالی که دومی با راه های ارگانیک برای رشد سروکار دارد.

به یاد داشته باشید که اصطلاحات رشد آلی و غیر ارگانیک به این موضوع اشاره دارد که آیا شرکت ها می توانند با استفاده از منابع موجود خود رشد کنند یا می توانند از طریق خرید یا ادغام با سایر شرکت ها رشد کنند. به طور خاص، هم مشاوران و هم بانکداران سرمایه‌گذاری برای فضای ذهنی یکسان مدیران عامل (مدیران ارشد اجرایی) رقابت می‌کنند و تفاوت اساسی این است که آنها در حوزه‌های تمرکز و رویکردها متفاوت هستند.

بانکداری سرمایه گذاری کار گرانت است

بنابراین، بانکداران سرمایه‌گذاری معمولاً با استراتژی‌هایی به مشتریان نزدیک می‌شوند که شرکت‌هایشان را بزرگ‌تر کرده یا سرمایه‌گذاری‌های بیشتری را جذب می‌کنند.

برای انجام این کار، آنها به هر یک از استراتژی هایی که قبلا ذکر شد، تکیه می کنند. بعلاوه، قبل از اینکه معامله به نتیجه برسد، کارهای ناخوشایند زیادی وجود دارد که آنها را مجبور می کند به این سو و آن سو سفر کنند و گاهی اوقات، سفرهای بین قاره ای را نیز انجام دهند.

در واقع، هنگام کار بر روی معاملات، بانکداران معمولاً بخش عمده ای از وقت خود را صرف سفر و ملاقات با مشتریان، وکلا، سایر بانکداران و حتی کارکنان مشتریان می کنند تا به بهترین شرایط و شرایط ممکن و همچنین قیمت گذاری برای مشتریان خود برسند.

علاوه بر این، آنها همچنین نیاز به برگزاری نمایشگاه‌های جاده‌ای و رویدادهای دیگر دارند تا سرمایه‌گذاران را متقاعد کنند که در شرکت‌های مشتریان خود سرمایه‌گذاری کنند و این کار را انجام دهند. آنها همچنین نیاز به توانایی های ارتباطی عالی دارند.

به همین دلیل است که بانک‌های سرمایه‌گذاری درجه یک معمولاً MBA با تخصص در امور مالی و مهارت‌های نرم آن‌ها نیز عالی هستند استخدام می‌کنند.

آیا آنها کار خدا را انجام می دهند؟

در نهایت، در سال‌های اخیر، بانک‌داران همه بخش‌ها به دلیل حقوق گزاف و پاداش‌های هنگفت وقیحانه‌شان مورد بررسی قرار گرفته‌اند و مورد انتقاد قرار گرفته‌اند.

این امر به بسیاری از سؤالات منجر شده است که آیا آنها واقعاً چنین ارزشی ایجاد می کنند که آن دستمزدهای بالای آسمان توجیه پذیر باشد.

بدون جانبداری، باید اعتراف کرد که شاید بانکداران بتوانند کمی درون نگری انجام دهند و تحلیل کنند که آیا برای جامعه ارزش ایجاد می کنند یا برای منفعت انحصاری خود و مشتریانشان.

آنها همچنین باید از خود بپرسند که آیا واقعاً “کار خدا را انجام می دهند” همانطور که مدیر عامل یکی از بانک های سرمایه گذاری پیشرو در جهان گفت.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *