سیستم بانکی اروپا در چند سال اخیر با کمی بحران مواجه بوده است. بانک های بزرگ اروپایی از ارزش گذاری پایینی که در طول بحران بانکی 2008-2009 در ایالات متحده دریافت کردند، بهبود نیافته اند. به نظر می رسد بانک های آمریکایی از این شوک خارج شده اند و به ارزش گذاری های قبلی خود نزدیک شده اند. با این حال، ارزش گذاری بانک های اروپایی تا 70 درصد کاهش یافته است. بانکهای بزرگ آلمانی مانند دویچه بانک و کامرزبانک، بانکهایی هستند که بیشترین ضربه را متحمل شدهاند. در حال حاضر، ارزش بازار دویچه بانک تنها 15 درصد از آن چیزی است که در دوران اوج خود بود. مورد Commerzbank نیز به همین صورت است. دویچه بانک یک موسسه آلمانی است که از نظر بسیاری از نظر سیستمی مهم است. وجود آن به حدود 150 سال در گذشته می رسد،
مقیاس عملیات دویچه بانک
مشکل بانکهای اروپایی این است که ترازنامههای بسیار بزرگی دارند و در معرض داراییهای پرریسک زیادی قرار دارند. بانک های اروپایی در مجموع حدود 31 تریلیون یورو بدهی دارند. این مبلغ نزدیک به سه برابر تولید ناخالص داخلی اروپا است. مشکل این است که این یک واقعیت شناخته شده است که این بانک ها بیش از 900 میلیارد وام بد در دفاتر خود دارند. این مبلغ بیش از 30 درصد ارزش بازار این بانک ها است.
این موضوع در مورد دویچه بانک نیز صادق است. این ترازنامه دویچه بانک بیش از 45 درصد از تولید ناخالص داخلی آلمان را تشکیل می دهد. این وضعیت خطرناکی است که از نقطه نظر کاهش خطر می توان در آن قرار گرفت. از آنجایی که دویچه بانک بسیار بزرگ است، دولت گزینه ای جز نجات بانک نخواهد داشت. اگر دویچه بانک در بحران است، به این معنی است که کل اقتصاد آلمان در بحران است.
دلایل عملکرد ضعیف دویچه بانک
بانک های اروپایی به طور کلی عملکرد بسیار ضعیفی داشته اند. دویچه بانک یک مورد عالی برای کسالتی است که در سیستم گسترش یافته است.
- اولاً، دویچه بانک در کسب درآمد از منابع متعارف خود مشکل دارد. دلیل این امر این است که نرخ بهره در اروپا نزدیک به صفر است. در نتیجه، حاشیه سود خالص خیلی زیاد نیست. این به این دلیل است که شرکتها میتوانند مستقیماً با قیمت پایین از بازار اوراق قرضه وام بگیرند
- این امر بانکهایی مانند دویچه بانک را ترغیب کرد تا به شدت درگیر اوراق مشتقه شوند. دویچه بانک در معرض معاملات مشتقات بسیار زیاد و غیر شفاف است. بسیاری از این معاملات در صورت سود و زیان گذشته به عنوان زیان منعکس شده است. به همین دلیل است که سرمایه گذاران در مورد خرید سهام بانک دویچه محتاط هستند زیرا میزان واقعی قرار گرفتن در معرض مشتقات واقعاً مشخص نیست.
- دویچه بانک سرمایه گذاری های بسیار اهرمی انجام داده است. هنجارهای بازل -3 تصریح میکنند که بانکها باید دارای نسبت اهرمی حداقل 3 درصد باشند. نسبت اهرم دویچه بانک کمتر از آن است. این بدان معناست که دویچه بانک استانداردهای جهانی را رعایت نمی کند. همچنین، نسبت اهرمی موجود در دویچه بانک با آنچه در Bear Sterns وجود داشت، زمانی که بانک توسط یک حرکت نامطلوب بازار از بین رفت، قابل مقایسه است. از آن زمان به نظر می رسید که آمریکایی ها درس خود را آموخته اند. تنظیم کننده های آمریکایی نسبت اهرمی 5 درصدی را تعیین کرده اند که بسیار بالاتر از هنجارهای بازل است. زمان آن فرا رسیده است که رگولاتورهای آلمانی مانع از انجام شرط بندی های اهرمی توسط یک موسسه مهم سیستمی شوند.
چرا نجات دویچه بانک دشوار خواهد بود؟
- آلمان درباره مضرات کمک های مالی به کشورهای دیگر موعظه کرده است. در چنین سناریویی، نجات دویچه بانک آلمان را ریاکار جلوه می دهد و ضربه بزرگی به رهبری آلمان خواهد بود. آنگلا مرکل شخصا از دیگر رهبران اروپایی به دلیل استفاده از پول مالیات دهندگان برای نجات بانک های خصوصی انتقاد کرده است. اکنون به نظر می رسد که آنگلا مرکل هیچ گزینه ای جز نجات بانک دویچه در حال ورشکستگی نخواهد داشت. با این حال، مرکل و پارلمان آلمان هر دو تلاش خواهند کرد تا زمانی که بتوانند از چنین کمک مالی اجتناب کنند. این به این دلیل است که چنین کمک مالی مغایر با اصول آلمان است
- سهامداران خصوصی حاضر به خرید سهام دویچه بانک نخواهند بود. به این دلیل که بانک به قدری اهرمی دارد که هر سرمایه ای که به سیستم تزریق شود به نفع طلبکاران و سپرده گذاران خواهد بود. از سوی دیگر، سهام در معرض خطر از دست دادن کل سرمایه گذاری خود هستند. به این می گویند «بیش از حد بدهی». این وضعیتی است که در آن بدهی بیش از حدی که یک شرکت در حال حاضر دارد مانع از افزایش ارزش سهام می شود.
علت اصلی کل وضعیت عدم اقدام تنظیم کننده های اروپایی است. بانک های آمریکایی نیز با همین مشکلات مواجه بودند. با این حال، پس از بحران سال 2008، تنظیم کننده های آمریکایی بانک ها را مجبور کردند تا با افزایش سرمایه مورد نیاز، سهام بیشتری را افزایش دهند. از سوی دیگر، رگولاتور اروپایی به حرف بانکداران گوش داد و هنجارهای سرمایه مورد نیاز را تسهیل کرد. نتیجه نهایی وضعیت به وضوح قابل مشاهده است. بانکهای آمریکایی اکنون در وضعیت مناسبی قرار دارند، در حالی که غولهای آلمانی مانند دویچه بانک با خطر سقوط کامل روبرو هستند.
نکته اصلی این است که برنامه های نجات یک سیستم اقتصادی را پایدار نمی کند. درعوض، این نیاز به سرمایه نسبتاً بالایی است که منجر به ثبات بلندمدت موسسات مالی مانند دویچه بانک میشود.
بدون نظر