کاغذبازی فشرده:
سیستم های هزینه یابی سفارش کار دارای یک دنباله کاغذی عظیم هستند. آنها بر اساس این کاغذ بازی کار می کنند. این امر عوارض زیادی ایجاد می کند. شرکتها مجبورند تعداد زیادی از کارکنان دفتری را به کار گیرند تا از طریق این کاغذبازیها بررسی شوند و این به هزینههای سرباری میافزاید که هزینههای سفارش کار سعی در به حداقل رساندن آن دارند. برای هر شغلی، اسناد متعددی مانند قیمت، فاکتور، سفارش فروش، رسید مواد، بلیط کار و غیره وجود دارد. آنها باید طبقه بندی و نگهداری شوند. اخیراً فناوری اطلاعات به این امر کمک کرده است. سیستم های ERP این گزینه را دارند که هزینه سفارش کار را در آنها تعبیه شده است. این به شرکت ها کمک می کند تا کارهای اداری خود را سریعتر مدیریت کنند.
مشکلات اندازه گیری:
هزینه یابی سفارش کار از نظر تئوری یک مفهوم بسیار قدرتمند است. اما در عمل اجرای آن بسیار پیچیده است. اگر سازمان در مکانهای مختلف کار کند و مشاغل متنوعی را انجام دهد، این مشکلات چند برابر میشوند. در عمل، اندازه گیری هزینه های مرتبط با یک شغل خاص دشوار می شود. فناوری اطلاعات در این زمینه نیز کمک کرده است. با بارکدها و تراشه های RFID می توان این مشکلات را نفی کرد. اما خرید و نگهداری این سیستمهای فناوری اطلاعات و اضافه کردن به هزینههای سربار گران است.
تعارض درون سازمانی:
هزینه یابی سفارش کار، سربار را بر اساس پایه تخصیص تخصیص می دهد. سپس این پایه تخصیص منجر به نرخ تخصیص می شود که منجر به تخصیص هزینه های سربار به مشاغل مختلف می شود. بسیاری از اوقات شرکت ها بهترین پایه تخصیص را انتخاب نمی کنند. مدیران نسبتاً قدرتمند از نظر سیاسی در سازمان، پایگاه های تخصیص را به گونه ای انتخاب می کنند که مناسب بخش آنها باشد. به دلیل هزینهیابی نادرست، درگیری و نارضایتی گستردهای در میان سایر بخشها وجود دارد که در نهایت هزینه دریافت میکنند. از آنجایی که انتخاب یک پایگاه تخصیص بسیار ذهنی است، در نهایت منجر به ایجاد مشکلات سیاسی در خود سازمان می شود و بهره وری را با مشکل مواجه می کند.
سربار بر اساس برآوردها:
یکی از معایب عمده هزینه یابی سفارش کار این است که هزینه های سربار بر اساس برآورد است. در ابتدای کار، سربار به طور دقیق مشخص نیست. بنابراین این سیستم بر تجربه و تخصص متخصصان خاص و بر داده های تجربی متکی است. هیچ یک از اینها معیار قابل اعتمادی نیستند. سربارهای گذشته را نمی توان معیاری برای سربارهای آینده در نظر گرفت زیرا قیمت ها مدام در حال تغییر هستند. درست است که قیمتها برای نشان دادن اثر تورم و کاهش تورم تنظیم میشوند، اما خود تجربیات نشان میدهند که دادههای تجربی به دور از دقت هستند. در عوض، شرکتها میتوانند با مطالعه روندهای فعلی در بازار خارجی، روی راههای مؤثرتری برای یافتن اطلاعات هزینه سربار خود کار کنند.
هزینه های اضافی را نمی توان کنترل کرد:
همچنین هزینه یابی سفارش کار روش موثری برای کنترل هزینه های سربار ارائه نمی دهد. برآوردها معمولاً فقط برای مقاصد نقل قول هستند. مدیریت آگاه است که این مظنه ها به ندرت دقیق هستند و از این رو نمی توان از آنها به عنوان پایه ای برای کنترل سربار استفاده کرد. تکنیک های هزینه یابی دیگری وجود دارد که کنترل بهتری بر هزینه های متحمل شده فراهم می کند.
بدون نظر