پروژه‌های زیرساختی معمولاً دارای ریسک‌های مالی زیادی هستند. در بسیاری از موارد، ریسک ها به خوبی مدیریت نمی شوند. در واقع، مدیریت نادرست ریسک یکی از دلایل اصلی تاخیر است که می تواند در دراز مدت باعث افزایش هزینه ها شود. کاهش کل ریسکی که هر پروژه زیرساختی با آن مواجه است دشوار است. با این حال، توزیع ریسک باید به گونه ای انجام شود که هر دو طرف انگیزه توقف تاخیرهای گران قیمت و اضافه هزینه را داشته باشند. بنابراین، مدیریت ریسک در تامین مالی زیرساخت به این بستگی دارد که کدام طرف بتواند کدام ریسک ها را بهتر مدیریت کند و سپس همان را به آنها تخصیص دهد.

چند نمونه از مدیریت ریسک ضعیف در زیر ذکر شده است:

 

  • در بسیاری از موارد، دولت ها شروع به ضمانت دادن به بخش خصوصی کرده اند. این ضمانت‌ها منبع خاصی از جریان نقدی را فراهم می‌کنند که طرف خصوصی می‌تواند در صورت افزایش هزینه به آن متوسل شود. مشکل در اینجا این است که چنین ترتیبات مالی باعث می شود شرکت خصوصی بیش از حد راضی و حتی ناکارآمد باشد. این ضمانت‌ها اساساً شرکت را از هر گونه ضرری که ممکن است در نتیجه ناکارآمدی آنها ایجاد شود، مصون می‌سازد. از این رو، آنها انگیزه ای برای دستیابی به سطح بالاتری از کارایی ندارند. همچنین، تحقیقات نشان داده است که احزاب خصوصی واقعی برای بیمه کردن خطرات خود به دولت نگاه نمی کنند. از این رو، واقعاً ارزشی برای پیمانکاران کارآمد نمی‌افزاید. در عوض، چنین سیاست‌هایی پروژه‌های زیربنایی را به بستری برای رشد پیمانکاران فاسد و مرتبط با سیاسی تبدیل می‌کند. 

     

  • در بسیاری از موارد، دولت ها دقیقاً خلاف سیاستی را که در بالا ذکر شد، دنبال می کنند. این بدان معنی است که آنها تمایل دارند تمام خطرات را بیش از حد به شخص خصوصی منتقل کنند. مشکل اینجاست که مهمانی خصوصی با تمام خطرات گیر کرده است، که بسیاری از آنها ممکن است حتی قابل بیمه نباشند. در ابتدا، این ممکن است معامله خوبی برای دولت به نظر برسد. اما واقعیت این است که اینطور نیست! این به این دلیل است که پیمانکاران خصوصی در نهایت برای قبول تمام ریسک های بیش از حد حق بیمه دریافت می کنند. از این رو، در نهایت، دولت به هر حال هزینه آن را پرداخت می کند! 

بنابراین واضح است که دادن ریسک زیاد یا خیلی کم به بخش خصوصی یک راه ناکارآمد است. بنابراین، خطرات باید بین طرف خصوصی و دولت تقسیم شود. برخی از روش های انجام این کار در مقاله ذکر شده است.

توزیع ریسک ها

بهترین راه برای توزیع ریسک این است که اطمینان حاصل شود که طرف نیز دارای درجه عادلانه ای از کنترل بر روی پارامترهایی است که ریسک ایجاد می کنند .

 

  • به عنوان مثال، پروژه های زیرساختی خطرات سیاسی زیادی را در بر می گیرند. این نادرست است که دولت فرض کند که طرف خصوصی قادر به مدیریت چنین ریسکی است. دولت حزبی است که حداکثر کنترل را بر عوامل سیاسی دارد. بنابراین، اگر پروژه ای به دلیل مسائل سیاسی به تاخیر بیفتد، جریمه کردن طرف خصوصی غیرمنصفانه است. این به این دلیل است که طرف خصوصی کنترلی بر این موضوع ندارد. آنها نمی توانند پروژه را در زمانی که اعتراضات سیاسی اتفاق می افتد یا زمانی که مجوزهای زیست محیطی وجود ندارد تسریع کنند. در عوض، منشور پروژه در حالت ایده آل باید دولت را مجبور کند که در صورت خطر سیاسی، غرامت بالاتری را به طرف خصوصی ارائه دهد. 

     

  • از طرفی ریسک های مربوط به اجرای پروژه باید به طور کامل بر عهده شخص خصوصی باشد. این به این دلیل است که طرف خصوصی در حالت ایده آل باید کنترل کاملی بر هزینه و کیفیت زیرساختی که ایجاد می شود داشته باشد. در بسیاری از موارد، شخص خصوصی ممکن است ادعا کند که تاخیر توسط تامین کننده شخص ثالث باعث ایجاد مشکل شده است. با این حال، در این مورد نیز، اگر در هنگام انتخاب تامین کنندگان شخص ثالث به او استقلال کامل داده شود، شخص خصوصی باید مسئول باشد. نکته اصلی این است که اگر طرف خصوصی تا حدی بر عوامل ایجاد خطر کنترل داشته باشد، می‌تواند برای محافظت از خود یک بیمه نامه دریافت کند. 

     

  • خطرات زیادی وجود دارد که خارج از کنترل دولت و همچنین طرف خصوصی است. این ریسک ها شامل ریسک نرخ بهره و همچنین ریسک نرخ ارز می شود. نرخ بهره و همچنین نرخ ارز در بازار بین المللی تعیین می شود. از این رو، دولت واقعاً نمی تواند بیش از حد معینی بر این عوامل تأثیر بگذارد. خوشبختانه، ابزارهای مالی موجود است که امکان پوشش ریسک را فراهم می کند. ابزارهای مشتقه مانند اختیار معامله، قراردادهای آتی و سوآپ را می توان برای کاهش این خطرات و اطمینان از اینکه جریان نقدی بدون مانع باقی می ماند استفاده کرد. 

     

  • در نهایت، از آنجایی که پروژه های زیرساختی برای مدت طولانی ادامه دارند، ممکن است با بسیاری از حوادث فورس ماژور نیز مواجه شوند. به عنوان مثال می توان به رویدادهایی مانند سیل، خشکسالی، طوفان و غیره اشاره کرد. در نظر گرفتن چنین رویدادهایی در حین توزیع خطرات بین سهامداران مهم است. در بیشتر موارد، شرکت های بیمه ای وجود دارند که در صورت وقوع چنین اتفاقاتی، خسارت را جبران می کنند. با این حال، اگر خسارت تحت پوشش بیمه قرار نگیرد، در حالت ایده آل دولت باید رجوع کند. دولت ممکن است خود حق بیمه دریافت کند و به عنوان یک شرکت بیمه عمل کند. با این حال، ایده این است که مطمئن شویم که حتی اعمال خدا نیز باید در برنامه مدیریت ریسک مدیریت شوند. 

از این رو، منصفانه است که بگوییم یک طرف خصوصی قادر به مدیریت همه خطرات نیست. در عوض، ریسک‌ها باید بین طرف‌هایی تقسیم شود که می‌توان

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *