توماس فریدمن، نویسنده مشهور و تشویق کننده جهانی شدن، در کتاب خود جهان مسطح است ، برخی از عوامل کلیدی جهانی شدن را شناسایی کرد. وی این عوامل را مسطح نامید تا به این فرض کتاب دلالت کند که این عوامل موجب مسطح شدن جهان شده اند. به عبارت دیگر، جهانی شدن تضمین کرده است که همه کشورهایی که دارای حداقل زیرساخت و نیروی کار تحصیل کرده هستند، سطح ورودی یکسانی دارند، به این معنی که هیچ “دیوار” یا مانعی برای تجارت وجود ندارد و از این رو جهان مسطح است.

این مسطح‌کننده‌ها یا محرک‌های جهانی‌سازی شامل گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان، سرمایه‌گذاری گسترده در فناوری‌های پهنای باند یا توانمندسازی‌هایی مانند کابل‌های فیبر نوری و کابل‌های زیردریایی در پی حباب دات‌کام و پذیرش زبان انگلیسی به‌عنوان رسانه آموزشی است. در بسیاری از کشورهای جهان

اگر اولین محرک جهانی شدن را در نظر بگیریم، ادغام اقتصاد جهانی عمدتاً به دلیل گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات بوده است که کشورهایی مانند هند و چین را قادر می‌سازد تا جنبه‌هایی را که تاکنون مانع از آن می‌شد دور بزنند . به عبارت دیگر، افزایش پیوستگی متقابل ناشی از ارتباط بلادرنگ بین غرب و شرق است که این کشورها را قادر می سازد تا به بازارها و مخاطبان گسترده تری در کشورهای غربی دست یابند. نمونه کلاسیک در این زمینه هند است که توانسته است به بازار پررونق فناوری اطلاعات و برون سپاری فرآیندها دست یابد. همانطور که پاراگراف بعدی اشاره می کند، چین از گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات به شیوه ای متفاوت استفاده کرد.

علاوه بر این، این واقعیت که چین به یک نیروگاه تولید تبدیل شد، عمدتاً به این دلیل است که اگرچه این کشور هنوز از نظر جمعیت انگلیسی زبان عقب است، اما توانسته است از تغییر شغل از غرب به شرق استفاده کند. نکته اینجاست که با گسترش سریع فناوری اطلاعات، ارتباطات و زبان انگلیسی، هند توانست از مرحله صنعتی شدن جهانی شدن جهش کند، در حالی که چین از جمعیت جوان خود و همچنین تمایل رهبران تجاری در غرب به جستجوی راه‌ها و ابزارهای آن قدرت گرفت. کاهش هزینه ها

روشی که کسب‌وکارهای غربی در زیرساخت‌های فیزیکی برای حمایت از انقلاب ارتباطات در طول حباب دات‌کام سرمایه‌گذاری کردند، روند یکپارچه‌سازی اقتصاد جهانی را آسان‌تر کرد. نکته اینجاست که پس از ترکیدن حباب دات‌کام، ظرفیت اضافی در زیرساخت پهنای باند وجود داشت که به این معنی بود که هزینه‌های ارتباطات به شدت کاهش می‌یابد. این نیز با گسترش سریع فناوری های تلفن همراه در آفریقا، هند و چین ثابت می شود که گواه روند توصیف شده در اینجا است.

در نهایت، از آنجایی که بخش عمده ای از جمعیت جهان به زبان انگلیسی مسلط بودند، بسیاری از این کشورها می توانند به طور موثر با غرب ارتباط برقرار کنند و همچنین اطمینان حاصل کنند که جنبه های فنی و مالی شکل غربی سرمایه داری را درک می کنند. در مورد چین، مدیران و سطوح بالای صنایع و شرکت‌های آن با روش‌های تجارت غربی آشنا بودند که به این امر کمک زیادی کرد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *