بانکداران سرمایه گذاری در چند سال گذشته با رویکردهای خود برای فروش شرکت ها بسیار خلاق بوده اند. هدف آنها بدست آوردن بهترین ارزیابی ممکن برای مشتریانشان است. آنها از طیف گسترده ای از استراتژی ها پیروی می کنند تا بتوانند این کار را انجام دهند. یکی از این استراتژی ها که در زمان های اخیر دنبال شده است، استراتژی دو مسیری نامیده می شود. هدف از این استراتژی این است که طبقات مختلف خریداران بالقوه را وادار به رقابت با یکدیگر و افزایش ارزش شرکت در حال فروش کند. بیایید نگاهی دقیق تر به استراتژی در ادامه مقاله داشته باشیم .
فرآیند دوتایی چیست؟
به طور کلی، زمانی که سرمایهگذاران تصمیم به خروج از یک شرکت میکنند، یا پیشنهاد عمومی اولیه را انجام میدهند، یعنی به سرمایهگذاران خرد بفروشند، یا اینکه فروش خصوصی و فروش به سرمایهگذاران نهادی را از طریق معامله ادغام و تملک انتخاب میکنند. هر یک از آنها را می توان یک آهنگ واحد نامید. تحت استراتژی دو مسیر، هر دو این مسیرها به طور همزمان دنبال می شوند. این بدان معناست که شرکت فروشنده به دنبال هر دو نوع سرمایه گذار به صورت موازی ادامه می دهد. بسته به نحوه مذاکرات، شرکت ممکن است یکی از دو روش را برای فروش خود انتخاب کند. در برخی موارد نادر، ترکیبی از هر دو روش در واقع تا پایان برای انجام فروش استفاده می شود.
فرآیندهای مسیر دوگانه چگونه کار می کنند؟
فرآیند دو مسیری به عنوان یک ابزار شبیهسازی برای درک ارزشگذاری احتمالی که یک شرکت میتواند در صورت انتخاب مسیر ادغام و اکتساب در مقابل مسیر عرضه عمومی به دست آورد، استفاده میشود. کار دقیق یک فرآیند دو مسیره تا حد زیادی بدون ساختار است. این بدان معناست که بستگی به نیات شرکت فروشنده دارد.
شرکت های فروشنده اغلب یک حالت خروج ترجیحی دارند. این بدان معناست که برخی از شرکتها ترجیح میدهند یک خروج مبتنی بر ادغام و اکتساب انجام دهند، در حالی که برخی دیگر میخواهند یک پیشنهاد عمومی ارائه دهند. روش ترجیحی اغلب اولین انتخاب است و در صورت شکست گزینه اول، از گزینه دیگر به عنوان یک بازگشت استفاده می شود. این دلیلی است که تغییرات زیادی در فرآیند دوتایی وجود دارد. برای بانکداران سرمایه گذاری مهم است که مشتریان را در مورد روندی که احتمالاً دنبال می شود، در یک صفحه قرار دهند.
در بیشتر موارد، فرآیند با تشکیل دو تیم مختلف توسط شرکت فروشنده آغاز می شود. در یک تیم، پذیره نویسان به همراه سایر اعضای تیم که برای راه اندازی یک IPO در مقیاس کامل نیاز دارند، منصوب می شوند. از سوی دیگر، مشاوران حقوقی و مالی منصوب میشوند تا ادغامها و اکتسابهای احتمالی را جستجو کنند و شروع به تهیه مدارک کنند. هر دو تیم به صورت پشت سر هم کار می کنند و روند IPO با ثبت اسناد نزد رگولاتورها آغاز می شود.
فرآیندهای نظارتی در فرآیند IPO مدتی طول می کشد. این زمان توسط تیم دیگر برای پیگیری سریع فرآیند M&A استفاده می شود. این بدان معناست که در این مدت جلسات و کنفرانس های بررسی دقیق برگزار می شود. این شرکت اغلب می خواهد روند را تسریع کند. از این رو، آنها با هر یک از سرمایه گذاران یک به یک معامله نمی کنند. در عوض، آنها اغلب با چندین سرمایه گذار در جلسات یکسان سروکار دارند. این گاهی اوقات به آنها کمک می کند تا یک جنگ مناقصه را شروع کنند و قیمت ها را افزایش دهند.
فرآیند تشکیل پرونده های نظارتی در اکثر کشورها حدود 90 روز طول می کشد. در طول این مدت، شرکت جلسات متعددی را برگزار می کرد و از این رو در موقعیتی قرار می گرفت که مشخص کند کدام فرآیند حداکثر ارزش گذاری را برای شرکت فروشنده ارائه می دهد. همچنین در این مرحله، سایر عوامل، شرکت ها نسبت به سایر عوامل مانند تایید رگولاتوری اطمینان بیشتری دارند.
در پایان تأییدیه نظارتی، شرکت ها تصمیم می گیرند که آیا می خواهند IPO انجام دهند یا خیر. اگر بخواهند IPO را ادامه دهند، اطلاعیه هایی را برای عموم مردم اعلام می کنند. به ندرت پیش می آید که شرکتی یک IPO را به عموم مردم اعلام کند و سپس آن را پس بگیرد.
مزایا و معایب فرآیند Dual Track
- بارزترین مزیت این است که به شرکت ها امکان می دهد حداکثر ارزش گذاری را بدست آورند. حداکثر فشار را بر خریداران ادغام و اکتساب وارد می کند. این به این دلیل است که آنها نه تنها با یکدیگر بلکه با سرمایه گذاران خرد نیز رقابت می کنند. این یک واقعیت شناخته شده است که شرکت هایی که فرآیندهای دوگانه را دنبال می کنند، احتمال بیشتری برای دریافت ارزش گذاری بالاتر دارند.
- همچنین به محافظت از شرکت در برابر هجومهای بازار کمک میکند. اگر بازار در زمان راه اندازی IPO در رکود باشد، شرکت همیشه می تواند به گزینه های دیگری نگاه کند که به افزایش ارزش خود کمک می کند.
- نقطه ضعف آن این است که فرآیند دو مسیره مقدار زیادی از پهنای باند مدیریت را اشغال می کند. تیم مدیریت باید همزمان بر فرآیند IPO و همچنین فرآیند M&A نظارت داشته باشد. این علاوه بر وظایف روزمره آنها است که شامل مدیریت شرکت در حال فروش است.
- فرآیند دو مسیره نیز در مقایسه با فرآیند استاندارد بسیار گران است. این به این دلیل است که دو گروه از متخصصان باید درگیر شوند. این اغلب به این معنی است که دو برابر هزینه باید پرداخت شود. این افزایش هزینه تراکنش اغلب ارزش بالاتری را که در نتیجه دنبال کردن این فرآیند دریافت می شود، جبران می کند. به همین دلیل است که بانکداران سرمایه گذاری این فرآیند را دوست دارند. آنها در مقایسه با فرآیند استاندارد IPO، درآمدهای بسیار بالاتری را در هر معامله به دست خواهند آورد.
بدون نظر