جهانی شدن به طور گسترده ای به عنوان رونق برای کشورهای آسیایی شناخته می شود. به دلیل باز شدن اقتصاد جهانی و در نتیجه افزایش فرصت‌ها برای نیروی کار در کشورهای آسیایی، بخش‌های تولید و خدمات در سراسر آسیا رونق گرفت. جای تعجب نیست که جهانی شدن به طور گسترده ای اعتبار دارد که میلیون ها، بلکه میلیاردها نفر را از وضعیت محروم خود خارج کرده و آنها را به سمت بالا حرکت داده است.

در واقع، بهترین نمونه از روشی که جهانی شدن بر کشورهایی مانند چین، هند و فیلیپین تأثیر گذاشته است، نگاهی به تعداد بسیار زیاد مشاغل ایجاد شده به دلیل جهانی شدن است. آمارها نشان می دهد که سطح اشتغال نیروی کار جوان و توانمند در این کشورها نزدیک به 30 درصد افزایش یافته است. این گواه این واقعیت است که جهانی شدن واقعاً برای این کشورها و سایر کشورهای جهان در حال توسعه مفید بوده است.

البته اگر شغلی در یک کشور ایجاد شود، شغل مربوطه در یک کشور توسعه یافته از بین می رود. این همان سناریویی است که جهانی شدن بر اقتصاد جهانی تحمیل می کند.

با این حال، همانطور که در مقالات قبلی بحث شد، جنبه اضافه جهانی شدن نیز وجود دارد که یک موقعیت برد-برد است زیرا مشاغل از دست رفته در غرب را می توان با استخدام افرادی که در فعالیت های ارزش افزوده بالاتر اخراج شده اند جبران کرد. علاوه بر این، سود حاصل از هزینه‌های صرفه‌جویی شده توسط شرکت‌های غربی می‌تواند برای استفاده مناسب در آن کشورها مورد استفاده قرار گیرد. از این رو، جهانی‌سازی این ضرب المثل را ثابت می‌کند که «کشند بالا همه قایق‌ها را بلند می‌کند». به خصوص جوانان و کارمندان توانمند در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته توانسته اند از مزایای جهانی شدن بیشتر از میانسالان و پیران بهره ببرند زیرا می توانند مهارت های جدید را به سرعت و به شیوه ای چابک وفق دهند و یاد بگیرند.

برای نگاه کردن به تأثیرات مفید جهانی شدن بر جوانان آسیایی، نیازی به نگاهی دورتر از افزایش مالکیت خانه‌ها، کالاهای بادوام مصرف‌کننده، افزایش مصرفی که تا آن زمان در اختیار ثروتمندان بود و در نهایت ایجاد یک جوان نیست. و نیروی کار متحرک به سمت بالا. برای کسانی از شما که در دهه‌های بیست و سی هستند، می‌دیدند که افزایش فرصت‌ها چگونه مستقیماً به نفع شما می‌شود، در مقابل کسانی که در نسل والدینتان مجبور بودند با درآمدهایی دست و پنجه نرم کنند که به سبک زندگی مصرف‌گرایانه کمک نمی‌کردند. . بدون وارد شدن به بحث خوب یا بد بودن مصرف گرایی، درک این نکته مهم است که بسیاری از افرادی که در دهه بیست و سی سالگی خود هستند، به دلیل شغل خود در بخش خدمات یا تولید، توانسته اند خانه بخرند و زندگی راحت داشته باشند. برای در نظر گرفتن این موضوع، باید به سنی که در آن خانه‌ها در نسل قبلی خریداری می‌شد، در مقابل سنی که در آن نسل کنونی و آن‌هایی که در سی سالگی زندگی می‌کردند، خانه و سایر کالاها خریدند، نگاه کرد.

در نهایت، کشورهایی مانند هند که همیشه دارای تله درآمدی بوده اند، به طور قابل توجهی از جهانی شدن بهره برده اند و با توجه به افزایش فرصت های شغلی برای نیروی کار جوان، ناگفته نماند که جهانی شدن نیروی خوبی برای این قشر بوده است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *