در ابتدا، بودجه بندی سرمایه ممکن است کار بسیار ساده ای به نظر برسد. به هر حال، فقط 3 مرحله دارد. اول یافتن جریانهای نقدی، دوم یافتن نرخ تنزیل مناسب است که ارزش زمانی و ریسک آن جریانهای نقدی را نشان میدهد و مرحله سوم استفاده از هر دو ورودی و تنزیل جریانهای نقدی با نرخ انتخابی است.
با این حال، در عمل آنقدرها هم ساده نیست. عوارض زیادی در طول فرآیند ایجاد می شود. عوارض معمولاً به این دلیل به وجود می آیند که هیچ یک از متغیرهایی که در طرح ریزی استفاده می کنیم مشخص نیست. بنابراین، در بهترین حالت، تخمین ها را انتخاب می کنیم. تصمیم گیری در مورد اینکه آیا برآوردهای درستی داریم بسیار مهم است. یک تغییر جزئی می تواند ارزش گذاری کاملاً متفاوتی را ایجاد کند. در این مقاله ابتدا میبینیم که چگونه میتوانیم جریانهای نقدی را از سود حسابداری استخراج کنیم و سپس نگاهی دقیقتر به برخی از عوارضی که ممکن است در فرآیند تخمین جریانهای نقدی ایجاد شود ، خواهیم داشت.
استخراج سود حسابداری از جریان های نقدی
بودجه بندی سرمایه کاملاً به جریان های نقدی وابسته است. به سود حسابداری یک پروژه مربوط نمی شود. با این حال، اغلب اوقات، تحلیلگران صورت های مالی دارند که در مورد سود حسابداری صحبت می کنند. بنابراین، آنها باید جریان های نقدی را از سود حسابداری استخراج کنند. این را می توان با خنثی کردن دو تنظیمی که حسابداران برای رسیدن به سود انجام می دهند انجام داد:
- حسابداران درآمد را در دوره ای که به دست می آورند حساب می کنند. برخلاف این، جریان نقدی باید در دوره ای که دریافت شده است، حساب شود. بنابراین اعداد باید تنظیم شوند.
- همچنین، حسابداران جریان های نقدی خروجی را به هزینه ها و ایجاد دارایی تفکیک می کنند. اما وقتی پول نقد را در نظر می گیرید، فقط یک خروجی است. بنابراین یک بار دیگر، این فرض نیز باید هنگام محاسبه جریانهای نقدی که باید تنزیل شوند، لغو شود.
فقط جریان های نقدی افزایشی
ثانیاً مهم است که هر پروژه را به عنوان یک سرمایه گذاری جداگانه در نظر بگیریم و فقط باید جریان های نقدی افزایشی را که در نتیجه این تصمیم سرمایه گذاری ایجاد می شود در نظر بگیریم. به عنوان مثال در نظر بگیرید که ما تصمیم داریم در ملکی که قبلاً به قیمت 10000 دلار در سال اجاره کرده ایم، رستورانی باز کنیم. پیش بینی می شود که درآمد نقدی این رستوران 25000 دلار در سال باشد.
در این حالت، حتی اگر ارزش اسمی جریان های نقدی 25000 دلار باشد، در واقع ما فقط 15000 دلار پول اضافی به دست می آوریم. بنابراین ما از 15000 دلار برای محاسبات جریان نقدی خود استفاده خواهیم کرد نه از 25000 دلار. نکته کلیدی این است که ارزش شرکت خود را با و بدون سرمایه گذاری در نظر بگیرید. ایده این است که به هر دو سناریو ممکن نگاه کنیم و تصمیم بگیریم که در کدام یک قرار بگیریم.
این بخش می تواند برای بسیاری از افراد غیر شهودی باشد. اما به یاد داشته باشید که ما فقط با دلارهای اضافی که در نتیجه این سرمایه گذاری خواهیم داشت در نظر گرفته می شویم. چرا باید آنچه را که قبلاً از پروژه های گذشته به دست آورده ایم در نظر بگیریم تا تصمیم بگیریم که آیا باید در پروژه بعدی سرمایه گذاری کنیم یا نه؟
اثرات اتفاقی
همچنین، در نظر گرفتن اثرات اتفاقی برخی از پروژه ها مهم است. در تئوری، پروژه ها به صورت مجزا کار می کنند. اما ما به درستی می دانیم که در واقعیت اینطور نیست. سرنوشت بسیاری از پروژه ها معمولاً به هم مرتبط است.
فرض کنید یک شرکت خودروسازی در حال تصمیم گیری است که آیا باید مدل جدیدی از خودرو را معرفی کند یا خیر. حال این را هم بگوییم که فروش این مدل جدید باعث کاهش فروش یک مدل دیگر تولید شده توسط همین شرکت خواهد شد. آنها باعث می شوند که فروش مدل قدیمی 12000 دلار کاهش یابد.
بنابراین، هنگام محاسبه جریان های نقدی ورودی از مدل جدید، باید 12000 دلار از آن کم کنیم. این به این دلیل است که بدون پروژه، شرکت 12000 دلار دارد اما با این پروژه، شرکت 12000 دلار از دست خواهد داد. ممکن است پول اضافی داشته باشد اما 12000 دلار هزینه جانبی است که برای انجام این پروژه پرداخت می شود.
از این رو، برای سنجش ارزش واقعی پروژه، هزینه های جانبی نیز باید در نظر گرفته شود.
بدون نظر