اکنون از آنجایی که ما یک ایده اولیه در مورد اینکه مشتقات واقعاً چه هستند و عملکردی که آنها انجام می دهند داریم، وقت آن است که به جزئیات بیشتری بپردازیم. در این مرحله، معرفی مفهوم مشتقات قابل معامله در بورس و مشتقات خارج از بورس ضروری است. در چند مقاله قبلی به طور خلاصه به آنها پرداختیم . با این حال، اکنون آنها را با جزئیات بیشتری درک خواهیم کرد. ایده این است که بفهمیم چرا این انشعاب در بین انواع مشتقات اهمیت دارد و چگونه می توان از هر دو نوع مشتقات بهترین استفاده را کرد.

استاندارد سازی

ویژگی بارز مشتقات قابل معامله در بورس این است که قراردادهای استاندارد شده هستند . برای توضیح این موضوع از یک مثال استفاده می کنیم. فرض کنید می خواهیم قیمت 1260 کیلوگرم را درست کنیم. گندمی که انتظار داریم در فصل برداشت تولید کنیم. می خواهیم در بازار مشتقه خریدار پیدا کنیم. حال مسائلی که با آن مواجه خواهیم شد عبارتند از:

 

  • ممکن است پیدا کردن خریداری که بخواهد دقیقاً در همان تاریخی که شما قصد تحویل آن را دارید تحویل بگیرید، دشوار باشد. ممکن است چند روزی در مراحل تحویل وجود داشته باشد 

     

  • ممکن است یافتن خریدار در منطقه جغرافیایی دقیقی که در آن قرار داریم دشوار باشد. البته، خریداران می توانند و در همه جا خواهند بود. با این حال، مکان یابی آنها در عرض چند ثانیه دشوار خواهد بود 

     

  • ممکن است پیدا کردن خریداری که با شرایط دقیق قراردادی که می‌خواهید منعقد کنید، موافق باشد، دشوار باشد. این احتمال وجود دارد که خریدار احساس کند که قرارداد نسبت به شما مغرضانه است. 

     

  • یافتن خریدار که ممکن است مقدار دقیق آن یعنی 1960 کیلوگرم گندم را بخواهد ممکن است دشوار باشد. در عوض، برخی از خریداران ممکن است 450 کیلوگرم بخواهند در حالی که برخی دیگر ممکن است 2000 کیلوگرم بخواهند. 

بنابراین، نکته این است که ملاقات خریداران و فروشندگان در زمانی که نیازهای بسیار خاص دارند، کار دشواری است و نمی توان آن را در بورس انجام داد.

در مقابل، مشتقات قابل معامله در بورس قراردادهای استاندارد شده هستند. هر قرارداد دارای یک داده انقضا ثابت خواهد بود، هر قرارداد برای همان مقدار یعنی 100 کیلوگرم (فرض) خواهد بود. از این رو، تمام مشکلات ذکر شده در بالا زائد می شوند.

بزرگترین و متمایزکننده مشتقات قابل معامله در بورس این است که قراردادهای استاندارد شده هستند.

آفست آسان

از آنجایی که مشتقات معامله شده در بورس را می توان در هر زمان معینی از بازار خارج کرد، آنها فرصت زیادی را در اختیار کاربران قرار می دهند تا قرارداد قبلی خود را در صورت لزوم و در صورت لزوم جبران کنند.

مورد یک کشاورز را در نظر بگیرید که موافقت کرده است گندم را با قیمتی که امروز تعیین شده است به یک تاجر بفروشد. بعداً کشاورز معتقد است که می تواند قیمت بهتری در بازار داشته باشد و می خواهد قرارداد را برگرداند، چه باید بکند؟ در صورت قرارداد سفارشی، کشاورز باید با طرف مقابل مذاکره کند و امیدوار باشد که آنها با لغو قرارداد موافقت کنند. اگر کشاورز نظر خود را تغییر دهد، این امر باعث می‌شود در شرایط رقابتی با مشکل مواجه شود.

این مورد در مورد مشتقات قابل معامله در بورس صادق نیست. مشتقات معامله شده در بورس را می توان به دو روش جبران کرد:

 

  • با فروش موقعیت فعلی در بازار 

     

  • با خرید موقعیت افست با قیمت به روز 

از آنجایی که هر دوی این اقدامات را می توان به راحتی در عرض چند ثانیه و بدون مذاکره انجام داد، مشتقات معامله شده در بورس بسیار کاربرپسندتر از همتایان خود هستند.

واسطه گری

مشتقات قابل معامله در بورس یک مزیت عمده دیگر را ایجاد می کند. در مورد مشتقات قابل معامله در بورس، هیچ یک از طرفین مستقیماً با ریسک طرف مقابل روبرو نیستند . این به این دلیل است که هیچ یک از طرفین در واقع مستقیماً با طرف مقابل معامله نمی کنند. فرض کنید A با مبادله قراردادی منعقد می کند که در آن مبادله کوتاه می شود و A طولانی می شود. صرافی به طور همزمان قرارداد دیگری با B منعقد می کند که در آن مبادله یک موقعیت جبرانی می گیرد یعنی طولانی می شود.

از این رو، هر دو طرف به طور قراردادی متعهد به مبادله هستند. از آنجایی که صرافی یک طرف مقابل معتبر است، شانس نکول به میزان زیادی کاهش می‌یابد و در مورد ریسک اعتباری، مشتقات قابل معامله در بورس به شرط مطمئن‌تری تبدیل می‌شود.

اکثر معامله گران در سراسر جهان این را به عنوان یک موضوع فرض می کنند که صرافی هرگز تعهدات خود را نکول نمی کند. روزی که صرافی پیش‌فرض شود، از کار خواهد افتاد.

مقررات

بورس یک بدن خنثی است. همچنین، مبادلات تابع مقررات زیادی هستند. به همین دلایل است که مشتقات معامله شده در بورس شرط مطمئن تری هستند. زمانی که فردی با مشتقات قابل معامله در بورس معامله می‌کند، بعید است که با سناریویی مواجه شود که در آن تعداد کمی از شرکت‌کنندگان بازار را در گوشه‌ای گرفته‌اند، یعنی کنترل کامل بر کالا در بازار داشته باشند. رویدادهایی مانند فشارهای کوتاه اتفاق می‌افتند، اما اجرای آن‌ها در حین معامله مشتقات معامله‌شده در بورس آسان نیست، زیرا صرافی باید اطلاعاتی درباره تمام معاملات اصلی انجام‌شده در یک روز مشخص منتشر کند. این امر باعث می‌شود که احزاب بزرگ نتوانند بازارها را درگیر کنند.

عمق بازار

در نهایت، مشتقات قابل معامله در بورس دارای عمق زیادی در بازار هستند. این به این معنی است که این بازارها نقدشوندگی بالایی دارند. از این رو، اگر هر شخصی که مشتقات معامله شده در بورس را در اختیار دارد، بخواهد موقعیت خود را معکوس کند، به راحتی طرف مقابلی پیدا می کند تا سهام خود را به آن بفروشد یا در مقابل آن شرط بندی کند. از آنجایی که بازارها بسیار روان هستند، می توان این احزاب را با کلیک یک دکمه پیدا کرد و می توان سهام را بدون کاهش ارزش عمده فروخت.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *