استراتژی خروج بخش بسیار مهمی از فرآیند سازماندهی مجدد است. اغلب گفته می شود که یک استراتژی خروج واضح، مختصر و به خوبی تعریف شده اغلب تفاوت بین سازماندهی مجدد موفق و ناموفق است.
اغلب اوقات، تنها دلیلی که یک شرکت می خواهد ورشکستگی کند، دفع طلبکاران خاص است. با این حال، منصفانه است که بگوییم این رویکرد، دست کم، نزدیکبینانه است. حتی اگر شرکت بتواند در این برهه زمانی از طلبکاران دفاع کند، به زودی، مجموعه متفاوتی از طلبکاران به شدت شرکت را تعقیب خواهند کرد. علت اصلی مشکل این است که شرکت دفاع کافی ندارد.
سازماندهیهای مجدد موفق از همان ابتدا دارای یک استراتژی خروج واضح و مشخص هستند. در واقع، این سازمان ها قبل از تدوین این استراتژی به همکاری با طلبکاران خود معروف هستند.
در این مقاله، ما نگاهی دقیق تر به مراحلی خواهیم داشت که در هنگام تعریف استراتژی خروج باید دنبال شوند .
شناسایی هدف
در این مرحله، سهامداران و همچنین طلبکاران، طوفان فکری می کنند تا علت اصلی ورشکستگی را بفهمند. ورشکستگی تقریباً همیشه ناشی از مشکلات مالی است. با این حال، خود ناراحتی مالی می تواند به دلایل مختلفی باشد.
- در برخی موارد، ناراحتی مالی می تواند به دلیل محیط مالی خارجی باشد. کندی در اقتصاد، اغلب عامل ورشکستگی بسیاری از شرکت ها است. در چنین مواردی، شرکت در حال حاضر یک تجارت قابل دوام دارد. فقط باید مدتی را صرف کند تا محیط خارجی بهبود یابد، و همینطور جریان نقدینگی به کسب و کار. در چنین مواردی، استراتژی خروج باید بر روی اخذ مهلت قانونی از وام دهندگان تمرکز کند تا زمانی که کسب و کار دوباره شروع به تولید جریان نقدی کند.
- در موارد دیگر، شرکت ها ممکن است بدهی های موجود زیادی داشته باشند. در چنین مواردی، شرکت ممکن است در مقایسه با همتایان خود مقدار معقولی جریان نقدی ایجاد کند. با این حال، بدهی بیش از حد در ترازنامه ممکن است تمام پول را در قالب پرداخت بهره تخلیه کند. این موارد را می توان با متقاعد کردن دارندگان بدهی به پذیرش سهام به جای بدهی خود مدیریت کرد. همچنین با توجه به این واقعیت که اگر شرکت ورشکست شود، ممکن است هیچ پولی پس نگیرند، ممکن است برای آنها سود بیشتری داشته باشد!
- در موارد دیگر، شرکت ممکن است از انضباط مالی پیروی کند و ممکن است مقادیر بیش از حد بدهی را بر عهده نگیرد. با این حال، خود محصول اصلی ممکن است به دلیل فناوری جدید منسوخ شده باشد. در چنین مواردی، خط بالای شرکت برای تامین هزینه های آن کافی نخواهد بود. در چنین مواردی، استراتژی خروج باید بر بهبود تحقیق و توسعه متمرکز شود تا بتواند در بازار رقابتی تر شود.
هر یک از موارد ذکر شده در بالا علت اصلی متفاوتی دارد که منجر به ورشکستگی می شود و از این رو به نوع متفاوتی از استراتژی خروج نیاز دارد. هیچ رویکرد “یک اندازه متناسب با همه” وجود ندارد.
وظایف عملی
ایجاد طرح سازماندهی مجدد بخش بزرگی از استراتژی سازماندهی مجدد است. هدف این است که هدف اصلی را در نظر بگیرید و سپس آن را به مجموعه ای از وظایف عملی تقسیم کنید. این وظایف باید به ترتیب زمانی و همچنین منطقی مرتب شوند. همچنین، به وظایف باید تاریخ پایان داده شود. برخی از اقدامات مشترک ذکر شده در برنامه های خروج به شرح زیر است:
- به منظور حصول اطمینان از اینکه شرکت دارای وجوهی برای برآوردن نیازهای سرمایه در گردش خود است، دارایی را القا کنید. این تضمین می کند که عملیات بدون مانع ادامه یابد.
- کاهش بدهی که از خریدهای اهرمی گذشته انباشته شده است. این را می توان با مذاکره مجدد برای شرایط بهتر با طلبکاران انجام داد. از طرف دیگر، می توان این کار را با افزایش جریان نقدی به کسب و کار به شکل فروش بیشتر انجام داد.
- محدود کردن تمرکز شرکت با بستن بخش ها یا شرکت های تابعه که به جریان نقدی کسب و کار کمک نمی کنند.
- در برخی موارد، شرکت ها آشکارا به دنبال شرکت های دیگر برای ادغام با آنها هستند. اگر تا تاریخ معینی نتوانند نامزدهای مناسب پیدا کنند، ممکن است انحلال کسب و کار نیز در کار باشد.
اجرای استراتژی
پس از شناسایی اهداف و تجزیه به موارد قابل اجرا، گام بعدی اجرای استراتژی است. انجام این امر نیز میتواند دشوار باشد زیرا دامنه اقداماتی که یک شرکت میتواند انجام دهد به شدت توسط دادگاه ورشکستگی محدود شده است. از این رو، استفاده از ابزارها و رویه های ارائه شده توسط دادگاه ورشکستگی نیز به بخش مهمی از استراتژی خروج تبدیل می شود. در بسیاری از مواقع شرکت ها مجبورند کارشناسان بسیاری مانند حسابداران پزشکی قانونی و کارشناسان ارزشیابی را استخدام کنند تا به آنها در دستیابی به اهداف خود کمک کنند.
درک شرکت در رسانه ها و نقش متخصصان روابط عمومی را نباید در کل فرآیند دست کم گرفت.
باید درک کرد که شناسایی زودهنگام یک استراتژی خروج به این معنی نیست که شرکت قصد دارد آن استراتژی خروج را اجرا کند. در بسیاری از موارد، شرایط مادی پیرامون ورشکستگی تغییر می کند، و از این رو استراتژی نیز باید در میانه راه تغییر کند. انعطاف پذیری یک ابزار مهم در کل فرآیند است.
بدون نظر