می گویند دود بدون آتش نیست. این در مورد بسیاری از چیزها صادق است و یکی از آنها حباب دارایی است. درست است که همه حبابهای دارایی حرکت صعودی اولیه خود را بر اساس برخی اخبار مثبت واقعاً خوب آغاز میکنند. با این حال، جایی در طول مسیر، مقدار دود بسیار بیشتر از آتش زیربنایی است، یعنی میگویند حباب جان خود را میگیرد و بسیار بیشتر از آنچه در پرتو اخبار زیربنایی قابل قبول است، رشد میکند.
تجزیه و تحلیل های متعددی انجام شده است تا مشخص شود که واقعاً چه چیزی باعث ایجاد حباب دارایی می شود. واقعاً شگفتانگیز است که سرمایهگذارانی که تصمیمات بسیار هوشمندانه میگیرند، در طول این حبابها تصمیمات کاملا احمقانه میگیرند.
یک توضیح قابل قبول با مفهوم برون یابی ارائه شده است. در این مقاله، ما بررسی خواهیم کرد که چگونه مفهوم برون یابی سرمایه گذاران را وادار به اتخاذ تصمیمات نابخردانه ای می کند که تأثیر مخربی بر ارزش خالص آنها دارد.
مفهوم برون یابی
به عبارت ساده، برون یابی به این معناست که فرض کنیم آینده دقیقاً مانند گذشته خواهد بود . در مورد بازارهای مالی، برون یابی به این معناست که فرض کنیم دارایی ها همان نرخ های بازدهی را ارائه می دهند که در گذشته انجام داده اند. خبر خوب اساسی ممکن است دلیل افزایش موقت قیمت باشد. پس از جذب اخبار در قیمت، قیمت ها باید در حالت ایده آل تثبیت شوند.
با این حال، در مورد بازارهای مالی، یک چرخه بازگشتی آغاز می شود. قیمت های بالاتر در گذشته مبنایی برای انتظار قیمت های بالاتر در آینده است. این برون یابی باعث می شود که سرمایه گذاران باهوش ارزش بنیادی دارایی پایه را فراموش کنند. ارزش گذاری ها با پیش بینی نرخ های رشد گذشته در آینده انجام می شود.
چرا برون یابی پوچ است؟
عجیب است که نظریه اقتصادی علاقه ای به برون یابی نشان می دهد. هر دانشجوی رشته مالی و اقتصاد مفهوم چرخه های تجاری را می داند. این بدان معناست که رکود با رونق همراه است و بالعکس. از این رو، هم در میزان و هم در جهت نرخ بازده سرمایهگذاری تغییر میکند.
این در تضاد کامل با مفهوم برون یابی است. برون یابی رشد دائمی را با همان سرعت گذشته فرض می کند. بنابراین با مفهوم چرخه های تجاری کاملاً مخالف است. هر کسی که به ارزش دارایی برون یابی شده اعتقاد دارد به طور ضمنی چرخه های تجاری را نادیده می گیرد.
برون یابی زمانی پوچ تر می شود که بدانیم اگر این روند واقعاً برای مدت طولانی، مثلاً یک قرن، ادامه یابد، چه اتفاقی می افتد. قیمت ها از پشت بام می رفت! حتی اگر نرخ رشد متوسط 7% را در نظر بگیریم، قیمت ها نزدیک به 100 برابر ارزش اصلی خواهند بود.
سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش در مقابل سرمایه گذاری بر اساس قیمت
برای درک اینکه چرا برون یابی تا این حد قدرتمند است، باید از مدل سنتی توافق شده قیمت گذاری سهام خارج شویم و مدل های جدید را بررسی کنیم. اعتقاد بر این است که سرمایه گذاران جریان های نقدی را در نظر می گیرند که می تواند در نتیجه مالکیت اوراق بهادار در تاریخ بعدی به دست آید. سپس این جریان های نقدی را با نرخی تنزیل می کنند که منعکس کننده ریسک باشد. ارزش فعلی به دست آمده در نتیجه این محاسبه، ارزش منصفانه سهام است. در حالت ایده آل، مردم باید سهام را زمانی بخرند که قیمت بازار به زیر این ارزش منصفانه می رسد! ما این را سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش می نامیم.
با این حال، در واقعیت، گروهی از سرمایه گذاران وجود دارند که می توان آنها را سفته باز یا برون پرداز نامید. این سرمایه گذاران به ارزش ذاتی اوراق بهادار توجهی نمی کنند. آنها قصد ندارند آن را به اندازه کافی برای دریافت جریان نقدی نگه دارند. ایده آنها این است که به سادگی سهام را در اسرع وقت برگردانند. امروز خرید می کنند و یک هفته بعد می فروشند. از این رو، معیار مربوط به آنها رفتار اخیر در قیمت است. اگر قیمت در گذشته نزدیک بالا رفته است، روند را تعمیم می دهند و امیدوارند که در آینده ادامه پیدا کند! به این نوع سرمایه گذاری، سرمایه گذاری مبتنی بر قیمت می گویند.
مبانی در مقابل برون یابی
تغییرات اساسی در یک حباب اقتصادی کاملاً غایب نیستند. هر حباب در ابتدا با افزایش قیمت به دلیل تغییرات مثبت در عوامل بنیادی شروع می شود. در نتیجه سرمایه گذاران شاهد افزایش قیمت هستند. این افزایش قیمت، انتظار افزایش بیشتر قیمت را ایجاد می کند. این یک حلقه خود تقویت کننده ایجاد می کند. عملکرد این حلقه همان چیزی است که قیمت را به سمت بالا هدایت می کند. بنابراین افزایش اولیه قیمت بر اساس تغییر فاندامنتال توجیه شد. زمانی بود که این حلقه شروع به کار کرد که تراکنش های محاسبه شده به شور و شعف غیر منطقی تبدیل شد! انواع سرمایه گذارانی که در هر مرحله سرمایه گذاری می کنند نیز متفاوت است. در ابتدا سرمایه گذاران بنیادی سهام را می خرند، اما با شروع غیرمنطقی بودن، معمولاً از بازار خارج می شوند.
حباب های رو به پایین
برون یابی می تواند قیمت یک سهام را به همان راحتی که آن را افزایش داد، کاهش دهد. همان اتفاقات تکرار می شود، اما این بار در جهت مخالف. در ابتدا یک خبر اساسا بد در بازار ظاهر می شود. اصلاحی صورت می گیرد. با این حال، این اصلاح ترس را در بازار ایجاد می کند و یک حلقه نزولی خود تقویت کننده به حرکت در می آید. قیمت ها کاهش می یابد زیرا مردم در حال فروش هستند و مردم می فروشند زیرا قیمت ها در حال کاهش است! حباب های نزولی می توانند وجود سیستم های مالی را تهدید کنند. یکی از نمونه های آن سقوط در سال 2008 است.
بدون نظر