مدلسازی مالی معمولاً از صنعت به صنعت دیگر تفاوت چندانی ندارد. به عنوان مثال، اگر شخصی یک مدل مالی برای یک شرکت خردهفروشی ایجاد کند، میتواند برای یک رستوران با تغییرات جزئی نیز استفاده شود. این به این دلیل است که اکثر این شرکت ها محصولات یا خدمات را می فروشند. به این معنی که وقتی این محصولات را می فروشند، ارزش به شکل کالا از شرکت خارج می شود، در حالی که ارزش به صورت غرامت پولی توسط شرکت دریافت می شود.
با این حال، مدل سازی مالی برای بانک ها یک فعالیت کاملا متفاوت است. این به این دلیل است که بانک ها با پول پول در می آورند . هم جریان خروجی و هم ورودی شامل پول است. بانک ها از مشتریان وام به صورت سپرده می گیرند و سپس همان وجوه را به وام گیرندگان وام می دهند. این بدان معناست که آنها اساساً به دلیل تفاوت در نرخ بهره که از وام گیرندگان نسبت به مبلغی که به مشتریان می پردازند دریافت می کنند، درآمد کسب می کنند.
ماهیت تجارت بانکی عمیقاً با سایر مشاغل متفاوت است. این امر از منظر مدل سازی مالی نیز پیامدهای زیادی دارد. برخی از این اثرات در زیر ذکر شده است.
چرا مدل سازی مالی برای بانک ها متفاوت است؟
- همانطور که در مقاله قبل ذکر شد، سود قبل از بهره، مالیات و استهلاک یعنی سود عملیاتی عدد بسیار مهمی در اکثر شرکت ها است. این عدد به این دلیل مفید است که عملکرد عملیاتی یک شرکت را از سایر عوامل مانند نرخ بهره و مالیات جدا می کند. اما در مورد بانک ها نمی توان تاثیر عملیات و تامین مالی را تفکیک کرد. این به این دلیل است که تامین مالی عملیات اصلی یک بانک را تشکیل می دهد. از این رو، نرخ بهره بخشی از درآمدها و همچنین هزینه ها است.
- در مشاغل عادی، صورت سود و زیان چندان با ترازنامه در هم تنیده نیست. به عنوان مثال، تعداد واحدهایی که شرکتی مانند وال مارت به فروش می رساند ارتباط بسیار کمی با دارایی ها و بدهی های موجود در ترازنامه آن دارد. در مورد بانک اینطور نیست. سود به دست آمده و همچنین سودی که باید پرداخت شود به ترازنامه بستگی دارد. بنابراین، هنگام ایجاد یک مدل مالی برای یک بانک، یک مدلساز باید ابتدا ترازنامه را ایجاد کند. سپس این ترازنامه نقطه شروعی برای پیش بینی درآمد و هزینه های بعدی می شود.
- همانطور که در بالا ذکر شد، رشد سپرده ها و دارایی ها مانند رشد درآمد بانک ها است. هنگامی که ترازنامه پیش بینی شده ایجاد شد، نرخ بهره آزمایشی به هر دارایی و بدهی اختصاص می یابد. سپس این نرخ بهره خطوط مختلف صورت سود و زیان یک بانک را تعیین می کند. بانک ها نیز از طریق کارمزد کارت اعتباری، کارمزد تراکنش، کارمزد صدور چک و غیره درآمد کسب می کنند، اما بیشتر درآمد آنها به صورت سود است.
- بانک ها در مقایسه با شرکت های عادی دارای اهرم بسیار بیشتری هستند. این بدان معناست که یک مدل ساز مالی باید به ارزش حقوق صاحبان بانک توجه کند. مفهوم ارزش شرکت برای مؤسسات مالی مانند بانک ها قابل اجرا نیست.
- همچنین، مفاهیمی مانند “جریان نقدی رایگان” واقعاً در مورد بانک ها صدق نمی کند. زیرا بانک ها همیشه با بحران نقدینگی مواجه هستند. بسیاری از بدهی های آنها را سپرده های تقاضایی تشکیل می دهد، در حالی که دارایی های آنها را وام های بلندمدت تشکیل می دهد. از این رو، یک عدم تطابق زمانی وجود دارد که اساساً در تجارت وجود دارد. مدل مالی باید اصلاح شود زیرا جریان نقدی آزاد و سرمایه در گردش عملاً بی معنی می شود.
- در نهایت، از آنجایی که بانکها سپردههایی را میگیرند که باید آنها را در صورت تقاضا به مردم بازگردانند، قرار است درصدی از سرمایه خود را آماده نگه داشتن چنین مطالباتی کنند. در نتیجه، الزامات قانونی زیادی وجود دارد که میزان پولی را که یک بانک باید در اختیار داشته باشد الزامی می کند. الزامات قانونی دیگری نیز وجود دارد که نحوه استفاده بانک از پولی که در اختیار دارد را محدود می کند. شرکتهایی که کالا و خدمات میفروشند، آزادند که از سرمایه خود به هر نحوی که صلاح میدانند استفاده کنند. آنها مشمول چنین مقرراتی نیستند. به همین دلیل است که باید یک مدل مالی جداگانه ساخته شود که به مدیریت کمک کند تا از مطابقت یا عدم انطباق آنها با مقررات کمک کند.
- بانک ها باید دارایی ها و بدهی های خود را به طور روزانه به رگولاتور گزارش دهند. بانک ها همچنین سپرده های مازادی را که دارند به بانک های دیگر قرض می دهند. در نتیجه، یک مدل مالی باید تضمین کند که دارایی ها و بدهی های بانک ها باید به طور جداگانه رشد کنند. بدون ایجاد مشکلات پرداخت بدهی، نمی توان سریعتر از دیگران رشد کرد. همچنین، الزامات نظارتی، میزان سود سهامی را که می تواند توسط بانک ها ارائه شود، محدود می کند. بنابراین، ایجاد یک مدل مالی که یک بانک را با استفاده از مدل تقسیم سود ارزش گذاری می کند، ایده خوبی نخواهد بود. بانک ها همچنین باید گزارش های به موقع در مورد نسبت های نقدینگی و پرداخت بدهی خود را به نهادهای نظارتی ارسال کنند.
نکته اصلی این است که مدل سازی مالی برای بانک ها در مقایسه با مدل سازی مالی برای سایر شرکت ها بسیار متفاوت است. معیارهای کلیدی که باید به آنها توجه شود نیز تغییر می کنند. همچنین، بر خلاف شرکت های معمولی، عوامل نظارتی زیادی وجود دارد که باید در مدل در نظر گرفته شوند. فرآیند ایجاد یک مدل مالی بانکی نیز در مقایسه با سایر مدلهای مالی متفاوت است.
بدون نظر