دارایی های ثابت یعنی دارایی، ماشین آلات و تجهیزات تنها بزرگترین سرمایه گذاری هر شرکتی در عملیات خود است. بنابراین مهم است که یک شرکت به دقت مراقب باشد که آیا این سرمایه‌گذاری‌ها عملکرد خوبی دارند و درآمد و سود کافی برای توجیه هزینه‌ها ایجاد می‌کنند یا خیر. در حالی که ارائه یک عدد واحد که کارایی شرکت را در استفاده از دارایی های ثابت توضیح دهد غیرممکن است، نسبت گردش دارایی ثابت نزدیک می شود. در اینجا جزئیات این نسبت آورده شده است.

فرمول

نسبت گردش دارایی ثابت = درآمد فروش / کل دارایی های ثابت (میانگین دو ترازنامه)
 

چگونه آن را اعمال کنیم؟

نسبت گردش دارایی ثابت زمانی بهترین کاربرد را دارد که زمینه مناسبی وجود داشته باشد. تقسیم این دو عدد و بدست آوردن عدد سوم چندان منطقی نیست مگر اینکه بتوانید آن را با چیزی مقایسه کنید.

بهترین مقایسه با سوابق گذشته خود شرکت. اگر شرکت اضافه‌ای جدید به دارایی‌های ثابت ایجاد کرده باشد، می‌توان نسبت گردش دارایی‌های ثابت جدید را پیدا کرد و آن را با نسبت گردش دارایی ثابت قدیمی مقایسه کرد و دید که آیا در نتیجه این اضافه‌ها، پیشرفت‌های اساسی صورت گرفته است یا خیر. باید تلاش کرد تا اطمینان حاصل شود که متغیرهای خارجی مانند وضعیت عمومی اقتصاد و دیگران باطل می شوند تا تصویری واقعی از وضعیت به دست آید.

مقایسه محبوب دیگر این است که نسبت گردش دارایی ثابت یک شرکت را با سایر شرکت های همان صنعت محک بزنید. یک صنعت مهم است زیرا صنایع مختلف نیاز به سرمایه ثابت متفاوتی دارند. شرکت های خدمات گرا معمولاً در مقایسه با تولیدات سنگین، نیاز به سرمایه ثابت کمتری دارند. برخی از شرکت ها از میانگین سایر شرکت ها در صنعت برای ارزیابی عملکرد خود استفاده می کنند در حالی که برخی دیگر به بهترین ها در این زمینه نگاه می کنند و سعی می کنند با آنها رقابت کنند.

تفسیر

نسبت گردش دارایی ثابت بهترین برآورد از اهرم عملیاتی شرکت را ارائه می دهد. اگر افزایش در دارایی های ثابت منجر به افزایش نامتناسب در فروش شود، شرکت دارای اهرم عملیاتی بالایی است. بنابراین، از برخی جهات، نسبت گردش دارایی ثابت با نوسان شدید، معیاری از ریسک بالایی است که یک شرکت با آن مواجه است.

همچنین سرمایه گذاران باید مراقب تغییرات در سیاست درآمد باشند. تغییر در سیاست درآمد می تواند بر فروش تأثیر بگذارد که می تواند این نسبت را به طور مصنوعی بالاتر یا پایین تر کند و در نتیجه درک سرمایه گذاران از کارایی شرکت را مخدوش کند.

 

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *