اقتصاد هر ملتی را می توان از منظر جریان وجوه نگریست. این یک روش منحصر به فرد برای مشاهده اقتصاد است که تاکنون تنها به عنوان مجموع تمام بخش های آن در نظر گرفته شده است.

به عبارت ساده، این بدان معناست که اقتصاد در کل ترکیبی از چندین واحد کوچکتر است. این واحدهای کوچکتر دائماً در حال انتقال وجوه به یکدیگر هستند. در نتیجه برخی واحدها در اقتصاد مازاد دارند، در حالی که برخی دیگر با کسری مواجه هستند. انتقال وجوه اساساً نقشه ای است که به ایجاد تصویری واضح تر از روابط اقتصادی حاکم در اقتصاد کمک می کند. با استفاده از جریان وجوه به عنوان ابزاری برای تحلیل می توان درک بهتری از اقتصاد به دست آورد. این را می توان با انجام مراحل زیر انجام داد:

 

  • در مرحله اول، گروه بندی واحدهای اقتصادی همگن و تشکیل یک بخش مهم است. به عنوان مثال، اقتصاد را می توان ترکیبی از بخش خانوار، بخش تجاری، بخش مالی، بخش دولتی و بخش نهادهای مالی در نظر گرفت. در برخی کشورها، بخش بین المللی ممکن است به طور جداگانه فهرست شود. این تنها در صورتی باید انجام شود که سرمایه گذاری های بین المللی قابل توجه باشد. در غیر این صورت، بسته به اینکه چه کسی معاملات را انجام می دهد، می توانند به بخش دولتی، تجاری یا مالی اضافه شوند. مهم است که بخش های خیلی زیاد یا خیلی کم ایجاد نکنید. تعداد بخش های ایجاد شده باید برای کمک به تجزیه و تحلیل کافی باشد، اما نه آنقدر که بی جهت عوارض ایجاد کند. 

     

  • ثانیاً، حساب سود و زیان و ترازنامه برای هر بخش باید تنظیم شود. این بدان معناست که جریان پول در هر یک از این بخش ها باید با استفاده از منابع و استفاده از اصول وجوه مورد استفاده در حسابداری ترسیم شود. این ممکن است کار آسانی نباشد زیرا جزئیات مالی مربوط به بخش خصوصی و خانگی به راحتی در دسترس نیست. جزئیات مربوط به دولت و بخش مالی منتشر می شود، در حالی که جزئیات مربوط به سایر بخش ها منتشر نمی شود. 

     

  • گام بعدی این است که بخش را به عنوان دارای مازاد یا کمبود طبقه بندی کنیم. در برخی موارد، بخش ها متعادل خواهند شد. این به این معنی است که مقدار پولی که وارد این بخش می شود دقیقاً برابر با مقدار پولی است که از بخش خارج می شود. لازم به ذکر است که در پایان تمرین، مجموع کل مازاد و کسری ها باید صفر باشد. این همیشه وجود خواهد داشت مگر اینکه پول زیادی به کل اقتصاد سرازیر شود یا از آن خارج شود. اگر چنین است، همانطور که در بالا ذکر شد، بخش بین المللی باید به عنوان یک بخش جداگانه در اقتصاد در نظر گرفته شود. 

     

  • هدف از تمرین این است که بفهمیم کدام بخش های اقتصاد و کدام بخش های دیگر اقتصاد تامین مالی می شوند. هنگامی که گاوهای نقدی اقتصاد شناسایی می شوند، دولت می تواند طرح هایی را ایجاد کند که به رشد بیشتر آن بخش کمک کند. 

با استفاده از این تمرین جریان صندوق، می توان یک نقشه کامل از معاملات مختلف در حال وقوع در اقتصاد از دیدگاه کلان ایجاد کرد. این تمرین درک نحوه ایفای نقش مهم سیستم های مالی در اقتصاد را امکان پذیر می کند. این به این دلیل است که تمام پولی که از هر بخش مازاد هدایت می شود، پس از استفاده از سیستم مالی در دستان بخش ناقصی قرار می گیرد. از نظر دولت یا رگولاتور، شناسایی مسیرهای بین بخش مازاد و کمبود مهم است تا پل ارتباطی این دو در اسرع وقت ساخته شود.

استفاده از جریان های صندوق برای درک سیستم مالی بین المللی

رویکرد جریان وجوه، که می تواند برای درک جریان وجوه در یک اقتصاد استفاده شود، همچنین می تواند برای درک جریان وجوه بین اقتصادهای مختلف استفاده شود. در اقتصاد بین‌الملل، کشورهایی با کسری بودجه وجود دارند که به منابع مالی سایر کشورها نیاز دارند. همچنین، کشورهای مازادی وجود دارند که بودجه اضافی برای وام دادن به کشورهای دیگر دارند. نظام مالی بین‌المللی نیز باید به گونه‌ای تنظیم شود که دریافت وجوه برای کشورهای دارای کمبود از کشورهای دارای مازاد آسان‌تر شود.

نکته اصلی این است که جریان های صندوق در یک اقتصاد سرنخ های مهمی در مورد نحوه عملکرد سیستم مالی در آن کشور ارائه می دهد. همچنین سرنخ‌های مهمی در مورد شکاف‌های موجود در سیستم مالی ارائه می‌کند و نقشه راه اقداماتی را که برای پر کردن آن شکاف باید برداشته شود، ارائه می‌کند.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *