مدلهای تخفیف سود تقسیمی فرض میکنند که سرمایهگذاران هیچ کنترلی بر سیاست پرداخت شرکت ندارند. این در مورد سهامداران اقلیت صادق است. از این رو، گفته می شود که تا جایی که به سهامدار اقلیت مربوط می شود، مدل های تخفیف سود ممکن است بهترین ابزار برای ارزش گذاری یک شرکت باشد.
زمانی که سهامداران بالقوه بزرگتر وارد میدان شوند، ممکن است این مورد صدق نکند. سهامداران بزرگتر رویکرد جریان نقدی آزاد را برای نیازهای خود بسیار مناسب تر می دانند. بنابراین گفته می شود که رویکرد جریان نقدی آزاد دیدگاه یک خریدار بزرگ بلیط را دارد.
در این مقاله به مقایسه مدل تخفیف سود و مدل جریان نقدی آزاد می پردازیم.
سود سهام به معنای عملکرد خوب نیست:
مدل های تخفیف سود سهام از سود سهام به عنوان نماینده ای برای عملکرد عملیاتی شرکت استفاده می کنند. منطق زیربنایی این است که یک شرکت تنها در صورتی میتواند به پرداخت سود سهام در بلندمدت ادامه دهد که تجارت اصلی آن پایدار و پررونق باشد. موارد متعدد در بازار سهام نشان داده است که لزوماً چنین نیست. شرکت ها می توانند پول قرض کنند و به پرداخت سود سهام ادامه دهند و این واقعیت را پنهان کنند که تجارت اساسی به سرعت در حال زوال است. از طرف دیگر، شرکتها میتوانند مدلهای تجاری قوی داشته باشند و ممکن است برای سرمایهگذاری در آنها به پول نقد نیاز داشته باشند و از این رو ممکن است احساس کنند که پرداخت سود سهام، استفاده غیربهینه از پول نقد است.
همبستگی بین سود سهام و عملکرد اساسی فقط همین است، یک همبستگی! سود سهام نه علت و نه معلول عملکرد خوب است.
اتفاقاً بسیاری از مشاغل خوب نیز تمایل به پرداخت سود سهام دارند! سود سهام فقط برای توزیع ثروت استفاده می شود. آنها به هیچ وجه نشان نمی دهند که ثروت توسط شرکت ایجاد شده است.
جریان نقدی رایگان به معنای ایجاد ارزش است:
از سوی دیگر، جریان نقدی آزاد، سیگنال تقریباً قطعی است که نشان میدهد شرکت از سلامت مالی خوبی برخوردار است. یک شرکت نمی تواند با استقراض پول بیشتر یا با ایجاد ورودی های حسابداری ساختگی جریان نقدی را آزاد کند. برای اینکه جریان نقد آزاد وجود داشته باشد، عملیات باید کارآمد باشد و شرکت باید ارزش آفرین باشد.
بنابراین وجود جریان نقدی آزاد یک سیگنال مثبت بزرگ است. ممکن است غیبت به عنوان یک چیز منفی مطمئن در نظر گرفته نشود. زمانی که شرکت ها در مرحله رشد خود هستند، به پول نقد نیاز دارند. بنابراین، در چنین سناریوهایی، جریان نقدی آزاد امروزی ممکن است منفی باشد. با این حال، انتظار می رود در آینده بسیار بهتر شود.
بنابراین، جریان نقدی آزاد به عنوان یک معیار، بینش بسیار عمیق تری از عملکرد یک شرکت ارائه می دهد.
دیدگاه کنترل:
همچنین، مدلهای تخفیف سود سهام دارای دیدگاه سهامدار اقلیت است که کنترلی بر روند رسیدگی ندارد. آنها چاره ای جز موافقت با دستور هیئت مدیره ندارند. از سوی دیگر، سهامداران بزرگتر ممکن است بتوانند سهام قابل توجهی را خریداری کنند که ممکن است آنها را در موقعیتی قرار دهد که تصمیمات هیئت مدیره را کنترل کنند یا حداقل بر آنها تأثیر بگذارند. بنابراین ممکن است بتوانند یک سیاست پرداخت را تصویب کنند که ممکن است مطابق با سهولت آنها باشد.
برای سهامداران بزرگتر، سود سهام کاملاً بی ربط است. آنها نه عملکرد اساسی یک شرکت را نشان می دهند و نه تنها راهی هستند که آنها به عنوان سرمایه گذار می توانند پول نقد خود را پس بگیرند.
پیش بینی مشکل:
با همه اینها، مدلهای جریان نقدی آزاد دارای یک نقطه ضعف بزرگ نیز هستند. این عیب این است که پیش بینی جریان نقدی آزاد بسیار دشوار است. در حالی که سود سهام کاملاً در دست مدیریت است و می توان بر اساس شواهد تجربی به طور دقیق تخمین زد، جریان نقدی آزاد تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می گیرد و پیش بینی آن حداقل یک چالش است. با این حال، چالش ارزشمند است زیرا ارزش گذاری دقیق تری با استفاده از این مدل به دست می آید.
در نهایت، در برخی موارد ممکن است تفاوت زیادی در ارزش گذاری حاصل از مدل های تخفیف سود سهام و مدل های جریان نقدی آزاد وجود داشته باشد. تفاوت های کوچکتر را می توان به سادگی نادیده گرفت. با این حال، زمانی که تفاوت ها زیاد است، ممکن است به دلیل حق بیمه کنترلی باشد که برخی از سرمایه گذاران بزرگ مایل به پرداخت آن هستند.
بدون نظر