بانک مرکزی مؤسسه‌ای است که بر اساس فرمان قانون اساسی موظف است بر اساس اصول خاصی فعالیت کند و مدیریت بخش مالی اقتصاد کشور به عهده آن باشد.

فدرال رزرو و بانک انگلستان نمونه هایی از بانک های مرکزی هستند. این بانک ها وظایف زیادی دارند که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود. بانک مرکزی سیاست های پولی را مدیریت می کند و نرخ های بهره را برای تحریک رشد و مهار تورم تعیین می کند. نقش بانک‌های مرکزی در این روزهای جهانی شدن و اقتصاد آزاد از آنجا برجسته شده است، زیرا سیستم مالی یکپارچه‌تر شده است و هر از گاهی نیاز به مداخله بانک‌های مرکزی برای حفظ این سیستم دارد.

وظایف کلیدی بانک مرکزی

وظایف کلیدی بانک مرکزی عبارتند از:

 

  • تنظیم عرضه پول 

     

  • مدیریت ذخایر ارز و طلا در یک کشور 

     

  • مدیریت هزینه اعتبار و در دسترس بودن آن 

     

  • به عنوان “وام دهنده آخرین راه حل” عمل می کند. 
  1. تنظیم عرضه پول

    این شامل تنظیم اندازه عرضه پول کشور و تعیین نرخ بهره و سایر ابزارهای سیاستی برای مهار تورم و تحریک رشد می شود.

    بانک های مرکزی با گسترش و انقباض دارایی های خود در یک دوره زمانی، عرضه پول را تنظیم می کنند. به عنوان مثال، نسبت ذخیره نقدی یا CRR توسط بانک مرکزی برای حذف نقدینگی مازاد در سیستم یا تزریق نقدینگی در زمان‌های رشد کم استفاده می‌شود. CRR نسبت ذخایری است که بانک های تجاری باید به نسبت بدهی های خود نگه دارند. CRR یک ابزار سیاستی است که بانک مرکزی از آن برای تشویق بانک‌های تجاری برای حفظ مقدار معینی از نقدینگی در سیستم استفاده می‌کند.

    معمولاً بانک‌های مرکزی در کشورهای توسعه‌یافته چندان با CRR سرهم نمی‌کنند، اگرچه این اغلب ابزاری برای مبارزه با تورم در کشورهای در حال توسعه است. مثال چین و هند که از CRR به عنوان بخشی از سیاست پولی خود استفاده می کنند، نشان دهنده مداخله بانک مرکزی در اقتصاد است.

  2. مدیریت هزینه اعتبار و در دسترس بودن آن

    بانک‌های مرکزی هزینه اعتبار را با استفاده از نرخ وام اولیه یا PLR و با مداخله در بازار آزاد برای از بین بردن نقدینگی مازاد مدیریت می‌کنند. ابزارهای اصلی که در اختیار بانک مرکزی قرار می‌گیرد، نرخ‌های بهره است که به شکل نرخ اصلی وام یا نرخ اولیه وام‌دهی که در کشورهای مختلف شناخته می‌شود، است.

    نرخ اولیه وام، نرخ بهره ای است که بانک های تجاری برای سپرده های کوتاه مدت نزد بانک مرکزی دریافت می کنند. از آنجایی که این امر بر نرخ وام بانک‌ها نیز تأثیر می‌گذارد، هر گونه کاهش در نرخ وام اولیه به این معنی است که بانک‌های تجاری نیز نرخ وام خود را کاهش می‌دهند و این به نوبه خود دسترسی به اعتبار و دسترسی به اعتبار را ارزان‌تر می‌کند.

  3. مدیریت ذخایر ارزی

    بانک مرکزی نیز در شرایط نابسامانی ارزی برای تثبیت ارز در بازار ارز مداخله می کند. این به شکل مداخله در بازار آزاد برای خرید و فروش ارز داخلی و همچنین ارز خارجی است. زمانی که نرخ مبادله نسبت به دلار کاهش می‌یابد، ارز خانگی را می‌خرد و زمانی که ارزش آن افزایش می‌یابد، ارز خانگی را می‌فروشد. اگرچه گزینه اول به طور گسترده در کشورهایی که اقتصادهای صادراتی دارند استفاده نمی شود، گزینه دوم فروش ارز خانگی برای حفظ نرخ ارز مطلوب در برابر دلار آمریکا یک رویه عادی در کشورهای در حال توسعه است.

  4. وام دهنده آخرین راه حل

    بانک مرکزی با اعطای وام به بانک های تجاری که در بحران پرداخت هستند، به عنوان آخرین راه حل وام دهنده عمل می کند. این اتفاق اخیراً در ایالات متحده در مورد “وثیقه” بانک سرمایه گذاری Bear Sterns توسط فدرال رزرو رخ داده است.

نتیجه

ما شاهد بودیم که بانک مرکزی هر کشوری بازیگر کلیدی در تصمیم گیری سیاست پولی آن کشور است . در این دوران افزایش جهانی شدن و نیازهای متنوع سرمایه گذاران، سرپا نگه داشتن اقتصاد چالشی است که بانک مرکزی هر کشوری با آن مواجه است.

یکی از رویدادهایی که این روزها به شدت مورد توجه قرار می گیرد، زمانی است که فدرال رزرو کاهش نرخ بهره را اعلام می کند یا برعکس. بازارهای سهام بلافاصله مانند سایر بخش‌های اقتصاد واکنش نشان می‌دهند. دو بخش قبل در مورد چگونگی رفتار نرخ وام مسکن و قیمت اوراق در کاهش نرخ پایه بود. ابزارهای سیاست پولی موجود در اختیار بانک مرکزی تا آنجا که به نتایج مربوط می شود باید با جدیت و با تفکر زیاد مورد استفاده قرار گیرد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *