پوچی های سیستم تولید ناخالص داخلی به آسیب های اجتماعی ختم نمی شود. پیروی از این سیستم بدون توجه به محیط زیست نیز ویران کرده است. استدلال های زیادی علیه سیستم تولید ناخالص داخلی از نقطه نظر زیست محیطی مطرح شده است. این واقعیت وجود ندارد که منابع زمین در گذشته اخیر به شدت کاهش یافته است. بحث بر سر این است که آیا تولید ناخالص داخلی به طور قابل توجهی در این کاهش نقش داشته است و اگر چنین است چگونه؟ در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا بدانیم علم اقتصاد و محیط زیست چگونه در هم تنیده شده اند و چگونه پیروی از یک سیستم اقتصادی معیوب باعث ایجاد یک سناریوی اضطراری در محیط زیست شده است .

بیایید ابتدا با نگاهی به وضعیت هشدار دهنده ای که با آن روبرو هستیم شروع کنیم.

سناریوی هشدار دهنده

آنها می گویند که اعداد به شما داستان می گویند. در این مورد، داستانی که با اعداد روایت می شود، داستانی نگران کننده است. این واقعیت را در نظر بگیرید که 40 درصد از جنگل های جهان در مقایسه با 1700 نابود شده است. بنابراین جهان 40 درصد پوشش سبز کمتری دارد. آیا این تعجب آور است که بسیاری از گونه ها با انقراض روبرو هستند و این سیاره در حال مبارزه با گرمایش جهانی است!

همچنین مطالعات نشان داده است که پیش بینی می شود عرضه جهانی سوخت های فسیلی تا سال 2057 کاهش یابد! این در طول عمر بیشتر افراد این نسل است. درست است که کشف نفت شیل و فناوری «فرکینگ» ممکن است این کاهش را تا یک دهه یا بیشتر افزایش دهد. با این حال، با توجه به اینکه بیشتر نیازهای انرژی از طریق سوخت‌های فسیلی تامین می‌شود، این رقم همچنان نگران‌کننده است.

ذخایر آب زیرزمینی در بسیاری از نقاط جهان به شدت در حال کاهش یا آلوده شدن بوده است و همین امر در مورد ذخایر فلزات گرانبها مانند نقره که مصارف صنعتی گسترده ای نیز دارند، صادق است.

پیش بینی های روز قیامت

تقریباً هر روز، برخی گزارش‌ها این اعداد هشداردهنده را یکی پس از دیگری نشان می‌دهند. تعداد زیادی از این گزارش های روز قیامت وجود دارد که بسیاری از مردم به سادگی به آنها توجه نمی کنند. با این حال، تهدید واقعی است. بدتر از آن این است که به نظر می رسد نسل بشر در مسیری قرار دارد که نمی تواند جلوی خود را بگیرد. این آمارها و تهدیدی که ایجاد می کند، منجر به کاهش استفاده از منابع طبیعی نشده است. در عوض، داده ها به شما نشان می دهد که استفاده از این منابع طبیعی در دهه گذشته یا بیشتر سرعت گرفته است.

علت: شهوت رشد تصاعدی

بنابراین، چگونه سیستم تولید ناخالص داخلی با هر یک از اینها ارتباط دارد؟ خوب، این سوالات را در نظر بگیرید؟

 

  • چه کسی جنگل ها را قطع می کند؟ 

     

  • چه کسانی از آب های زیرزمینی استفاده می کنند و آنها را آلوده می کنند؟ 

     

  • چه کسی از سوخت های فسیلی با سرعت نگران کننده ای استفاده می کند؟ 

     

  • چه کسی منابع فلزی کمیاب را با سرعتی شتابان مصرف می کند؟ 

خوب، پاسخ همه این سؤالات “انسان” است. حال چرا انسانها مسیر خودباختگی خود را تسریع می کنند؟

حال این واقعیت را در نظر بگیرید که ما در جامعه ای زندگی می کنیم که خواهان رشد تصاعدی است. اگر سال گذشته 100000 خانه ساختیم، امسال باید 5 درصد یا 10 درصد بیشتر بسازیم. بنابراین سال به سال باید به رشد خود ادامه دهیم. در مورد وسایل نقلیه، رایانه ها یا تقریباً هر چیزی که تولید می شود، همین امر صادق است. هرچه تولید بیشتر باشد، تولید ناخالص داخلی بالاتر است و در نتیجه این تلاش بی‌معنا برای تولید بیشتر است.

توجه داشته باشید که انگیزه از استفاده کارآمد از منابع به استفاده بیش از حد از منابع تغییر کرده است.

آیا سیستم تولید ناخالص داخلی مسئول است؟

انسان ها، سازمان ها و حتی دولت هایشان به شدت تحت تاثیر سیستم تولید ناخالص داخلی هستند. قیمت سهام شرکت ها بر اساس این سیستم افزایش یا کاهش می یابد. افراد صاحب قدرت در قدرت باقی می مانند یا بر اساس این سیستم جایگزین می شوند. بنابراین آیا جای تعجب است که دولت‌ها در سراسر جهان بر این موضوع تمرکز کرده‌اند که تولید ناخالص داخلی هرگز پایین نیاید؟ این تمرکز به ضرر محیط زیستی عمل می کند که بار تمام اتلاف ها را متحمل می شود.

بنابراین درست است که بگوییم در جهانی بدون تولید ناخالص داخلی، اقتصاد بر صرفه‌جویی متمرکز است. بنابراین تمرکز بر اطمینان از استفاده مناسب از منابع کمیاب خواهد بود. سیستم تولید ناخالص داخلی معنای رشد را از «کارایی» به «بیش از حد» تغییر می دهد و از این رو مقصر اصلی وضعیت غم انگیز محیط زیست است.

تولید ناخالص داخلی در برابر سیاره!

از آنجایی که ما ثابت کرده ایم که سیستم تولید ناخالص داخلی و محیط به سادگی ناسازگار هستند، مهم است که بدانیم این سیستم ها با یکدیگر مخالف هستند. این بدان معناست که تا زمانی که سیستم تولید ناخالص داخلی پابرجا باشد، محیط زیست همیشه در معرض تهدید خواهد بود. بنابراین راه حل جایگزینی سیستم تولید ناخالص داخلی است. این ممکن است با توجه به اهمیتی که به سیستم تولید ناخالص داخلی داده شده، رادیکال به نظر برسد. با این حال، صداهای خواستار تغییر دیگر مبهم و دور نیستند. اقتصاددانان برتر جهان بر این عقیده هستند که تولید ناخالص داخلی باید جایگزین شود. امیدواریم قبل از اینکه انسان ها در مسیر خودتخریبی بیش از حد پیش بروند، بتوانیم این تغییر را به موقع شاهد باشیم.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *