در ماژول های قبلی، به بحران اقتصادی جهانی و تأثیر آن بر بخش های مختلف در صنایع مالی و تولیدی اشاره کردیم. این مقاله خوانندگان را با بحران اقتصادی جهانی آشنا می کند و مقالات بعدی به ابعاد مختلف بحران و عوامل مسبب این بحران می پردازد.

بحران اقتصادی جهانی در تابستان 2007 آغاز شد، اگرچه تأثیر کامل آن تا ورشکستگی بانک سرمایه گذاری Lehmann Brothers در سپتامبر 2008 احساس نشد. دو سال بعد شاهد از دست دادن مشاغل و انقباض در تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی) بودیم. بسیاری از کشورها در غرب و همچنین در کشورهای در حال توسعه. آنچه که با بحران وام مسکن ارزان قیمت آغاز شد، به سرعت به یک بحران تمام عیار با ابعاد تاریخی تبدیل شد و بسیاری از مفسران را بر آن داشت تا با رکود بزرگ دهه 1930 مشابهت کنند.

بحران اقتصادی جهانی ناشی از گرد هم آمدن چندین عامل ساختاری و همچنین چرخه تجاری بود که برای ایجاد “طوفان کامل” با ابعاد حماسی توطئه کردند.. این عوامل از فروپاشی بازار مسکن در ایالات متحده، عدم توازن بین غرب و شرق از نظر کسری تجاری، سفته‌بازی بی‌ملاحظه و مخاطره‌آمیز و در نهایت، بحران بدهی‌های دولتی که نقطه اوج سال‌ها ولخرجی مالی بود، متغیر بود. سیاست های پولی نکته ای که در مورد بحران اقتصادی جهانی یا همان رکود بزرگ که به آن می گویند این است که این بحران، چروک های زره ​​اقتصاد جهانی را آشکار کرد و دام های یکپارچگی و به هم پیوستگی بیش از حد را برجسته کرد. در هیچ کجا این آشکارتر از عواقب فروپاشی Lehmann Brothers نبود، زمانی که کل سیستم اعتباری منجمد شد و سیستم مالی جهانی به طرز خطرناکی به فروپاشی نزدیک شد.

بحران اقتصادی جهانی اساساً از غرب سرچشمه گرفت اما تأثیرات خود را بر تمام اقتصادهای جهان گذاشت. البته آمریکا و اروپا قربانیان اصلی این بحران بودند و می‌توان گفت کشورهایی مانند هند و چین در پی این بحران نسبتاً آسیب ندیده‌اند. با این حال، این بدان معنا نیست که این کشورها با موفقیت از غرب جدا شده اند، از زمان اقتصاد فشرده جهانی و وابستگی چین به صادرات کالا به ایالات متحده و هند برای خدمات به این معنی است که این کشورها مقدار کار مناسبی دارند. قبل از اینکه بتوان آنها را ایمن نامید انجام دهید. نکته اینجاست که ایالات متحده و اروپا به شدت تحت تأثیر این بحران قرار گرفتند و هنوز مشخص نیست که این کشورها و اقتصاد آنها چه زمانی از جنگل خارج خواهند شد.

در نهایت، بحران اقتصادی جهانی دستاوردهای بسیاری را که در نتیجه جهانی شدن به دست آمده بود، خنثی کرد و از این رو مجدداً خواستار حمایت گرایی و ایجاد موانع تجاری در غرب و همچنین در شرق شد. این بدان معناست که بحران اقتصادی جهانی ضربه بدنی به اقتصاد جهانی وارد کرده است که ممکن است سالها طول بکشد تا رونق قبلی خود را به دست آورد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *