عقب نشینی جهانی شدن
بحران اقتصادی جهانی در سال 2008 نه تنها منجر به انقباض رشد جهانی شد، بلکه باعث عقب نشینی جهانی شدن از بالاترین سطح خود در دو دهه گذشته شد. اگر دهه 1990 نقطه اوج جهانی شدن بود و دوره منتهی به 2008 تداوم جهانی گرایی بود، سال های پس از 2008 در واقع شاهد عقب نشینی روند جهانی شدن بود. دلیل این امر این است که اقتصاد جهانی یکپارچه و به هم پیوسته در سال 2008 با شوک های اقتصادی و مالی مواجه شد که به این معنی بود که شوک های جهانی باعث کاهش تجارت جهانی و رشد جهانی شد.
از آنجایی که تجارت جهانی و بین المللی زیربنای جهانی شدن است، هرگونه انقباض در حجم تجارت بین المللی تأثیری بر اقتصاد جهانی و در نتیجه روند جهانی شدن دارد. به عنوان مثال، شاخص خشک بالتیک که معیاری از فعالیت کشتیرانی در سراسر جهان است در دوره پس از 2008 به شدت کاهش یافت و حتی به نصف رسید که نشان دهنده میزان عقب نشینی جهانی شدن در سال های پس از 2008 است. علاوه بر این، با کاهش رشد جهانی و کاهش تجارت جهانی پس از کاهش، کشورها شروع به کاهش تجارت بین المللی کردند و به جای آن به رشد مصرف داخلی روی آوردند. همه این عوامل تأثیری بر کند کردن فرآیندهای جهانی شدن از اوج خود در دهه 1990 و اوایل دهه 2000 داشتند.
برخی از شاخص ها در مورد اوج و فرودهای جهانی شدن
جنبه دیگر در مورد چگونگی عقب نشینی جهانی شدن در دوره پس از 2008 را می توان در نحوه ادغام ها و تملک های فرامرزی شاهد کاهش شدید حجم مطلق و همچنین تعداد و اندازه معاملات مشاهده کرد. اگر دهههای آغاز شده با دهه 1980، دوره طلایی برای ادغامها و تملکهای فرامرزی بود، سالهای پس از شوک جهانی 2008 نقطه پایینی برای ادغامها و تملکهای فرامرزی بود. این بدان معناست که شبکههای روابطی که بین شرکتهای جهانی و بازیگران داخلی در بازارهای سراسر جهان ایجاد شده بود، شروع به از هم گسیختگی کردند و در عوض، این شرکتها بهطور فزایندهای شروع به رشد بهجای بیرون از خود کردند. این امر منجر به تاکید بیشتر بر عوامل داخلی شد و مصرف داخلی منجر به رشد شد به جای اتکا به تجارت جهانی که تا آن زمان معمول بود. همه این عوامل را می توان مستقیماً با این واقعیت مرتبط دانست که اقتصاد جهانی شبیه به مکانی است که در آن شبکه ها بسیار به هم پیوسته و یکپارچه هستند و در عین حال در برابر شوک های اقتصادی یا به اصطلاح شوک های جهانی آسیب پذیر هستند که اثرات آن را به طور آنی در سراسر سیستم منتقل می کنند. و منجر به انقباضات هشداردهنده در شرایط بد و رشد سرگیجهآور در زمان مناسب میشود.
هنوز جهانی شدن را ننویسید
البته نادیده گرفتن جهانی شدن زودهنگام خواهد بود زیرا نشانه هایی از بهبود در اقتصاد جهانی یا شاخه های سبز در برخی از کشورهای غربی ظاهر می شود. نکته اینجاست که جهانی شدن در گذشته طوفان های زیادی را پشت سر گذاشته است و بسیاری از کارشناسان معتقدند که می توان از این ضربه موقت نیز عبور کرد. با این حال، همه کارشناسان در مورد بهبود و احیای مجدد جهانی شدن خوش فکر نیستند، زیرا موتور جهانی شدن، که چین است، علائم هشدار دهنده ای از بحران های قریب الوقوع را نشان می دهد. به عنوان مثال، شاخصهای اقتصادی همگی به این واقعیت اشاره میکنند که چین در حال کاهش است و با شرکای تجاری اصلی آمریکا و اروپا، تمایلی به واردات با همان سرعتی که قبلا انجام میدادند، ندارند.
اندیشه های پایانی
در نهایت، بحث در اینجا این است که جهانی شدن نه به پایان رسیده و نه در اوج خود است و وضعیت کنونی شبیه به بن بست در اقتصاد جهانی است که رشد پایین و رکود ویژگی های تعیین کننده است. این بن بست تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و چقدر بر بازیکنان اصلی تأثیر می گذارد، باید دید.
بدون نظر