در سرتاسر جهان، دولت ها در قبال نرخ بیکاری رایج در کشورشان پاسخگو هستند. گویی وظیفه اصلی دولت نه حکومت، بلکه ایجاد اشتغال برای هر فرد مشتاق کشور است. بنابراین، هر زمان که بیکاری سر زشت خود را بالا می‌برد، دولت‌ها برای تغییر وضعیت تحت فشار فزاینده‌ای قرار می‌گیرند وگرنه با خشم مردم مواجه می‌شوند. در حدود یک قرن گذشته، دولت ها برای دستیابی به این اهداف به تکنیکی به نام مخارج دولتی متوسل شده اند. در این مقاله نگاه دقیق تری به هزینه های دولت خواهیم داشت و مزایا و معایب آن چیست.

علت اصلی: احساسات بازار

برای حل معضل بیکاری باید علت اصلی آن را تکرار کنیم. بیکاری به دلیل تغییر عوامل تولید اتفاق نمی افتد. عوامل تولید همه وجود دارند، بدون تغییر. این احساسات بازار است که واقعاً باعث بیکاری می شود. مردم بیشتر و بیشتر از از دست دادن شغل می ترسند و این ترس به یک پیشگویی خود برآورده تبدیل می شود. ترس از دست دادن شغل منجر به کاهش هزینه ها می شود. کاهش هزینه ها با کاهش تولید و سپس از دست دادن وحشتناک شغل همراه است. ایده این است که روند در مرحله کاهش هزینه ها معکوس شود. ایده این است که احساسات بازار را بالا ببریم و از تحقق خودپیشگویی جلوگیری کنیم.

دولت و گسترش هزینه ها

در بیشتر کشورها، دولت ها بزرگترین مصرف کننده در کشور هستند. مخارج دولت 30 تا 40 درصد تولید ناخالص داخلی بسیاری از کشورهای جهان امروزی را تشکیل می دهد. از این رو، دولت‌ها تأثیر زیادی بر الگوی هزینه‌ها دارند و می‌توانند آن‌ها را تغییر دهند . حتی در کشورهایی که دولت‌ها دخالت چندانی در اقتصاد ندارند، قطعاً اختیارات وضع قوانین را دارند و اگر صلاح بدانند این کار را انجام می‌دهند.

بنابراین زمانی که احساسات منفی در بازار شروع به افزایش می کند و مردم هزینه های خود را کاهش می دهند، دولت ها این قدرت و توانایی را دارند که با هزینه های خود با این احساسات منفی مقابله کنند. اندازه دولت تضمین می کند که می تواند بیش از کاهش هزینه های انجام شده توسط افراد را جبران کند.

از این رو، کاهش مخارج توسط افراد با افزایش مخارج توسط دولت، ثابت نگه داشتن تولید و مصرف و تضمین عدم از دست دادن شغل مورد حمله قرار می گیرد.

مزایای مخارج دولتی

این رویکرد برای افزایش مخارج دولت در چند قرن گذشته به شدت محبوب شده است زیرا مزایای خاصی دارد. بیایید ابتدا در مورد مزایای این رویکرد بحث کنیم:

 

  • پیشگیری از رکود: کلمه r احتمالاً ترسناک ترین کلمه در علم اقتصاد است. مردم زندگی آرام را دوست دارند و دوست دارند به هر قیمتی از رکود اجتناب کنند. هزینه های دولت راهی برای انجام این امر فراهم می کند. همانطور که در بالا ذکر شد، مخارج دولت از افزایش احساسات منفی و ایجاد یک مارپیچ نزولی جلوگیری می کند. از این رو، این رویکرد از از دست دادن شغل در کوتاه مدت و میان‌مدت جلوگیری می‌کند و آن را به یک معیار محبوب «فعلاً اصلاح کن» تبدیل می‌کند. 

     

  • احیای فوری اقتصاد: هزینه های دولت نه تنها از رکود جلوگیری می کند، بلکه می تواند اثرات رکود را نیز معکوس کند. یک اقتصاد در آشفتگی می تواند با این اقدامات دولت زندگی فوری به دست آورد. 

     

  • احیای پایدار: اقداماتی که توسط دولت استفاده می شود فورا عمل می کنند. با این حال، اثر آنها فوراً از بین نمی رود. پس از احیای احساسات مثبت، دولت می تواند هزینه های مازاد را به تدریج کاهش دهد. با افزایش احساسات بازار و مصرف کنندگان مطمئن برای خرید کالاها و خدمات بیشتر، هزینه های خصوصی جایگزین مخارج عمومی می شود. در میان مدت و کوتاه مدت، اقتصاد خود را حفظ می کند. 

معایب مخارج دولت

اگرچه بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که می توان بیکاری را با هزینه های دولت کنترل کرد، اما هنوز هم سطح بیکاری بی نظیری در جهان داریم. کشورهای در حال توسعه مانند ایالات متحده و اروپا با سطح بی سابقه ای از بیکاری مواجه هستند. دلیل این امر این است که هزینه های دولت نیز دارای اشکالاتی است. بیایید در این مقاله در مورد آنها بحث کنیم:

 

  • تامین مالی از طریق بدهی: بیشتر هزینه های دولت در جهان از طریق بدهی تامین می شود. دولت ها معمولاً پول کافی برای اجرای عملیات روزانه خود ندارند. مسئله داشتن پول اضافی برای خرج کردن در احیای اقتصادی به سادگی مضحک است زیرا پول اضافی وجود ندارد! مشکل پولی که پس از وام خرج می شود این است که دیر یا زود، سود آن بالا می رود. در درازمدت موقعیتی ایجاد می شود که مارپیچ رو به پایین شروع به افزایش می کند. اما دولت به قدری از تلاش‌های قبلی برای مدیریت بیکاری بدهی دارد که این بار نمی‌تواند کاری برای اصلاح این وضعیت انجام دهد. 

     

  • غیرمولد: ثانیاً، تفاوت ذاتی بین پروژه هایی که توسط دولت و احزاب خصوصی تأمین مالی می شوند وجود دارد. از آنجایی که احزاب خصوصی پول خود را درگیر می‌کنند، آن‌ها آن را صرف ایجاد پروژه‌هایی می‌کنند که پایدار بوده و جریان نقدی مثبتی را در درازمدت ایجاد کنند. با این حال، دولت ها با چنین اجباری مواجه نیستند. در واقع بسیاری از پروژه های انجام شده توسط دولت تصادفی و کاملاً غیرمولد هستند. 

    پول صرف می شود، نه با ایده ایجاد یک سیستم اقتصادی خودپایدار. بلکه این پول برای قرار دادن پول بیشتر و بیشتر در دست مصرف کنندگان از طریق دستمزد، اجاره و سود صرف می شود. ترکیبی از قرض گرفتن پول و خرج کردن آن برای پروژه‌های ناپایدار، دستور العملی برای فاجعه در دراز مدت است.

     

  • ملاحظات سیاسی: ثالثاً، پول دولت با اغراض باطنی خرج می شود. دولت‌ها در سرتاسر جهان پول خرج می‌کنند تا برای بخش خاصی از جامعه که در طول مبارزات انتخاباتی آن‌ها را تأمین مالی می‌کنند، منافعی را تأمین کنند. در موارد نادری مانند یونان، 25 درصد از مردم به مشاغل دولتی منصوب می‌شدند و حقوق می‌گرفتند، حتی اگر هیچ وظیفه‌ای برای انجام دادن وجود نداشت. دولت یونان به نام ریشه کن کردن بیکاری، آن را نهادینه می کرد. هیچ حزب خصوصی نمی توانست کاری مشابه انجام دهد و تا زمانی که دولت یونان سرپا بماند. 

     

  • فساد: در نهایت، دولت‌ها پول دیگران را خرج می‌کنند و همانطور که میلتون فریدمن زمانی می‌گفت: «هیچ‌کس پول دیگران را مانند پول خود خرج نمی‌کند». پول دولتی یعنی پول عمومی جمع آوری شده از طریق مالیات معمولاً بدون ملاحظه خرج می شود. بسیاری از موارد ظاهر شده است که در آنها خیرین خصوصی برای معاملات دولتی وجود داشته است. موارد مربوط به کلاهبرداری در هند و همچنین لابی دفاعی در ایالات متحده در سراسر جهان شناخته شده است. نکات مربوط به فساد را نمی توان به اندازه کافی مورد تاکید قرار داد و یکی از دلایل اصلی کار نکردن هزینه های دولت است. 

نتیجه

برای نتیجه گیری، هزینه های دولت از نظر تئوری راهی عالی برای مقابله با بیکاری و احیای اقتصاد است. در تئوری، به نظر می رسد که این روش بدون هیچ سوالی کار خواهد کرد. با این حال، همانطور که در عمل دیدیم، موضوعات متنوعی وجود دارد که مانع از اثربخشی این سیاست می شود.

همچنین باید در نظر داشت که گذشته بهترین شاخص آینده است. در گذشته، کشورهایی مانند ایالات متحده و اروپا به طور گسترده از هزینه های دولتی به عنوان ابزار استفاده می کردند. این به آنها امکان می دهد در کوتاه مدت و میان مدت از بیکاری جلوگیری کنند. با این حال، همانطور که معلوم شد، آنها فقط امر اجتناب ناپذیر را به تاخیر انداختند. از این رو، هزینه های دولت باید به عنوان یک راه حل کوتاه مدت در نظر گرفته شود که استفاده بیش از حد از آن می تواند مشکلات طولانی مدتی ایجاد کند که درمان آن بسیار دشوار و دردناک است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *