قرن هاست که به سرمایه خارجی نگاه منفی می شود. دولت‌ها در سراسر جهان دست به تبلیغاتی زده‌اند که سرمایه خارجی را ابزاری برای بردگی مردم می‌نامند. دولت هایی که این تبلیغات را انجام می دادند، برنامه های پنهانی داشتند. آنها نمی خواستند بدهی پیشینیان خود را بپردازند. دولت سوسیالیستی در روسیه نمونه بارز آن بود. آنها هیچ تعهدی برای بازپرداخت بدهی های پیشینیان تزاری خود احساس نمی کردند و از این رو به سادگی تصمیم گرفتند سرمایه را مصادره کنند.

بنابراین، دانش رایج مربوط به سرمایه خارجی مملو از چنین اطلاعات نادرستی است. سرمایه خارجی در واقع یکی از بهترین راه ها برای کشورهای در حال توسعه برای شکستن چرخه فقر و حرکت رو به جلو در عرصه اقتصادی است. در این مقاله به برخی از مزایای عمده سرمایه گذاری مستقیم خارجی می پردازیم .

در ساخت تجهیزات سرمایه ای کمک می کند

کشورهای فقیر فقیر هستند زیرا زیرساخت های لازم برای ایجاد ثروت را ندارند. زیرساخت تجهیزات سرمایه ای مهم برای هر کشوری است. اگر ملتی بخواهد پیشرفت کند، به جاده ها، بنادر و برق نیاز است. کشورهای فقیر نه بودجه لازم برای ایجاد چنین زیرساخت هایی را دارند و نه کسی می خواهد این پول را به آنها قرض دهد. این به این دلیل است که این پروژه های زیربنایی به هزینه های اولیه زیادی نیاز دارند. دوره بارداری بالایی هم دارند. این بدان معناست که دوره بازگشت سرمایه برای سرمایه گذاری بسیار بالاست و توسعه کشور را در غیاب کمک های خارجی دشوارتر می کند.

در چنین مواقعی سرمایه گذاری خارجی مفید واقع می شود. مورد هند و پاکستان استعمارگر را در نظر بگیرید. سرمایه گذاری در راه آهن توسط سرمایه های انگلیسی یعنی سرمایه خارجی انجام شده است. با این حال، هفت دهه پس از خروج بریتانیا از کشور، راه‌آهن همچنان به رفاه اقتصادی این کشورها کمک زیادی می‌کند.

کمک به انتقال دانش

دلیل فقیر بودن کشورهای در حال توسعه به دلیل کمبود فناوری و دانش فنی است. آنها هم فاقد تجهیزات و هم از افراد دارای مهارت های تخصصی هستند. وقتی سرمایه گذاری خارجی در کشوری مانند این راه پیدا می کند، فناوری کشور نیز توسعه می یابد. بنابراین سرمایه خارجی به ارتقای درجه بندی افراد و تجهیزات کمک می کند و یک کشور را در بازار بین المللی رقابتی می کند.

تعادل پرداخت

شرکت ها باید تعادلی بین واردات و صادرات خود داشته باشند. کشورهای فقیر اغلب بسیار بیشتر از صادرات وارد می کنند. در نتیجه ارزی برای پرداخت موجودی ندارند. در غیاب ارز، شرکت ها مجبورند برای انجام این پرداخت ها بدهی بدهند. سرمایه گذاری مستقیم خارجی اغلب با هدف تولید کالاهایی است که سپس به کشورهای دیگر صادر می شود. به عنوان مثال، فورد کارخانه ای در هند راه اندازی کرده است که در آن خودرو تولید می کند و به تمام کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا می فروشد. در نتیجه، هند ارز خارجی به دست می آورد که می تواند برای واردات ضروری نفت و سایر کالاهای استراتژیک استفاده کند.

توانایی ریسک پذیری

کشورهای در حال توسعه تمایل دارند منابع طبیعی استفاده نشده زیادی داشته باشند. هنگامی که شرکت های کشورهای توسعه یافته در این کشورها فروشگاه راه اندازی می کنند، از فناوری استفاده می کنند که قادر به استفاده کامل از این منابع است. مناطق صعب العبور و دورافتاده کشور در حال توسعه با استفاده از آخرین فناوری بسیار قابل دسترس تر می شوند. این قطعا برای کشور مادر مفید است.

کمک به کنترل تورم

کشورهای در حال توسعه زمانی که با سرعت در حال توسعه هستند، با تورم شدید مواجه می شوند. این به این دلیل است که توسعه سریع اغلب مستلزم هزینه های دولت است. دولت ها معمولاً پولی را خرج می کنند که از طریق اختیارات فیات خود ایجاد کرده اند. در نتیجه، حجم بالای مخارج دولت منجر به نرخ های بالای تورم می شود. با این حال، تورم فقط به کالاها و خدماتی که در داخل تولید می شوند نفوذ می کند. اگر کالا از خارج وارد شود، تولیدکننده آن کالا با ساختار هزینه‌ای کاملاً متفاوت روبرو می‌شود. از این رو، آنها قیمت ها را بر اساس هزینه های دولت در کشورهای در حال توسعه افزایش نخواهند داد. واردات زیاد از کشورهای خارجی به کنترل فشارهای تورمی کمک می کند.

استاندارد زندگی را بهبود می بخشد

افزایش سرمایه گذاری خارجی تأثیر مثبت مستقیمی بر سطح زندگی هر کشوری دارد. مورد چین و هند را در نظر بگیرید. هر دوی این کشورها پس از شروع تأسیس کارخانه‌ها و دفاتر توسط سرمایه‌های غربی در خاک خود، شاهد افزایش قابل توجهی در سطح زندگی خود بوده‌اند. فوری ترین تاثیر افزایش درآمد بود. این امر منجر به افزایش بهره وری و استاندارد زندگی بالاتر برای سایر بخش های اقتصاد نیز شده است. افزایش قابل توجهی در هزینه های آموزش دیده شده است و کارآفرینی با جهش و مرزها رشد کرده است. شهرهایی مانند شنژن و بنگلور از گرد و غبار رشد کرده و به مراکز برجسته تجارت بین المللی تبدیل شده اند.

اصل ماجرا این است که سرمایه خارجی در قرن گذشته منفی بوده است. زیرا امپریالیسم نتیجه نهایی موج اول سرمایه گذاری خارجی بود. شرکت هند شرقی به عنوان تاجر شروع به کار کرده بود تا اینکه چندین ملت را به بردگی گرفت.

باید درک کرد که موج مدرن سرمایه خارجی علاقه ای به بردگی مردم محلی ندارد. ما در جهانی متصل زندگی می کنیم که در آن استثمار توسط شرکت ها منجر به پایان دادن به تجارت آنها می شود. از این رو، در قرن بیست و یکم، پذیرش سرمایه خارجی دارای مزایای قابل توجه و معایب بسیار کمی است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *