امور مالی شخصی به گونه ای تعریف می شود که قرار است با تصمیمات مالی یک فرد یا خانواده وی مرتبط باشد. هر تصمیمی که در سطح بالاتر گرفته شود به عنوان بخشی از حوزه مالی شخصی محسوب نمی شود. با این حال، درک این نکته مهم است که تصمیمات مربوط به امور مالی شخصی به تنهایی گرفته نمی شود. این تصمیمات همچنین تحت تأثیر تصویر بزرگتر یعنی عوامل کلان اقتصادی قرار دارند.
در این مقاله نگاهی دقیق تر به تعامل بین مالی شخصی و عوامل کلان اقتصادی خواهیم داشت.
سیاست های پولی
سیاست پولی ابزاری است که توسط دولت برای تغییر میزان عرضه پول در سیستم استفاده می شود. تصمیمات اتخاذ شده توسط دولت در اینجا می تواند تأثیرات گسترده ای بر تصمیمات مالی شخصی که توسط افراد و خانواده ها گرفته می شود داشته باشد. وقتی دولت نرخ بهره را افزایش یا کاهش می دهد، اساساً بر تصمیمات جمعی پس انداز میلیون ها خانواده در کشور تأثیر می گذارد.
نرخ بهره پایینتر اغلب انگیزهای به مصرف میدهد، و از این رو مشاهده شده است که نرخ بهره پایینتر نیز با دورهای مرتبط است که در آن نرخ پسانداز نیز پایین است. در چنین مواقعی، مردم از پسانداز کردن دلسرد میشوند، زیرا نتیجه پسانداز چندان سودآور نیست.
سیاست مالی
سياست مالي مربوط به دريافت هاي مالياتي است و همچنين هزينه ها توسط دولت انجام مي شود. سیاست مالی یک کشور عمدتاً بر افراد عادی تأثیر می گذارد زیرا بر نحوه مالیات افراد عادی تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، اگر دولت تصمیم بگیرد که بودجه خود را کاهش دهد، آنگاه مالیات های متعددی را که از مردم عادی گرفته می شود کاهش می دهد. مالیات کمتر به این معنی است که مردم درآمد قابل تصرف بیشتری خواهند داشت. درآمد قابل تصرف بالاتر می تواند به معنای پس انداز بیشتر باشد. همچنین دولت می تواند با سیاست مالیاتی خود بر قیمت طبقات مختلف دارایی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در بسیاری از نقاط جهان، دولت ها برای افرادی که در املاک و مستغلات سرمایه گذاری می کنند، معافیت مالیاتی ایجاد می کنند. در نتیجه کلاس دارایی برای بسیاری از افراد جذاب تر می شود. از این رو، سرمایه گذاری های بزرگتر از حد معمول به سمت املاک و مستغلات هدایت می شود. به همین ترتیب، در بسیاری از نقاط جهان، درآمدهای بازار سهام در صورتی که برای مدت طولانی نگهداری شوند مشمول مالیات نمی شوند. در چنین کشورهایی، مردم سرمایه گذاری در دارایی های سهام را بیشتر از سرمایه گذاری در سایر طبقات دارایی ترجیح می دهند.
سیاست های دولت
در برخی کشورها، دولت ها سیاست های رفاه محور دارند. به عنوان مثال، در کشورهایی مانند کانادا و بریتانیا، دولت ها مزایای مراقبت های بهداشتی را برای مردم فراهم می کنند. در چنین کشورهایی، افراد نیازی به خرید بیمه نامه در ظرفیت خود احساس نمی کنند. از این رو برنامه ریزی مالی در سطح جمعی انجام می شود. به طور مشابه، در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه در کشورهای اسکاندیناوی، تحصیلات دانشگاهی رایگان است. از این رو، در این نقاط جهان، مردم مجبور نیستند برای تحصیلات دانشگاهی فرزندان خود پول کنار بگذارند. این در مقایسه با کشورهایی مانند ایالات متحده که در آن تحصیلات دانشگاهی دومین هدف رایج در برنامه ریزی مالی پس از بازنشستگی است، کاملاً متفاوت است.
چرخه تجارت
چرخه های تجاری مانند رونق، رکود، رکود و غیره نیز تاثیر زیادی بر نحوه برنامه ریزی افراد و خانواده ها برای امور مالی خود دارند. به عنوان مثال، در دوره های رکود و رکود، نقدینگی بسیار مهم است. این دلیلی است که مردم نمی خواهند سرمایه گذاری های خود را در سرمایه گذاری های بلند مدت قفل کنند. همیشه ترس از دست دادن درآمد وجود دارد، و از این رو افراد ممکن است بخواهند در هر زمان معینی پسانداز خود را خرج کنند. این باعث می شود آنها سرمایه گذاری نقدینگی را ترجیح دهند. به طور مشابه، در زمان رونق، مردم تمایل به ریسک پذیری دارند. این به این دلیل است که آنها درآمد بالاتری دارند و همچنین سطح اعتماد بیشتری دارند. هر دوی این عوامل باعث میشود آنها با ریسکپذیری راحتتر باشند.
تورم
سطح تورم موجود در یک اقتصاد تأثیر زیادی بر فرآیند برنامه ریزی مالی برای افراد دارد. این به این دلیل است که تورم بر هر دو جنبه برنامه ریزی مالی تأثیر می گذارد. از یک طرف وقتی تورم افزایش مییابد، هزینههای کالاها و خدمات افزایش مییابد و کل بودجه به سمت پایین میرود. این دلیلی است که مردم با پول کمتری برای پس انداز باقی می مانند. این نرخ پس انداز پایین، مقدار بدنه ای را که آنها می توانند در طول عمر تولیدی خود بسازند، کاهش می دهد. از سوی دیگر، نرخ تورم بالاتر نیز به این معنی است که مجموعه ای که توسط سرمایه گذار پس انداز شده است برای بازنشستگی آنها ناکافی است. به عنوان مثال، اگر امروز یک نفر 5 میلیون دلار پس انداز کند، ممکن است امروز بتواند به راحتی زندگی کند. با این حال، اگر تورم به سرعت افزایش یابد، در این صورت مردم نمی توانند زندگی راحت داشته باشند زیرا ارزش واقعی 5 میلیون دلار در طول سال ها کاهش می یابد. بنابراین، افرادی که واقعاً در کشورهایی زندگی می کنند که تورم زیادی وجود دارد، نیاز به پس انداز و سرمایه گذاری تهاجمی بیشتری دارند. همچنین، آنها باید بخشی از پرتفوی خود را به سرمایه گذاری هایی مانند طلا اختصاص دهند که به طور سنتی به عنوان محافظ در برابر تورم عمل می کند.
نکته اصلی این است که عوامل کلان تأثیر زیادی بر خرد دارند. در واقع، بیشتر اوقات، زمانی که باید در برنامههای مالی شخصی تغییراتی صورت گیرد، به دلیل تأثیر پیشبینی نشده عوامل کلان است. یک برنامه ریز مالی خوب اطمینان حاصل می کند که قبل از تهیه یک برنامه مالی، عوامل کلان اقتصادی نیز در نظر گرفته می شود.
بدون نظر