اقتصاد بر روی نقش پس انداز تقسیم شده است. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که پس انداز یک فضیلت شخصی اما رذیله اجتماعی است. این به این دلیل است که اگر همه مردم شروع به پس انداز کنند، هزینه ها کاهش می یابد. از آنجایی که سیستم فعلی تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی را بر اساس مخارج اندازه گیری می کند، نرخ پس انداز بالاتر باعث می شود به نظر برسد که اقتصاد در حال رشد نیست. در واقع، ممکن است به نظر برسد که اقتصاد در شرف ورود به رکود است. از سوی دیگر، بسیاری از اقتصاددانان تصدیق می کنند که این دیدگاه مبتنی بر تولید ناخالص داخلی از پس انداز نادرست است. آنها به اتفاق نظر در تمام تاریخ اقتصادی اشاره می کنند. هیچ کشوری در جهان بدون داشتن نرخ پس انداز بالا به رونق اقتصادی دست پیدا نکرده است. از ایالات متحده گرفته تا چین، هر کشوری که به اوج مالی جهانی رسیده است، تا حد زیادی از نرخ پسانداز بالای خود برخوردار بوده است.
در این مقاله نگاهی دقیقتر به مفهوم پسانداز و تأثیر آن بر فرد و همچنین اقتصاد خواهیم داشت .
وضعیت وخیم نرخ پس انداز در ایالات متحده
آمریکایی ها تا دهه 1970 پول زیادی پس انداز می کردند. با این حال، در گذشته نه چندان دور، به نظر می رسید که آنها از عادت پس انداز خارج شده اند. اداره تحقیقات اقتصادی اعلام کرده است که نرخ پسانداز در آمریکا در سال 2017 به 3.8 درصد کاهش یافته است! این به این معنی است که بیش از سه چهارم آمریکاییها در صورت بروز یک وضعیت اضطراری شخصی مانند از دست دادن شغل یا هر گونه مشکل سلامتی، حتی شش ماه توانایی لازم را ندارند. بدتر از آن، جمعیت در حال پیر شدن است. این بدان معناست که افراد بیشتری از پس انداز خود برداشت خواهند کرد. از این رو، نرخ پسانداز ملی احتمالاً تا سال 2030 به 3 درصد کاهش مییابد.
اعداد و ارقام داستان روشنی را ارائه می دهند. آمریکایی ها انتخاب سختی خواهند داشت. بسیاری از آنها ممکن است مجبور باشند بیشتر از سن شصت و پنج سال بازنشستگی کار کنند تا توانایی مالی برای حفظ در دوران بازنشستگی را داشته باشند. گزینه دیگر این است که سطح زندگی به میزان قابل توجهی پایین تر باشد. آنها همچنین در صورت بروز هرگونه مشکل سلامتی در معرض خطر تمام شدن پول خود قرار دارند.
بررسی ها نشان داده است که اکثر افرادی که در حال بازنشستگی هستند انتظار دارند که دولت از آنها مراقبت کند. به همین دلیل است که فشار به سوی سیاست های سوسیالیستی صورت گرفته است. آمریکایی ها اکنون به جای ایدئولوژی سرمایه داری که زمانی به آن معروف بودند، به ایده دولت رفاه رأی می دهند . مفهوم این امر این است که دولت ایالات متحده ممکن است با یک بحران رفاهی مواجه شود. در حال حاضر، دولت درآمد بیکاری و مزایای پزشکی را برای شهروندان خود فراهم می کند.
نرخ پس انداز و سیاست مالیات بر درآمد
سیاست مالیات بر درآمد ایالات متحده با کاهش انگیزه پس انداز، پس انداز را دلسرد کرده است . دلیل آن این است که سیاستگذاران اغلب بین اهداف بلند مدت و کوتاه مدت گیر می کنند. در دراز مدت، آنها مایلند که افراد خودکفاتر شوند. با این حال، در کوتاهمدت، آنها میترسند که اگر پساندازها با تهاجمیتر انجام شود، اقتصاد وارد رکود شود.
25 درصد پایینی افراد درآمد باید حداکثر پس انداز کنند. طبق نظرسنجی دفتر تحقیقات اقتصادی، آنها باید بیست و یک درصد بیشتر پس انداز کنند! دومین چارک پایین باید هشت درصد بیشتر ذخیره کند. با این حال، دو چارک برتر نیاز مبرمی به پس انداز ندارند. بنابراین ضروری است که سیاست مالیاتی به گونه ای ایجاد شود که دو چارک پایین انگیزه افزایش پس انداز خود را داشته باشند. اگر اکنون دولت بر جمع آوری مالیات تمرکز کند، ممکن است در مدت کوتاهی مجبور به پرداخت مبلغ قابل توجهی بالاتری در پرداخت های رفاهی شود.
مشکل این است که طرحهایی مانند 401(k) به افراد با درآمد بالا انگیزه میدهد تا درآمد خود را ذخیره کنند. با این حال، این طرح ها گران هستند و بنابراین فقط توسط کارفرمایان بزرگ ارائه می شوند. دولت باید جایگزینی برای این طرح ها ارائه دهد که می تواند توسط مشاغل کوچک نیز ارائه شود. بسیاری از کارمندانی که برای مشاغل کوچک کار می کنند، نرخ پس انداز بدی دارند. دولت باید مشوق هایی برای بهبود این نرخ ایجاد کند.
نرخ پس انداز و دولت
ما همچنین باید درک کنیم که نرخ پس انداز لزوما برای دولت بد نیست. این به این دلیل است که در حال حاضر ایالات متحده برای پر کردن شکاف پسانداز به شدت به چین وابسته است. آنها باید دائماً از چین وام بگیرند تا حساب جاری و کسری مالی را تأمین کنند . وابستگی زیاد به سرمایه چینی تهدیدی برای اقتصاد آمریکا است. این به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که چینی ها ناگهان تصمیم بگیرند به آمریکا وام ندهند. این می تواند تأثیر نامطلوبی بر اقتصاد داشته باشد.
اگر نرخ پسانداز خانوار ایالات متحده به میزان قابل توجهی افزایش یابد، اتکا به سرمایه خارجی به شدت کاهش مییابد. از این رو، افزایش نرخ پسانداز خانوار هم برای دولت و هم برای مردم خوب است. مشکل این است که دولت آنقدر درگیر اهداف کوتاه مدت است که نمی تواند ببیند در بلندمدت چه چیزی واقعا مهم است.
بدون نظر