4 کاری که می توانید برای تقویت حفظ استعداد انجام دهید

چگونه داستان سرایی قدرت متقاعدسازی شما را تقویت می کند

داستان سرایی به دورتر از تاریخ ثبت شده بشر برمی گردد. این روشی است برای کمک به مردم برای درک وجود انسان و معنای آن، و نوعی هنر است که تا زمانی که زبان وجود داشته، بخشی از تاریخ و دین بوده است.

شما داستان ها را خیلی طولانی تر از ساندویچ های اسپم به خاطر دارید.

بسیاری از ما داستان سرایی را در چارچوب افسانه‌ها و اسطوره‌هایی که ممکن است در کودکی آموخته‌ایم، فکر می‌کنیم، اما به همان اندازه که برای جوانان مرتبط است، به بزرگسالان نیز مرتبط است. منطق به ما می گوید که فهرست کردن ساده حقایق راهی برای متقاعد کردن و آموزش است. پس از همه، آنها حقایق هستند. با این حال، واقعیت به ما می گوید که قرار دادن حقایق در چارچوب یک روایت منسجم تأثیر بسیار بیشتری می گذارد. در واقع،  درک معماهای منطقی ارائه شده در متن داستان  برای اکثر مردم بسیار ساده تر است. در اینجا دلیلی است که داستان سرایی شما را متقاعدتر می کند و نقش مهمی در تجارت و رهبری دارد.

داستان ها احساسات را از بین می برند

ساختار مغزی به نام آمیگدال ساختاری است که به بقیه مغز اجازه می دهد بدانند که باید به آن توجه کنند. چه چیزی آمیگدال را فعال می کند؟ احساسات. جالب اینجاست که احساسات می‌توانند در موقعیت‌های گروهی تأثیر قوی‌تری داشته باشند. به آخرین فیلم کمدی یا ترسناکی که با دوستان تماشا کرده اید فکر کنید. به احتمال زیاد، مخاطب تا آنجایی که احساسات خود را در نقاط مختلف داستان بیان می کند، همگام شده است.

وقتی داستان‌ها سرشار از محتوای احساسی هستند، هم گوینده و هم شنونده  سیل مواد شیمیایی عصبی را تجربه می‌کنند و نتیجه می‌تواند این باشد که هر دو طرف به اصطلاح «در یک صفحه» قرار بگیرند. به عبارت دیگر، داستان هایی که احساسات را تحریک می کنند، برای انتقال ایده ها عالی هستند.

احساسات به طور مستقیم به حافظه کمک می کند

مطالعه‌ای که اواخر سال 2016 در مجله  Nature Neuroscience منتشر شد  ، داوطلبان را از نظر حافظه بر اساس تصاویر خنثی یا تصاویری که باعث واکنش عاطفی می‌شوند، آزمایش کرد. آزمودنی ها شش ساعت بعد یک تست حافظه غیرمنتظره داده شدند. افرادی که تصاویر احساسی نشان داده می‌شوند، نه تنها آن‌ها را بهتر به خاطر می‌آورند، بلکه می‌توانند  تصاویر خنثی ارائه‌شده  پس از تصاویر دارای بار  احساسی را نیز بهتر به خاطر بسپارند .

مطالعات تصویربرداری مغز با تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) نشان داد که دو ساختار مغز، آمیگدال و هیپوکامپ (که مرکز عملکرد حافظه است)، پس از مشاهده تصاویر عاطفی توسط افراد روشن شد و این اثر تا نیمی از آن ادامه داشت. ساعت بعد

تبدیل اطلاعات به روایت

سرگرمی می تواند بهترین راه برای انتقال اطلاعات حیاتی باشد.

جدا کردن «حقایق» از روایت ممکن است کارآمد به نظر برسد، گویی که از شر اطلاعات اضافی خلاص می‌شود تا حقایق فضای فکری بیشتری داشته باشند. با این حال، بارها و بارها ثابت می شود که موثر نیست. لازم نیست حقایق و روایت‌های سخت را در جهان‌های جداگانه‌ای قرار دهید که هرگز به هم نمی‌رسند، زیرا حقایق محصور شده در داستان‌ها تقریباً مطمئن هستند که معنای بهتری خواهند داشت و بهتر از واقعیت‌های بدون زمینه به خاطر سپرده می‌شوند.

عناصر داستان سرایی خوب

لازم نیست داستان‌ها دارای قوس‌ها و طرح‌های فرعی باشند تا اثربخش باشند. فرمول استاندارد «شخصیت-به علاوه-مشکلات-به علاوه-رزولوشن» می تواند بسیار قدرتمند باشد. با این حال به خاطر داشته باشید که داستان نویسی مانند هر مهارت دیگری است و حتی داستان نویسان چیره دست هم جای پیشرفت دارند.

به‌طور کلی، داستان‌هایی که مخاطبان خود را متحیر می‌کنند، داستان‌هایی هستند  که با مواجه شدن «قهرمان» با چالش و مواجهه با آن، تنش افزایش می‌یابد . اولین کاری که باید انجام دهید این است که صحنه را تنظیم کنید و از قهرمان بخواهید به یک سوال مهم برسد. سفر بعدی برای یافتن پاسخ آن سوال فرا می رسد و چالش ها و شکست ها می توانند عناصر کلیدی در اینجا باشند. هنگامی که به سوال اصلی پاسخ داده شد، داستان می تواند با یک نکته کلیدی پایان یابد.

این تکنیک می‌تواند کارساز باشد، چه در حال ارائه یک سخنرانی، چه برای فروش یا مصاحبه باشید. به هر حال، از قبل با کسی تمرین کنید که عموماً دلسوز است، اما اگر بخش‌هایی از روایت شما کوتاه می‌آید، مایل است صادق باشید.

زندگی ما از روایت ها تشکیل شده است. «چیزهای» ملموس با گذشت زمان از بین می‌روند، اما خاطرات می‌توانند تا آخر عمر باقی بمانند و بدون حمل دستگاه‌های دیجیتال یا دسترسی به Wi-Fi، بی‌نهایت قابل حمل هستند. البته حقایق مهم هستند، اما به تنهایی ارائه می شوند، بدون زمینه، آنها همیشه به یاد ماندنی نیستند. با این حال، حقایقی که در یک روایت قانع‌کننده بیان می‌شوند، از نظر احساسی به مردم می‌رسند و ساختارهای مغزی را که برای ایجاد خاطرات ماندگار لازم است، روشن می‌کنند.

یاد بگیرید که یک داستان را به خوبی بیان کنید، و شما یک ابزار ارتباطی قدرتمند دارید که می تواند شما را به هر سطحی که در نردبان شرکت به دست آورده اید، به دوردست ها برساند. بیش از 30 سال مطالعه و تمرین مربیگری رهبری و تغییر فرهنگ شرکتی من بارها و بارها به من نشان داده است که داستان‌ها چقدر در دستیابی به افراد قدرتمند هستند و چرا داستان سرایی مهارتی است که هر رهبر باید در جعبه ابزار خود داشته باشد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *