نحوه تشخیص زودهنگام رهبری ضعیف و جلوگیری از سقوط
به غیر از شورش تمام عیار، چیزهای کمی برای یک سازمان بدتر از رهبری بد هستند. یک مدیر عامل اشتباه یا ناشنوا می تواند مشکلاتی ایجاد کند که در سرتاسر یک تجارت موج می زند و باعث آسیب دائمی یا دائمی می شود. مانند بسیاری از بیماری های سازمانی، با رهبری ضعیف، پیشگیری بهتر از درمان است. بهترین راه برای جلوگیری از ویران کردن یک رهبر مگالومان یا در غیر این صورت ناکارآمد این است که در وهله اول آن شخص را از پست های رهبری برتر دور نگه دارید. متأسفانه، مواقعی وجود دارد که یک رهبر تا زمانی که در دفتر گوشه ای قرار نگیرد، چهره واقعی خود را نشان نمی دهد، و حل مشکل زمانی که این اتفاق می افتد دشوارتر می شود. در اینجا چیزی است که تصمیم گیرندگان باید در رابطه با شناخت علائم رهبری ضعیف و رسیدگی به آنها قبل از ایجاد مشکل بدانند.
رهبری بد سرزنش می کند، از مسئولیت شانه خالی می کند و روحیه یک سازمان یا تیم را خراب می کند.
پیامدهای رهبری ضعیف کنترل نشده
رهبری بد منجر به عملکرد بد تیم می شود. این ممکن است در ابتدا آشکار نباشد، زیرا تیم های بزرگ می توانند – حداقل برای مدتی – رهبری وحشتناک را جبران کنند. با این حال، در نهایت، حتی بهترین تیم هم از انجام بهترین عملکرد تحت رهبری بد خسته میشود و عملکرد ضعیف میشود. توسعه کارکنان نیز تحت رهبری بد آسیب می بیند. رهبری بد در رأس، تأثیر زیادی بر قرار دادن پتانسیل رهبری در سطوح پایینتر دارد. زمانی که روحیه ضعیف است و محیط کار منفی است، به سختی می توان انگیزه خودسازی را به دست آورد. فرهنگ سمی سازمانی می تواند سریعتر از آنچه بسیاری از مردم فکر می کنند گسترش یابد. در نهایت، هزینه سخت دلاری مرتبط با حذف یک رهبر سمی وجود دارد. گردش مالی در هر جایی که در نمودار سازمانی اتفاق می افتد گران است، اما تغییرات در رهبری ارشد به ویژه گران است.
آنچه در پشت بیشتر موارد رهبری بد وجود دارد
رهبری بد به ندرت نتیجه نصب کسی است که کاملاً شرور است در موقعیتی قدرتمند که بتواند تمایلات پلید خود را بدون محدودیت اعمال کند. در بیشتر موارد، رهبری ضعیف مربوط به عدم بلوغ است. رهبران مؤثر باید فداکار، سخت کوش و روشن فکر باشند و ناپختگی تمام این ویژگی های شخصیتی را تضعیف می کند. چالش های تجاری برای رهبران بالغ و مؤثر نیز می تواند دشوار باشد. اما رهبر بالغ میداند که چه ریسکهایی ارزش پذیرش دارند، چه زمانی ساعتهای طولانی لازم است و چه زمانی باید تصمیمهای سخت بگیرند. ناپختگی تقریباً همیشه پشت رهبری است که ریسک نمیکند (یا ریسکهای غیر منطقی میپذیرد)، رهبری که مایل به انجام کار سخت لازم برای غلبه بر چالشها نیست، و رهبری که از تصمیمگیریهای دشوار اجتناب میکند.
چگونه کوچینگ اجرایی می تواند از مشکلات رهبری جلوگیری کند
هنگامی که یک سازمان از یک مدیر اجرایی جدید در سطح C نام می برد، هیچ تضمینی برای مؤثر بودن رهبر جدید وجود ندارد. همیشه در انتصاب یک رهبر جدید سطح بالایی خطر وجود دارد. با این حال، خطرات – و به طور خاص، خطرات مربوط به عدم بلوغ – را می توان از طریق استفاده از مربیگری اجرایی و رهبری با افرادی که به تازگی در پست های رهبری بالا منصوب شده اند، کاهش داد. این یکی از دلایلی است که بسیاری از سازمانها هنگام استخدام یک مدیر عامل جدید یا ارتقای یک مدیر به رهبری عالی، روی مربیگری اجرایی و رهبری سرمایهگذاری میکنند. این یک کوچینگ مبتدی نیست، بلکه کوچینگی است که با یک رهبر در جایی که هستند ملاقات می کند و یک برنامه عملی برای توسعه رهبری قابل اندازه گیری می سازد.
کوچینگ اجرایی مؤثر با ارزیابی گسترده نقاط قوت شخصیت مشتری، نقاط ضعف و نحوه درک مشتری توسط سایرین در سازمان آغاز می شود. تنها در این صورت است که مربی و مشتری با هم می توانند یک برنامه سفارشی برای توسعه رهبری ایجاد کنند. رابطه مربی و مشتری تقویت موثری در برابر اجازه دادن به نابالغی ایجاد میکند، زیرا نتایجی را هم در کوتاهمدت و هم درازمدت به همراه دارد و مشتری را به سمت بهبود مستمر ترغیب میکند.
تجربه سالها من به عنوان مربی رهبری اجرایی به من آموخته است که رهبران امروزی چاره ای جز کوشا بودن و اشتیاق به توسعه خود و ایجاد وفاداری در میان افرادی که برای رهبری آنها انتخاب شده اند ندارند. این امر مستلزم توجه به شخصیت درونی و رفتارهای هسته بیرونی و همچنین توجه به اهداف و مراحلی است که منجر به تحقق آنها می شود. کوچینگ اجرایی می تواند از بسیاری از مشکلات رهبری ضعیف جلوگیری کند و سرمایه گذاری ارزشمندی است که نتیجه می دهد.
بدون نظر