چگونه کسب و کار خود را برای یک بازی بی نهایت راه اندازی کنید:شاید دنیای تجارت دیدگاه اشتباهی نسبت به رقابت داشته باشد. حداقل، این همان چیزی است که سایمون سینک در کتاب بسیار موفق خود به نام بازی بینهایت استدلال میکند ، که در آن بحث میکند که چگونه سازمانها باید نگاهی محدود به ذهن محدود نکنند و دیدگاهی نامتناهی اتخاذ کنند. سینک می گوید : «واقعیت یک بازی بی نهایت این است که شما در واقع فقط با خودتان رقابت می کنید. هدف هر روز این است که چگونه امسال نسبت به سال گذشته نسخه بهتری از موسسه خود شویم.”
بازی بی نهایت اثر سایمون سینک دیدگاهی خوش بینانه از آنچه دنیای تجارت می تواند تبدیل شود را ترویج می کند. وقتی کسب و کارها یک طرز فکر بی نهایت را اتخاذ می کنند، هیچ هدفی خیلی بالا نیست. این به این دلیل است که شرکتی که بازی بینهایت را انجام میدهد برای برد یا باخت بازی نمیکند – آنها برای تغییر جهان و کمک به دیگران بازی میکنند. این منجر به استراتژیهای نوآورانه، موفقیت تجاری و نتایج سودمند برای مشتریان و کارکنان میشود. طرز فکر بی نهایت نیز ایده رقابت را از بین می برد و بر آنچه می توانید برای خدمت به جهان انجام دهید تمرکز می کند. همچنین فرهنگهای تیمی قوی ایجاد میکند که در آن همه از یکدیگر حمایت میکنند و در عین حال الهامبخش، ایجاد انگیزه و تغییر هستند.
برای تأثیرگذاری در شرکت خود، با موارد زیر شروع کنید:
- در مورد تفاوت های بین بازی های محدود و نامحدود بیشتر بدانید
- دریافت پنج نکته که به شما کمک می کند به سمت بازی بی نهایت بروید
- کشف راهبردهای عملی برای انجام گذار
بازی های محدود در مقابل بازی های بی نهایت
تعریف اصلی یک بازی متناهی این است که بازیکنان در آن برای برنده شدن حضور دارند. رقبا از قوانین توافق شده پیروی می کنند، مرزهایی که در آن بازی می کنند را می شناسند و می دانند که بازی فقط برنده و بازنده دارد. از سوی دیگر، بازی های بی نهایت قوانین مشخصی ندارند، امکانات بی حد و حصری برای نحوه بازی کردن دارند و افراد یا کسب و کارها را با برد یا باخت تعریف نمی کنند. هدف یک بازی متناهی رسیدن به یک نتیجه است. با این حال، نکته یک بازی بی نهایت این است که تا زمانی که ممکن است به بازی ادامه دهید.
ایده پشت یک ذهنیت بی نهایت کاملاً جدید نیست. جیمز پی کارس این مفهوم را در کتاب خود بازی های محدود و نامحدود: چشم اندازی از زندگی به عنوان بازی و امکان مطرح کرد. در آن، او توضیح میدهد که «یک بازی محدود به منظور برنده شدن انجام میشود، یک بازی بینهایت برای ادامه بازی». سایمون سینک از این ایده استفاده کرد و گام های بیشتری در به کارگیری آن در دنیای تجارت برداشت.
همانطور که مشاهده می شود، تفاوت بین یک ذهنیت محدود و یک ذهنیت نامتناهی می تواند به دیدگاه های بسیار متفاوتی از جهان منجر شود.
بازیکنان محدود چگونه دنیا را می بینند:
- فقط برنده و بازنده وجود دارد.
- شما وجود دارید تا رقبای خود را شکست دهید.
- بردهای کوتاه مدت مهم هستند، نه برنامه های بلندمدت.
- ارزش ها در رتبه دوم پس از منافع قرار می گیرند.
- شما کار خود را انجام می دهید زیرا این کار شماست.
بازیکنان بی نهایت جهان را چگونه می بینند:
- شما همیشه به ارزش های خود پایبند هستید.
- یادگیری هر روز بخشی ضروری از زندگی است.
- برنامه ریزی برای آینده بیش از دستاوردهای کوتاه مدت اهمیت دارد.
- شما برای پیشرفت خود کار می کنید و روی رقبا تمرکز نمی کنید.
- استراتژی های شما به ماموریت شما در زندگی صادق است.
بسیاری از افرادی که ذهنیت محدودی دارند ممکن است در تغییر به یک دیدگاه نامتناهی مشکل داشته باشند. با این حال، انجام این کار منجر به تمرکز بیشتر در زندگی فرد می شود. شما کمتر به شکست دادن دیگران فکر می کنید و بیشتر به این فکر می کنید که چگونه می توانید خودتان را بهبود ببخشید. علاوه بر این، شادی شما از بهتر شدن و کمک به دیگران ناشی می شود. همچنین دیگر از مقایسه مداوم خود رنج نمی برید. به یک معنا، شما از سفر به گونه ای لذت می برید که یک طرز فکر محدود هرگز نمی تواند ارائه دهد.
چگونه بازی بی نهایت را انجام دهیم
سایمون سینک در کتاب خود در مورد بازی بینهایت، پنج شیوه ضروری را ارائه میکند که باید برای داشتن ذهنیتی نامتناهی اتخاذ کرد. موارد زیر کارهایی است که می توانید از هم اکنون برای انجام این بازی بی نهایت انجام دهید.
1. مبارزه با مشکلی که جهان نیاز به حل آن دارد
در اینجا سؤالی وجود دارد که سینک دوست دارد از رهبران مشاغل بپرسد : “چرا سازمان شما وجود دارد؟” آیا برای پول درآوردن است؟ آیا می خواهید بهترین محصول را توسعه دهید؟ یا آیا شرکت شما هدف بالاتری دارد، چیزی که سینک آن را “علت عادلانه” می نامد؟
یک دلیل عادلانه، مأموریت یا ارزش های بالاتری است که مایل به مبارزه برای آن هستید. همانطور که سینک توضیح میدهد، «سازمانها باید به افراد خود هدفی را ارائه دهند که آنها مایل به فداکاری باشند، و این ربطی به محصولاتی که تولید میکنید یا خدماتی که میفروشید ندارد.» این علت عادلانه، موردی است که مردم را به عمل ترغیب می کند.
سینک نمونه ای از مبارزه پدران بنیانگذار برای یک هدف عادلانه را با اعلامیه استقلال ارائه می دهد. آنها به چیزی بالاتر از خودشان اعتقاد داشتند و حاضر بودند تمام آنچه را که داشتند برای رسیدن به آن فدا کنند. آنها یک مشکل را شناسایی کردند و تمام تلاش خود را برای حل آن انجام دادند.
استیو جابز نیز مشکلی را در دنیای تجارت دید، جایی که برادر بزرگ افراد را در هم میکوبید. او دنیایی را تصور می کرد که در آن یک فرد مجرد می توانست در مقابل شرکت های بزرگ بایستد. رایانه شخصی راه حل او شد.
چگونه هدف عادلانه خود را پیدا کنید و اطرافیان خود را تشویق کنید تا روی آن کار کنند:
- مشکلی را که دنیا را آزار می دهد شناسایی کنید.
- ببینید مشکل چگونه با ارزش ها و اصول اصلی شما مغایرت دارد.
- مایل باشید تمام توان خود را برای مبارزه با مشکل به کار بگیرید.
- به دیگران نیز کمک کنید تا مشکل را ببینند. نشان دهید که چگونه بر زندگی آنها و عزیزانشان تأثیر می گذارد.
- نشان دهید که چه اقداماتی می توانند برای حل آن انجام دهند.
- با نشان دادن اینکه در توان آنهاست که دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنند، دیگران را تشویق کنید.
2. یک تیم قابل اعتماد رشد دهید
یکی از کلیدهای بازی بی نهایت این است که تیمی داشته باشید که هر یک از اعضا به یکدیگر اعتماد کرده و از یکدیگر حمایت کنند. Simon Sinek جزئیاتی را ارائه می دهد که وقتی سازمان ها محیطی ندارند که اعتماد را تشویق کند چه اتفاقی می افتد. او توضیح میدهد : «اگر تیمهای قابل اعتمادی ندارید، چیزی که دارید گروهی از افراد است که هر روز با دروغ، مخفی کردن و جعل کردن سر کار حاضر میشوند.» چنین محیطی باعث می شود افراد سر خود را پایین نگه دارند و تا حد امکان از رادار دور بمانند. آنها در محل کار احساس راحتی نمی کنند و نگران هستند که شغلشان در مرحله بعدی باشد.
شرکت هایی که اعتماد را ترویج می کنند فضایی دارند که در آن همه بدون توجه به آنچه اتفاق می افتد احساس امنیت می کنند. کارمندان به اندازه کافی احساس راحتی می کنند که نظرات خود را بیان کنند و خودشان باشند. به این ترتیب میدانید که بهترین چیزی را که کسی میتواند ارائه دهد دریافت میکنید. در غیر این صورت، تنها چیزی که به دست می آورید سایه شخصی است که هرگز به اندازه کافی احساس امنیت نمی کند تا خارج از منطقه راحتی خود حرکت کند.
یکی از تیم هایی که به یکدیگر اعتماد داشتند، گروهی است که جاوا را برای Sun Microsystems توسعه داده است. این تیم متشکل از پاتریک ناتون، جیمز گاسلینگ، مایک شریدان، بیل جوی و آرتور ون هاف بود. آنها نیاز شرکت به نوآوری را تشخیص دادند و با هم متحد شدند تا کاری در مورد آن انجام دهند. خوشبختانه، سان آنقدر به آنها اعتماد کرد که به آنها اجازه داد کار خود را بدون دخالت انجام دهند. اعضای تیم همچنین به یکدیگر اعتماد داشتند تا سخت تلاش کنند و چشم انداز خود را اجرا کنند. نتیجه یک زبان برنامه نویسی جدید بود که نحوه تعامل با اینترنت را متحول کرد.
چگونه یک تیم قابل اعتماد بسازیم:
- حمایت و تشویق ارتباط بین اعضای تیم.
- اجازه دهید اعضای تیم خارج از محیط کار یکدیگر را بشناسند.
- به نگرانی هایی که دارند گوش دهید و به سرعت به آنها رسیدگی کنید.
- به هر عضو نشان دهید که برای مشارکت آنها ارزش قائل هستید.
- اعضای تیم را تشویق کنید که بدون ترس از قضاوت یا تلافی صحبت کنند.
3. از بزرگترین رقبای خود یاد بگیرید
کسانی که یک بازی محدود را انجام می دهند فقط رقیب خود را چیزی می دانند که باید شکست دهند. پس از همه، شما باید برنده این بازی باشید. این برای بازی بی نهایت صدق نمی کند. در بازی بی نهایت، شما باید از فضای اصلی خارج شوید که این یک رقابت است. در عوض، باید به رقبای خود نگاه کنید و ببینید که آنها چه کاری را درست انجام می دهند. به این ترتیب، می توانید موفقیت آنها را تکرار کرده و بهبود بخشید.
سینک این مفهوم را بیشتر توضیح می دهد :
یک رقیب شایسته، بازیکن دیگری در بازی است که ارزش مقایسه دارد، که به نوعی، شکل یا شکل، نقاط ضعفی را که دارید به شما نشان میدهد که فرصتهایی را برای شما فراهم میکند تا برای بهبود خود تلاش کنید.»
شما رقبا را نه به عنوان رقیب بلکه به عنوان معلم می بینید. آنها راهی برای بررسی کار خود و یافتن راه هایی برای بهتر شدن هستند.
یکی از بهترین بخش های این طرز فکر، انتخاب رقبای شایسته خود است. اینها می توانند شرکت هایی باشند که برخی از انواع محصولات مشابه شما را تولید می کنند. اما آنها می توانند خارج از صنعت شما نیز وجود داشته باشند. ممکن است سازمان شما در صنعت مالی فعالیت کند، اما میتوانید به اپل بهعنوان یک رقیب بهعنوان یک رقیب بهعنوان رقیب در نحوه انجام کارشان نگاه کنید و چشمانداز بلندپروازانهشان را دنبال کنید.
شما فقط باید به مسابقه فضایی جدید نگاه کنید تا ببینید شرکت ها چگونه از رقبای خود یاد می گیرند. به نظر می رسد این روزها همه در تلاش هستند تا از الون ماسک و اسپیس ایکس در ساخت موشک های خود برای سفرهای فضایی خصوصی پیروی کنند. جف بزوس و ریچارد برانسون با تلاش های فضایی خود به پیشرفت های خود ادامه می دهند. هرچند به ندرت می بینید که این سه نهاد به عنوان رقبای مستقیم عمل کنند. در عوض، آنها از یکدیگر یاد می گیرند و در این فرآیند پیشرفت می کنند.
چگونه می توانید از رقبای خود یاد بگیرید:
- رقبای مورد علاقه خود را انتخاب کنید و می خواهید از آنها تقلید کنید.
- ارزش ها و ماموریت های اصلی آنها را شناسایی کنید.
- توجه داشته باشید که کجا قوی تر هستند و چگونه مقایسه می کنید.
- یادداشت کنید که کجا ممکن است کوتاه بیایند و چرا چنین است.
- تعیین کنید که چگونه این درس ها می توانند برای شما و سازمان شما اعمال شوند.
4. نگرش انعطاف پذیری نسبت به تغییرات عظیم داشته باشید
سینک به این ویژگی به عنوان داشتن انعطاف وجودی اشاره می کند. همانطور که او آن را توصیف می کند، « انعطاف وجودی ظرفیت ایجاد تغییرات استراتژیک عمیق – تغییرات استراتژیک 180 درجه – به منظور پیشبرد بهتر هدف خود است. این با نوع انعطافی که افراد اغلب در مشاغل روزمره خود نیاز دارند متفاوت است. انعطاف پذیری وجودی به چیزی بسیار چشمگیرتر و متحول کننده تر اشاره دارد.
تغییر ناگهانی مسیر در شرکت شما می تواند یک چشم انداز ترسناک باشد. با این حال، اگر با هدف عادلانه ای که برای آن مبارزه می کنید، همسو باشد، می توانید بدانید که این حرکت درستی است. با این دلیل و تیم های قابل اعتماد، یک تغییر چشمگیر امکان پذیر است.
ناکامی در داشتن نگرش انعطاف پذیر اغلب می تواند منجر به مشکلات شود. در واقع، معمولاً عامل اصلی برخی از اشتباهات بزرگ تجاری است که تاکنون انجام شده است. سینک اشاره میکند که کداک زمانی این فناوری را برای دوربین دیجیتال توسعه داد، اما از ترس آسیب رساندن به کسبوکار فیلمشان، فعالانه آن را سرکوب کرد. کداک با ناتوانی در درک ارزش تغییر استراتژیک، و همچنین ناتوانی در انجام هدف عادلانه خود، سال ها بعد به خود آسیب می رساند. همین امر را می توان در مورد شرکتی مانند Blockbuster نیز گفت، که به جای دیدن پتانسیل کاری که نتفلیکس انجام می داد، سرسختانه به مدل اجاره ویدیویی امتحان شده و واقعی خود پایبند بود.
چگونه انعطاف پذیر بمانیم:
- رقبای خود را برای هرگونه تغییر استراتژیک مطالعه کنید.
- به ماموریت و هدف خود صادق باشید.
- با نگاه کردن به عوامل بیاهمیت، مانند ارقام فروش یا حاشیه سود، گرفتار نشوید.
- چشم انداز بلندمدتی داشته باشید که متاثر از ضررهای کوتاه مدت نباشد.
- تیم هایی بسازید که به اهداف شرکت شما ایمان داشته باشند.
5. شجاعت رهبری را نشان دهید
ایجاد این تغییرات همیشه آسان نیست. در هر صورت، می تواند فوق العاده دشوار باشد و نیاز به اعتماد به چشم اندازی از آینده ای پر از وعده و تحقق دارد. اغلب اوقات، کسبوکارها مایلند ارزشهای اصلی خود را برای رسیدن به KPI، اهداف درآمدی و موارد دیگر رها کنند. این معیارها مطمئناً می توانند مفید باشند، اما نه زمانی که تنها تمرکز شما باشد.
کسبوکارها دائماً فشار ناشی از ماندن در یک ذهنیت محدود را احساس میکنند، بنابراین شجاعت واقعی میخواهد تا قدم برداشته و راه را به سمت یک طرز فکر بینهایت هدایت کند. رهبران باید مسئولیت را بر عهده بگیرند و راه درست را مشخص کنند.
بنابراین چگونه می توان ویژگی های رهبری لازم برای شروع بازی بی نهایت را توسعه داد؟ یک کلید این است که یک فلسفه رهبری خدمتگزار را اتخاذ کنید ، که در آن رهبران به جای اینکه رهبران اطرافشان را اداره کنند، به اطرافیان خود خدمت می کنند. یک رهبر با ذهنیت خدمتگزار از فشارهای بیرونی احساس ناراحتی نمی کند و تنها از طریق پیوند شور و شکیبایی به نیازهای دیگران می پردازد. آنها همچنین به دیدگاه خود وفادار می مانند و وسوسه بازگشت به یک طرز فکر محدود را رد می کنند.
Simon Sinek دقیقاً چنین وضعیتی را با CVS Pharmacy توصیف می کند. همانطور که در داستان پیش میرود، CVS Pharmacy تنها دلیلش این بود که به مشتریان خود کمک کند تا سالمتر شوند، اما آنها همچنان سیگار میفروختند. فشارهای بیرونی به آنها دستور داد که فروش سیگار را متوقف نکنند زیرا این محصول میلیاردها دلار درآمد داشته است. با این حال، CVS تصمیم گرفت به دنبال هدف عادلانه خود باشد و از شر سیگار خلاص شد و ضربه کوتاه مدتی خورد. CVS به جای اینکه با فاجعه مالی روبرو شود، درآمد خود را در طول زمان افزایش داد، تا جایی که شرکت درآمد بیشتری نسبت به فروش سیگار داشت. مردم شجاعت لازم برای ریسک کردن را درک کردند و به CVS برای وفادار ماندن به هدف عادلانه خود پاداش دادند.
چگونه با شجاعت رهبری کنیم:
- ارزش های اصلی خود را بشناسید و در هر مرحله به آنها پایبند باشید.
- به دنبال متقاعد کردن مردم از طریق ابزارهای مثبت باشید.
- چشم اندازی برای آینده به دست آورید که بتوانید آن را به دیگران نشان دهید.
- از نیروهای بیرونی که شما را برای به خطر انداختن ارزشهایتان فشار میآورند، کنار بگذارید.
- هویت خود را و اینکه چرا خدا شما را روی زمین قرار داده است، درک کنید.
بازی بی نهایت را برای ایجاد تفاوت انجام دهید
برخی از شرکت ها ذهنیت محدود را رد کرده اند و در حال انجام بازی بی نهایت هستند. به شرکتهایی مانند آمازون فکر کنید که در انواع فناوریها و سرمایهگذاریهای سرگرمی سرمایهگذاری میکنند که فوراً سودی به همراه ندارند. یا تسلا را به عنوان مثال دیگر در نظر بگیرید. شاید بیشتر مردم تسلا را به خاطر خودروهایش بشناسند، اما این خودروها واقعاً محصول فرعی ماموریت ارائه محصولات انرژی پاک به تودهها هستند. در نتیجه این دلیل عادلانه، تسلا پنلهای خورشیدی را نیز ارائه میکند و برنامههای بیشتری را از طریق کارخانه تسلا Gigafactory دارد.
شما می توانید بازی بی نهایت را نیز انجام دهید. با شناسایی شرکت ها و رهبران مورد تحسین و پیروی از نکات ذکر شده در بالا شروع کنید. با انجام این کار، کسب و کار خود را برای بهتر شدن متحول خواهید کرد و شروع به تغییر جهان خواهید کرد.
بدون نظر