شرکت هایی که اعلام ورشکستگی می کنند نیز مانند شرکت های عادی دارای ساختار سرمایه هستند. این بدان معنی است که ساختار سرمایه آنها از بدهی و همچنین حقوق صاحبان سهام تشکیل شده است. در چند مقاله گذشته، ما به طور مداوم در مورد منافع دارندگان بدهی صحبت کرده ایم، یعنی نحوه پرداخت آنها در صورت انحلال یا سازماندهی مجدد.
با این حال، تا کنون به طور کامل از موضوع سهامداران غافل بوده ایم. زیرا سهامداران ذینفع یک شرکت ورشکسته محسوب نمی شوند. نیازها و ترجیحات آنها در طول کل فرآیند در جایگاه دوم قرار میگیرد. در این مقاله دقیقاً توضیح خواهیم داد که چگونه منافع سهامداران در نتیجه فرآیند ورشکستگی تحت تأثیر قرار می گیرد .
سود سهام به طور کامل متوقف شده است
منافع سهامداران در طول فرآیند ورشکستگی تحت تأثیر منفی قرار می گیرد. این به این دلیل است که وقتی یک شرکت ورشکستگی می کند، معمولاً بدهی های بیشتری نسبت به دارایی های خود دارد. همچنین، جریان نقدی آنها در آن مقطع زمانی ناکافی است. از این رو، هر جریان نقدی که یک شرکت دارد ابتدا برای بازپرداخت دارندگان بدهی استفاده می شود. طبق قانون شرکت ها، شرکت هیچ گونه تعهدی در قبال پرداخت به سهامداران ندارد. شرکت قرار است تنها زمانی به سهامداران پول پرداخت کند که آنها سود می کنند و پول مازاد دارند. از این رو، در صورت ورشکستگی، هرگونه پرداخت سود سهام متوقف می شود. این توقف در پرداخت سود سهام احتمالاً برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت، یعنی تا زمانی که شرکت از سازماندهی مجدد خارج شود. این تأثیر منفی زیادی بر سهامدارانی دارد که برای درآمد ماهانه خود به سود سهام وابسته هستند.
سهام از بین می رود
توجه به این نکته مهم است که یک شرکت فقط زمانی اعلام ورشکستگی می کند که دارایی آنها صفر یا بسیار اندک باشد. در بیشتر موارد، ارزش سرمایه گذاری سهامداران به طور کامل از بین می رود. سرمایه گذاران زیادی هستند که عمدا سهام شرکت هایی را که در معرض ورشکستگی قرار دارند خریداری می کنند. این کار از آنجایی انجام می شود که این سهام به قیمت چند پنی دلار به فروش می رسد. از این رو، اگر شرکت بقای خود را حفظ کند، ممکن است پیشرفت فوق العاده ای وجود داشته باشد. با این حال، این نوع سرمایه گذاری نیاز به مهارت و صبر زیادی دارد. در 90 درصد شرکت هایی که با ورشکستگی روبرو هستند، سهامداران تمام یا بیشتر پول خود را از دست می دهند! مهارت در شناسایی تعادل 10٪ نهفته است.
سهام ممکن است رقیق شود
حتی اگر ارزش سهام به طور کامل از بین نرود، در طول فرآیند به شدت رقیق می شود. این به این دلیل است که وقتی یک شرکت تحت سازماندهی مجدد قرار می گیرد، اغلب به پایان می رسد و مقدار زیادی از بدهی خود را به حقوق صاحبان سهام تبدیل می کند. این سهام تازه ایجاد شده ممکن است دارای حق رای باشد یا نداشته باشد. با این حال، ارزش سهام جاری را کاهش می دهد. غیر معمول نیست که مروجین پس از انجام فرآیند سازماندهی مجدد، علاقه اکثریت خود را در یک شرکت از دست بدهند.
انتشار سهام جدید
در بسیاری از موارد، سهام قدیمی شرکت در معرض ورشکستگی به سادگی از بین می رود. از این رو بی ارزش می شوند. به جای آنها، یک طبقه جدید از سهام سهام صادر می شود. این سهام عموماً برای طلبکارانی صادر می شود که به جای بدهی خود، حقوق صاحبان سهام را پذیرفته اند. گاهی اوقات، این سهام جدید برای سهامداران فعلی نیز صادر می شود. ممکن است تعداد سهام یا ارزش سهام منتشر شده کاهش یابد. از دیدگاه سهامداران، این یک ضرر بزرگ است. در حالت ایده آل، ارزش سهامی که آنها در اختیار دارند به دارنده بدهی منتقل می شود. با این حال، این امر می تواند منصفانه تلقی شود، زیرا سهامداران در زمان زیان دهی بر شرکت فرمانروایی می کردند و از این رو می توان آن را مسئول رکود دانست.
از دست دادن حقوق مدیریت
در نهایت، مهم ترین واقعیت این است که سهامداران شرکت نیز حقوق مدیریتی را از دست می دهند. تا زمانی که یک شرکت اعلام ورشکستگی کند، مدیریت منصوب شده توسط سهامداران کنترل کامل شرکت را در دست دارد. اما پس از اعلام ورشکستگی، مسئولیت مدیریت به امانت واگذار می شود. این امانت مسئول رفاه و منافع طلبکاران است. آنها نگران رفاه سهامداران نیستند. همچنین این کمیته کنترل کاملی بر شرکت ندارد. در صورتی که تصمیم مهمی گرفته شود، باید به تایید دادگاه ورشکستگی برسد. بنابراین، اگر سهامداران احساس کنند که می توانند طرح ساماندهی را اجرا کنند که به نفع آنها باشد، نمی توانند آن را تا زمانی که سایر سهامداران تایید کرده اند، اجرا کنند.
از این رو، واقعیت امر این است که تشکیل پرونده ورشکستگی می تواند حکم اعدام برای سهامداران یک شرکت تلقی شود. در موارد بسیار نادر، اینطور نیست. با این حال، در 90 درصد مواقع، سهامداران تمام پول خود را از دست می دهند. به همین دلیل است که ارزش سهام به محض اعلام ورشکستگی سقوط می کند. این اتفاق می افتد مگر اینکه سهامداران آگاه باشند که پرونده ورشکستگی فقط ماهیت استراتژیکی دارد و ارزش سرمایه گذاری آنها
بدون نظر