نرخ رشد تولید ناخالص داخلی هند در سال 2015 از نرخ رشد تولید ناخالص داخلی چین پیشی گرفت. این موضوع باعث شد که مقالات روزنامه های زیادی در هند منتشر شوند که بیان می کنند هند نیز در مسیر تکرار داستان رشد چین است. با این حال، حقیقت دور از آن به نظر می رسد. علیرغم تلاش های دیوانه وار رسانه های هندی برای قرار دادن هند و چین در یک لیگ با استفاده از آماری که برای مقایسه این دو اقتصاد گمراه کننده است، هند هنوز با چین فاصله زیادی دارد. درست است که هند گام های سریعی در مسیر تبدیل شدن به یک نیروگاه اقتصادی برداشته است. با این حال چین چندین دهه است که این کار را انجام می دهد. در این مقاله، توضیح خواهیم داد که چرا مقایسه هند و چین کاملاً بی اساس است.
اقتصاد چین چهار برابر بزرگتر از اقتصاد هند است
تولید ناخالص داخلی هند نزدیک به 1.5 تریلیون دلار است. در عین حال، تولید ناخالص داخلی چین نزدیک به 7 تریلیون دلار است. اقتصاد چین حداقل 4 برابر اقتصاد هند است. این بدان معناست که حتی اگر چین با نرخ ناچیز 1.5 درصد رشد کند و هند با نرخ 7 درصد رشد کند، اقتصاد چین همان مقداری را به تولید اضافه میکرد که اقتصاد هند به آن اضافه میکرد!
بنابراین مقایسه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی هند و چین کار بیهوده ای است. نرخ رشد چین در حدود سه دهه گذشته به طور مداوم بالاتر از نرخ رشد هند بوده است. هند به سختی از نرخ رشد چین برای چند فصل پیشی گرفته است. تنها در صورتی که هند بتواند در دو تا سه دهه آینده با اختلاف زیادی از نرخ رشد چین ادامه دهد، هند شانسی برای پیشی گرفتن از اقتصاد چین خواهد داشت.
تورم در هند 6 برابر بیشتر از چین است
رشد تولید ناخالص داخلی هند با تورم ناپایدار در این کشور همراه شده است. نرخ رشد همراه با تورم نمی تواند برای مدت طولانی دوام بیاورد. در عوض، چنین نرخ رشدی نشان دهنده انگیزه کوتاه مدتی است که سیاست پولی به اقتصاد داده است.
از سوی دیگر، تورم چین طی سالیان متمادی نسبتاً ثابت و در رقم ناچیز 0.8 درصد بوده است. این امر علیرغم این واقعیت که چین در سالهای گذشته مازاد مالی ثبت کرده است، محقق شده است و در حالت ایدهآل باید درگیر تورم باشد. برعکس، چین صندوقهای ثروت دولتی ایجاد کرده است که پول نقد اضافی را در داراییهای خارجی سرمایهگذاری میکنند و نرخ تورم را پایین نگه میدارند.
با توجه به این واقعیت که اقتصاد هند به شدت تحت تأثیر تورم قرار دارد، بعید به نظر می رسد که آنها بتوانند در دراز مدت با چین رقابت کنند.
بهره وری تولیدی چین 1.6 برابر هند است
چین بسیار بیشتر از هند تولید می کند. همچنین این کار را به طور قابل ملاحظه ای کارآمدتر انجام می دهد. با توجه به زیرساختهای با کیفیت بهتر و تکنیکهای تولید بهتری که چین در اختیار دارد، حیرتانگیز نیست که میانگین کارگر چینی 1.6 برابر بیشتر از تولید متوسط کارگر هندی تولید کند. این بدان معناست که بهره وری چین به عنوان یک کشور 60 درصد بالاتر است.
بخش تولید هند مشکلات متعددی دارد. این مشکلات شامل تامین برق نامنظم، سیستم های حمل و نقل کند و گران قیمت و همچنین کمبود مهارت هایی است که بهره وری تولید را افزایش می دهد.
با توجه به اینکه بخش بزرگی از این مشکلات ماهیت ساختاری دارند، بعید به نظر می رسد که هند بتواند در آینده نزدیک بر آنها غلبه کند.
نیروی کار
از سوی دیگر، اقتصاد هند با توجه به نیروی کار دارای مزیت استراتژیک واضحی است. سیستم آموزشی هند توسط انگلیسی ها ایجاد شد. به این ترتیب، نیروی کار هند ماهیت جهانی دارد. آنها می توانند انگلیسی روان صحبت کنند که به آنها برتری نسبت به اتباع چینی که با موانع زبانی روبرو هستند می دهد. همچنین، نیروی کار هندی در مقایسه با نیروی کار چینی که در طبقه کارخانه کار می کند، کارهایی با کیفیت بالا برای صنعت فناوری اطلاعات و صنعت BPO انجام می دهد. با توجه به اینکه آینده جهان در مشاغل دانشی با مهارت بالا نهفته است، نیروی کار هندی ممکن است به زودی برجسته شود در حالی که نیروی کار چینی ممکن است به زودی بیکار شود.
سیاست یک کودک
همچنین، چین با چیزی مواجه است که بسیاری از اقتصاددانان آن را بمب ساعتی جمعیتی می نامند. در چند دهه گذشته، چین از سیاست تک فرزندی برای کنترل جمعیت پیروی کرده است. با این حال، اکنون چین با وضعیتی مواجه است که در آن تعداد افراد بیکار از نیروی کار بیشتر از آن است. به طور متوسط انتظار می رود هر کارگر چینی هزینه حداقل دو بازنشسته چینی را بپردازد.
از سوی دیگر، هند با سود جمعیتی مواجه است. دارای نیروی کار عظیم و فوق العاده ماهر است. از این رو، اگر دولت بتواند برای این کارگران شغل ایجاد کند، انتظار می رود اقتصاد هند با جهش و مرز رشد کند. با توجه به این واقعیت که تعداد افراد در نیروی کار بسیار بیشتر از افراد دیگر خواهد بود، هند در آستانه تبدیل شدن به یک ابرقدرت اقتصادی است.
کارآفرینی
چین کم و بیش یک کشور کمونیستی است. این بدان معناست که تمام شرکتهای موجود در آنجا توسط دولت اداره میشوند. شرکتهای دولتی معمولاً کارآمد نیستند و قطعاً نوآور نیستند. از سوی دیگر، صنعت هند بر بنگاه های نوآورانه استوار است. با توجه به ماهیت رقابتی اقتصاد جهانی، صنعت هند شانس بیشتری برای موفقیت در آینده دارد. این را می توان در حالی مشاهده کرد که صنایع سرمایه بر چین مانند زغال سنگ و سیمان در حال ورشکستگی هستند در حالی که صنایع دانش بر مانند فناوری اطلاعات در حال رشد هستند!
بنابراین مقایسه چین هند در حال حاضر پوچ است. چین یک ابرقدرت تمام عیار است که نشانههایی از انحطاط را نشان میدهد در حالی که هند به تازگی شروع به رشد کرده است. مسیر طولانی و نامشخص است و تنها زمان به برخی سوالات پاسخ می دهد!
بدون نظر