بازار سهام تمایل به چرخه دارد. برای چند سال، بازار یک موضع صعودی را حفظ می کند. سپس یک حادثه کاتالیزور اتفاق می افتد، و به نظر می رسد که بازار به طور ناگهانی سقوط کرده است. با این حال، معمولاً در واقعیت چنین نیست.
بازارها نه افزایش می یابند و نه یک شبه سقوط می کنند. حادثه کاتالیزور صرفا جرقه سقوطی را ایجاد می کند که سپس با حرکت ادامه می یابد. این حرکت با میزان انحراف بازار از سطح تعادل حفظ می شود.
به عبارت ساده، اگر بازار خیلی بالا رفت، سقوط نیز سریع و تند خواهد بود.
برای مثال، بحران سال 2008 با سقوط Lehman Brothers آغاز نشد. درعوض، سقوط برادران لمن مدتی در حال شکلگیری بود و فقط این حادثه را تسریع کرد. در مورد حباب نقطه آمد یا هر سقوط دیگری که در تاریخ بازارهای سهام اتفاق افتاده است، همینطور است.
حادثه کاتالیزور علت واقعی سقوط نیست. بسیاری از کارشناسان معتقدند با توجه به شاخص های خاصی می توان سقوط یا سقوط را به راحتی پیش بینی کرد. سرمایه گذاران باهوش می توانند به این شاخص ها توجه کنند و به دنبال نقطه خروج باشند. به همین دلیل است که آنها تمایل به تولید ثروت هم در بازار رو به رشد و هم در بازار نزولی دارند.
در این مقاله نگاهی به برخی از این شاخصها و نحوه ترکیب آنها برای ایجاد سقوط در بازار سهام خواهیم داشت .
- حدس و گمان شایع: اولین قدم به سمت سقوط زمانی است که حدس و گمان بیداد می کند. این حدس و گمان شایع تضمین می کند که یک حلقه بازخورد مثبت در بازار رایج است. از این رو، سهام بالاتر از ارزش واقعی خود هدایت می شوند. در نتیجه یک حباب ایجاد می شود. قیمت های بالای فعلی دلیلی برای انتظار افزایش قیمت ها در آینده است.
برای اکثر سرمایه گذاران باهوش، ایجاد این حباب اولین قدمی است که سقوط بازار را پیش بینی می کند. اصلاحات جزئی بازار اغلب حباب های کوچکتر را کاهش می دهد. با این حال، زمانی که حباب برای مدت طولانی ادامه یابد، نتیجه یک سقوط بازار است. کاهش قیمت ها اغلب تند است و تقریباً فرصتی برای بهبودی به سرمایه گذاران نمی دهد. کار ایمن این است که در مورد احتیاط اشتباه کنید. این ممکن است به این معنی باشد که سرمایه گذار ممکن است پول کمتری به دست آورد. با این حال، خطر از دست دادن پول نیز به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. بنابراین، حباب های سوداگرانه نباید تا اوج سوار شوند.
- نرخهای رشد پایین: کاهش رشد کلی اقتصادی نشاندهنده مهمی است که بازار سهام در حال سقوط است. کاهش سرعت به خودی خود به معنای فروپاشی بازار نیست. با این حال، حدس و گمان افسارگسیخته و کاهش سرعت رشد، ترکیبی قوی هستند.
آنها در گذشته چندین بار باعث سقوط بازارهای سهام شده اند. اقتصاددانان چندین شاخص دارند که از آنها به عنوان فشارسنج برای رشد اقتصادی استفاده می کنند. تولید ناخالص داخلی (GDP) از رایج ترین این شاخص ها است. عوامل دیگری مانند بیکاری، تورم و … نیز در نظر گرفته شده است. اگر این شاخص ها در یک بازه زمانی مشخص منفی باشند و بازار همچنان در حال رونق باشد، آنگاه بین بازارهای سهام و واقعیت اقتصادی گسست وجود دارد. این نشاط غیرمنطقی معمولاً پایان خوبی ندارد. از این رو، وجود دو شرط ذکر شده در بالا، نشانگر آن است که دارایی ها باید انحلال شوند.
- اوج ارزش گذاری: ارزش گذاری سهام اغلب درست قبل از رکود بازار در اوج خود است. به عنوان مثال، اگر سوابق تاریخی نشان دهد که میانگین سهام 15 برابر EBIT معامله شده است و در حال حاضر همان سهام با 27 برابر EBIT معامله می شود، ارزش گذاری ها طولانی می شود. سهام حتی شرکتهای خوب زمانی سقوط میکند که ارزشگذاریها نسبتاً طولانی شود. سابقه تاریخی نباید دوره های زمانی بسیار طولانی را در نظر بگیرد. نوسانات اخیر قیمت، شاخص های دقیق تری از ارزش گذاری سهام است. محدوده ایده آل حدود 3 تا 5 سال خواهد بود.
- نرخ بهره پایین: علت اصلی هر نوع حباب وجود پول زیاد در بازار است. وقتی بانکهای مرکزی نرخهای بهره را کاهش میدهند، بانکها را تشویق میکنند تا با فرآیند وام دهی ذخایر کسری پول بیشتری خلق کنند. این فرآیند تقریباً همیشه منجر به حباب و سقوط در دراز مدت شده است.
دلیل آن این است که به محض کاهش نرخ بهره، پول بیشتری به بازارها سرازیر می شود. این منجر به سرمایه گذاری نادرست و ازدحام خارج می شود. نتیجه نهایی این فرآیند این است که یک طبقه دارایی مانند املاک یا سهام به شدت داغ می شود. اکنون، حباب بر روی پول فیات ساخته شده به طور مصنوعی ساخته شده است. از این رو، نمی تواند برای همیشه ادامه یابد. دیر یا زود، بانک مرکزی مجبور است برای کنترل تورم فزاینده، نرخ بهره را افزایش دهد. این افزایش نرخ بهره منجر به کاهش قیمت دارایی ها می شود زیرا تمام پول اضافی را از بازار خارج می کند.
تاریخچه حباب های بازار کاملاً واضح است. همه حبابها از رونق مسکن تا وامهای رهنی پایینتر همگی در حضور نرخهای بهره پایین ایجاد شدند. بنابراین، وقتی سرمایه گذاران مشاهده می کنند که نرخ بهره برای مدت طولانی پایین نگه داشته می شود، باید مراقب باشند که حباب در راه است.
بدون نظر