رهبری ناکارآمد و چگونه مربیگری رهبری می تواند کمک کند
رهبری بد می تواند یک سازمان را خراب کند. نتایج رهبری بد پایدار شامل نتایج مالی ضعیف، عدم هماهنگی و هم افزایی بین بخش ها یا تیم ها، روحیه و انگیزه پایین و گردش مالی زیاد است.
اثرات رهبری بد به بیرون در سراسر سازمان موج می زند.
آیا کوچینگ اجرایی می تواند یک رهبر کاملاً بی کفایت را به یک رهبر خوب تبدیل کند؟ احتمالا نه. در واقع، زمانی در گذشته بود که کوچینگ اجرایی به عنوان یک فرآیند اصلاحی در نظر گرفته میشد – زمانی که کسبوکارها دریافتند که انتخاب رهبری ضعیفی داشتهاند و میخواهند برای نجات وضعیت تلاش کنند، از آن استفاده میکنند. اما دیگر اینطور نیست.
امروزه، مربیگری اجرایی و رهبری ، اصلاحی نیست، و همچنین برای آموزش دادن به کسی که در موقعیت قدرتمندی قرار دارد چگونه رهبری کند، طراحی نشده است. با این حال، چندین اشتباه رایج توسط رهبران وجود دارد که مربیگری می تواند به آنها کمک کند. رهبری که به دلیل عواملی غیر از بی کفایتی ناکارآمد است، با مربیگری قابل بهبود است. در اینجا چند نمونه از چگونگی این اتفاق وجود دارد.
عدم درگیر شدن
رهبری دست بردار می تواند در شرایط خاصی کارساز باشد. تیمی که مانند دستگاه ضرب المثل خوب روغن کاری شده عمل می کند، می تواند برای دوره های طولانی بدون دخالت مستقیم یک رهبر کار کند. اما رهبری که به سادگی مسئولیت رهبری را بر عهده نمی گیرد چیز دیگری است. این رهبران به اصطلاح غایب بازخوردی ارائه نمی دهند، در تصمیم گیری های استرس زا شرکت نمی کنند و ممکن است قاتلان ساکت سازمان ها باشند.
کوچینگ اجرایی می تواند به رهبر دست اندرکار کمک کند تا تفاوت بین اعتماد به تیم و نادیده گرفتن آنها را درک کند. یک رهبر دست و پاگیر ممکن است کاملاً خوش نیت باشد، اما برای اینکه این سبک کار کند، باید موقعیت هایی را که نیاز به مشارکت مستقیم دارند درک کند و از زیر بار مسئولیت ها شانه خالی نکند.
مدیران خرد
از سوی دیگر، رهبر مدیریت خرد، اگرچه از نظر فنی با تیم “درگیر” است، می تواند به اندازه یک رهبر دست اندرکار که مایل است اجازه دهد تراشه ها در جایی که ممکن است بیفتند، ناکارآمد باشد. مربیگری رهبری می تواند به رهبر مدیریت خرد کمک کند تا تفاوت بین رهبری و کنترل را درک کند.
مدیریت خرد در از بین بردن تمایل کارمندان به تلاش بسیار مؤثر است.
هنگامی که اعضای تیم دارای مقادیر مناسبی از خودمختاری در کار هستند، احتمال دارد که نوآوری کنند، آزمایش کنند و راه حل های خلاقانه ارائه دهند. اما زمانی که یک رهبر از سست کردن کنترل خود امتناع می ورزد، اعتماد نمی تواند بین تیم و رهبران آن ایجاد شود و افراد در نهایت به این فکر می کنند که «چرا تلاش کنیم؟» نگرش. با این حال، با مربیگری رهبری، مدیران خرد می توانند یاد بگیرند که چگونه این اعتماد را ایجاد کنند و به اعضای تیم اجازه دهند استقلال لازم برای برتری داشته باشند.
پیشرفت به هر قیمتی
ما دوست داریم فکر کنیم که رهبران، در قلب، بیشتر نگران پیشبرد مأموریت تیم یا سازمانی هستند که رهبری می کنند. اما رهبرانی وجود دارند که پیشرفت خود را در راس فهرست اولویت ها قرار می دهند و به خود اجازه می دهند که شیفته قدرت و موقعیت شوند. آیا کوچینگ اجرایی می تواند در اینجا کمک کند؟
قطعا ارزش امتحان کردن را دارد. یک مربی یک درمانگر نیست و به مسائل عمیق شخصی نمی پردازد. اما مربیان مزایای یک دیدگاه عینی را ارائه می دهند و اغلب آنها چندین دهه تجربه را نیز به میز می آورند. رفتار خودخواهانه ممکن است در کوتاه مدت موثر باشد، اما نمی تواند تا ابد ادامه یابد، زیرا کسب و کار باید موفق شود و برای انجام این کار، همه باید با نقش های سازمانی همراه باشند. هیچ کسب و کاری وقت برای “رهبری” ندارد که وزن خود را بالا نبرد و ترجیح می دهد بر موفقیت شخصی تمرکز کند. مربیان در موقعیتی منحصر به فرد برای رساندن این نقطه حساس به مشتریان خودخواه هستند.
مربیان اجرایی و رهبری ابزارهای قدرتمندی در اختیار دارند، اما عصای جادویی که با تکان دادن آنها می توانند یک رهبر بد را به یک رهبر خوب تبدیل کنند، بخشی از این کیت نیست. با این حال، کوچینگ اجرایی میتواند مشکلات را شناسایی کند، راهحلها را توسعه دهد و به مشتریان کمک کند تا یک برنامه عملی برای رسیدن به آن ترسیم کنند. برای رهبر واجد شرایطی که اهداف سازمانی را در اولویت قرار میدهد، مربیگری اجرایی میتواند به شیوههای ناکارآمد مانند عدم تعامل با پیروان یا کنترل بیش از حد کمک کند.
با صدها مشتری در حرفهام کار کردهام، میتوانم به شما بگویم که فردی که واقعا نمیتواند مربی شود نادر است. و اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در مورد مزایای مربیگری رهبری هستید، همین امروز با من تماس بگیرید .
بدون نظر