اقتصاددانان سنتی بر این باورند که زیرساخت قلب اقتصاد است . داده های تجربی به وضوح نشان می دهد که با توجه به انتخاب، سرمایه گذاران ترجیح می دهند پول خود را در کشورهایی سرمایه گذاری کنند که زیرساخت های آنها توسعه یافته تر است. از این رو می توان گفت که توسعه سریع زیرساخت ها یکی از اساسی ترین راه هایی است که یک کشور می تواند از فرصت های اقتصادی استفاده کند. بنابراین جای تعجب نیست که کشورهای سراسر جهان به شدت بر ساخت زیرساخت ها تمرکز کنند.
دونالد ترامپ، یعنی رئیس جمهور ایالات متحده، آشکارا اعلام کرده است که دولت او قصد دارد یک تریلیون دلار برای توسعه زیرساخت ها در داخل کشور هزینه کند.
کشورهای در حال توسعه مانند هند نیز این احساس را تکرار کرده اند زیرا آنها همچنین اعلام کرده اند که قصد دارند میلیاردها دلار برای ساخت و ارتقای زیرساخت های خود هزینه کنند. از این رو می توان گفت که زیرساخت ها و تامین مالی آن در سراسر جهان صرف نظر از اینکه کشور در حال توسعه یا توسعه باشد، موضوع مهمی است.
از آنجایی که زیرساخت ها در دنیا از اولویت بالایی برخوردار هستند، تامین مالی پروژه های زیربنایی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. در نتیجه یک موضوع کامل به نام تامین مالی زیرساخت ایجاد شده است. ما تامین مالی زیرساخت را با جزئیات بیشتری در این ماژول مطالعه خواهیم کرد. با این حال، قبل از آن، باید درک کنیم که تعریف زیرساخت واقعا چیست.
تعریف تامین مالی زیرساخت
تعاریف رسمی از تامین مالی زیرساخت چندان روشن نیست. به طور کلی، در اکثر کشورهای جهان، دولت فهرستی از صنایعی را که قرار است به آنها وضعیت زیرساخت داده شود، صادر می کند. تامین مالی پروژه ها یا شرکت های درگیر در این بخش ها را تامین مالی زیرساختی می گویند.
اما این تعریف بیشتر برای عملیات داخلی دولت است. این تعریف به منظور ارائه معافیت های مالیاتی یا یارانه هایی که به بخش زیرساخت وعده داده شده است، استفاده می شود.
با این حال، ویژگی های مشترک خاصی در بین صنایع وجود دارد که در سراسر جهان به عنوان زیرساخت طبقه بندی می شوند. در زیر به برخی از این ویژگی ها اشاره شده است:
- اولاً، صنایعی که وضعیت زیرساختی به آنها داده می شود، به عنوان محوری برای اقتصاد در نظر گرفته می شوند. این بدان معناست که این صنایع انگیزه رشد و توسعه سریع سایر صنایع را نیز فراهم می کند. به عنوان مثال، صنایعی مانند راهها و راهآهنها امکان جابهجایی سریعتر کالاها و خدمات را در سراسر کشور فراهم میکنند. این امر به تولیدکنندگان در کشور کمک می کند تا در مقایسه با سایر کشورها رقابتی تر شوند. نتیجه نهایی افزایش صادرات است. سایر بخشهای مهم مانند مخابرات و برق نیز بهعنوان بخش مرکزی اقتصاد در نظر گرفته میشوند و از این رو زیرساختهای مالی در سرتاسر جهان تامین شدهاند.
- ثانیاً، از آنجایی که این صنایع دارای اهمیت استراتژیک هستند، بسیاری از بازیگران بخش خصوصی اجازه فعالیت در آنها را ندارند. این یک بازار انحصاری با بازیگران بسیار کمی ایجاد می کند. در نتیجه، سرمایه گذاران به طور کلی بسیار مشتاق سرمایه گذاری در فرصت های زیرساختی هستند. با این حال، همچنین باید درک کرد که از آنجایی که این بازارها را می توان انحصاری در نظر گرفت، آنها نیز به شدت تنظیم می شوند. از آنجایی که تنها تعداد انگشت شماری تامین کننده وجود دارد، دولت قیمت هایی را که می توان آنها را شارژ کرد، تعیین می کند
- در نهایت، دارایی های زیرساختی با ریسک کم و جریان های نقدی پایدار مشخص می شوند. این پروژه ها عموماً در مناطقی ساخته می شوند که تقاضای زیادی وجود دارد. در نتیجه، یا مصرف کنندگان یا دولت مایل به پرداخت جریان نقدی نسبتاً پایدار برای مدت طولانی هستند.
نکته اصلی این است که ویژگی تعیین کننده تامین مالی زیرساخت، بخش هایی است که پول به آنها وام داده می شود. انواع مختلف وام مانند اضافه برداشت، وام مدت دار، وام سرمایه در گردش و غیره به طور کلی در تعریف تامین مالی زیرساخت گنجانده شده است.
انواع تامین مالی زیرساختی
تامین مالی زیرساخت دارای زیرمجموعه های مختلفی است. این تقسیمبندیها عموماً بر اساس نوع صنعتی است که وجوه واقعاً در آن استفاده خواهد شد. انواع مختلف تأمین مالی زیرساختها در زیر فهرست شدهاند.
- اقتصادی: تامین مالی زیرساخت می تواند به دلایل صرفا اقتصادی باشد. به عنوان مثال، هنگامی که یک بندر جدید در یک کشور ساخته می شود، تجارت خارجی بیشتری را امکان پذیر می کند. این پروژه ها عموما با استفاده از مشارکت دولتی و خصوصی تامین می شوند. زیرا این پروژه ها ارزش خالص مثبت دارند. از این رو، ارزش ایجاد شده می تواند بین دولت و طرف های خصوصی تقسیم شود. پروژه های زیرساختی اقتصادی به جای اینکه منافعی را برای صنایع یا افراد خاص ایجاد کنند، برای اقتصاد بزرگتر یک منطقه سود می بخشند.
- اجتماعی: بودجه زیرساختی نیز به بسیاری از مؤسسات با هدف اجتماعی داده می شود. به عنوان مثال، چندین پروژه برای تامین آب سالم برای مردم انجام شده است. به طور مشابه، پروژه هایی برای ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی به مردم یک منطقه انجام می شود. این پروژه ها متفاوت هستند زیرا باید بدون توجه به اینکه ممکن است ارزش فعلی خالص منفی داشته باشند، انجام شوند. از این رو، تحت سایر روش های تامین مالی، این پروژه ها کنار گذاشته می شوند. با این حال، هنگامی که صحبت از تامین مالی زیرساختی می شود، دولت بودجه را برای این پروژه ها خرج می کند، حتی اگر هیچ بازدهی فوری نداشته باشد. از آنجایی که این پروژه ها ممکن است ارزش فعلی خالص منفی داشته باشند، بیشتر توسط دولت انجام می شود.
- تجاری: پروژه های تجاری درست مانند پروژه های اقتصادی هستند. به جز، این پروژه ها مزایایی را برای مجموعه ای از افراد فراهم می کند که می توان آنها را مستقیماً شناسایی کرد. برای مثال، پروژههای راهآهن و راهآهن مترو، پروژههای زیربنایی تجاری محسوب میشوند. آنها با دریافت هزینه از افرادی که از خدمات استفاده می کنند، تامین می شود.
نکته اصلی این است که تامین مالی زیرساخت یک حوزه وسیع است که صنایع زیادی را در بر می گیرد. همچنین، مدلهای تأمین مالی مورد استفاده در اینجا کمی متفاوت است، زیرا پروژههایی با NPV منفی نیز بارها انجام میشوند.
بدون نظر