برون سپاری نقطه مقابل برون سپاری است!خب، این واضح به نظر می رسد، اینطور نیست؟ با این حال، بسیاری از مردم معنی آن را نمی دانند. با این حال، این روندی است که در بازار کشورهای در حال توسعه دیده می شود. به عنوان مثال هند را در نظر بگیرید. این بزرگترین صادر کننده خدمات نرم افزاری در جهان است. تعدادی از شرکتهای بیسابقه عمدتاً تجارت فناوری اطلاعات هند را اداره میکردند. خدمات مشاوره تاتا، Infosys، Wipro، Cognizant و غیره تعدادی از این نیروها هستند. با این حال، سه ماهه اخیر در این شرکت ها آشفته بوده است. بسیاری از مشتریان این شرکت ها را ترک کرده و قراردادهای خود را پس گرفته اند. با این حال، آنچه که مایه تعجب است این است که قراردادها به شرکت شخص ثالث دیگری واگذار نشده است، بلکه برون سپاری شده است. در این مقاله به مفهوم بیمه گزاری و تاثیر آن بر بازار خواهیم پرداخت:
مرکز اسیر چیست؟
یک مرکز اسیر متعلق به خود شرکت است. این در مکان های دریایی راه اندازی شده است تا اطمینان حاصل شود که مزایای مالیات و نیروی کار از دست نمی رود. به عنوان مثال، اگر وال مارت مرکز خدمات فناوری اطلاعات خود را در بنگلور راهاندازی کند (که قبلاً انجام داده است) به آن مرکز اسیر میگویند. با این تفاوت که کار برای شخص ثالث ارسال نمی شود. بلکه یک شخصیت حقوقی توسط خود شرکت مادر ایجاد و اداره می شود. این نهاد اگر مرکز اسیر نامیده شود.
مفهوم سازمان خدمات مشترک جهانی نیز ظهور کرده است. این به سادگی به این معنی است که دفتر Wal-Mart که در هند راه اندازی شده است، خدماتی را به تمام عملیات Wal-Mart از سراسر جهان ارائه می دهد! از این رو، کمی شبیه برون سپاری است. اما به جای برون سپاری به شخص ثالث، شرکت ها شروع به برون سپاری برای خود کرده اند.
بازارهای بالغ
شرکت هایی مانند Colgate، Sony Pictures. Pfizer، Bayer، و غیره، همگی دفاتر خود را در چند ماه گذشته در هند افتتاح کرده اند. در بسیاری از موارد، آنها به سادگی استعدادهایی را که به هر حال برای آنها کار می کرد در فروشندگان خود استخدام کرده اند. این حرکت به سمت مراکز اسیر به دلیل مرحله بلوغ صنعت صادرات نرم افزار است. قبلاً هزینه ها بسیار کم بود. همچنین، شرکتهایی مانند Infosys و Wipro تنها شرکتهایی بودند که با هزینه کم به این استخر محدود دسترسی داشتند. حجم خدمات نرم افزاری نیز به اندازه کافی قابل توجه نبود که شرکت ها به فکر افتتاح مراکز خود باشند. افزایش هزینه ها، کاهش کیفیت خدمات، افزایش اتکا به اتوماسیون همگی منجر به آغاز این روند تامین منابع شده است.
هزینه های مربوطه
تامین خدمات نرم افزاری می تواند هزینه های قابل توجهی داشته باشد. قراردادهای خدمات فناوری اطلاعات اغلب قراردادهای چند میلیون دلاری هستند. فسخ آنها همچنین منجر به ضررهای غیرمنتظره برای فروشنده فناوری اطلاعات می شود. آنها با زیرساخت ها و نیروی کار باقی مانده اند که باید به آنها پول پرداخت کنند. به این ترتیب، این قراردادها هزینه فسخ سنگینی دارند که میلیون ها دلار را شامل می شود. با این حال، اگر قرارداد پس از اتمام آن به سادگی تمدید نشود، هیچ هزینه ای وجود ندارد. به همین دلیل است که مشتریان منتظر می مانند تا قراردادهای 7 یا 8 ساله آنها به پایان برسد و سپس به سادگی کار را منبع یابی کنند.
انتقال دانش
تامین منابع مالی نیز یک کابوس لجستیکی است. سیستم های فناوری اطلاعات پیچیده هستند و دارای چندین برنامه کاربردی هستند که چندین ارتقاء داشته اند. از این رو، هیچ کس واقعاً نمی داند که دقیقاً چه اتفاقی می افتد. این در مورد خدمات برون سپاری صادق است. دانش در مورد سیستم ها در اختیار فروشنده خدمات IT است. از این رو، انتقال دانش یک چالش مهم تامین منابع است. نه تنها چندین روز طول می کشد، بلکه تلاش فوق العاده زیادی از هر دو طرف انجام می شود. فروشنده و کارمندان آنها به این فرآیند بی علاقه هستند. این بر مشکلات آنها بیشتر میافزاید.
تاثیر بر فروشندگان
روند تامین منابع تاثیر مخربی بر فروشندگان دارد. خدمات کم و بیش کالایی شده اند. از این رو، هیچ نقطه فروش منحصر به فردی وجود ندارد که آنها را قادر به فروش با بالاترین قیمت کند. قراردادها به کمترین پیشنهاد داده می شود. در نتیجه فشار زیادی بر حاشیه سود وارد می شود. از این رو، تکیه بر حجم تنها کاری است که فروشندگان فناوری اطلاعات می توانند برای حفظ سودآوری خود انجام دهند. با این حال، با مد روز شدن تامین منابع، چالشهای جدیدتری در بازار بوجود میآیند و حجم تجارت نیز در حال کاهش است.
تاثیر بر نیروی کار
کارگران بزرگترین ذینفعان از روند تامین منابع بوده اند. شرکت های شخص ثالث حاشیه سود کمتری دارند. بنابراین، آنها واقعاً نمی توانند حقوق کارگران خود را نیز پرداخت کنند. همچنین، انگیزه فزاینده ای برای افزایش سود وجود دارد
از طرفی مراکز اسارت چنین محدودیت هایی ندارند. آنها می توانند امنیت شغلی بهتر، دستمزد بالاتر و شرایط بیشتر ارائه دهند. بنابراین، با وجود شایعاتی مبنی بر اینکه این مدل کسبوکار ممکن است عمر کوتاهی داشته باشد، کرم کارمندان فناوری اطلاعات به سمت مراکز اسیر هجوم میآورند. مراکز اسیر حداقل 50 درصد کمتر از همتایان خود که پروژه های برون سپاری را انجام می دهند، فرسایش کمتری دارند.
زمان انتقال
قراردادهای فروشنده هر 5 سال یکبار منقضی می شود. اغلب شرکت ها مجبورند کسب و کار خود را به فروشنده ارزان تری دیگر منتقل کنند. هر بار که فرآیند به فروشنده دیگری منتقل می شود، منحنی یادگیری دوباره شروع می شود. بیمه گزاری ثبات را ارائه می دهد. از این رو، با گذشت زمان، دستاوردهای نمایی در یادگیری افزایش می یابد. هر یک از کارکنان در حوزه خود به یک متخصص تبدیل می شوند. این مرکز اسیر را قادر میسازد تا بیش از هر فروشنده شخص ثالثی از کسب و کار پشتیبانی کند!
بدون نظر