فروپاشی وام‌های مسکن زیربنایی سؤالات زیادی را در بازارها ایجاد کرده است. اکثر آنها ناخوشایند بوده اند و بیشتر آنها در مورد چیزهایی بوده اند که قبلاً فکر می کردیم خوب هستند و اکنون با دید منفی به آنها نگاه می شود. یکی از این موضوعات، موضوع بازارهای مالی یکپارچه است. قرار است بحران وام‌های مسکن یک بحران بسیار محلی باشد. این یک بحران صنعت املاک و مستغلات در ایالات متحده است، یعنی یک صنعت در یک کشور. با این حال، معلوم می شود که این بحران به یک فاجعه تبدیل شده است. همه بازارها در سراسر جهان تحت تأثیر این بحران قرار گرفتند و نتیجه آن یک رکود جهانی بود. این امر ارتباط شدید بازارها را در جهان امروز به منصه ظهور می رساند.در این مقاله، ما نگاهی دقیق‌تر به ارتباطات بین این بازارها و نحوه تأثیر آنها بر سقوط وام‌های مسکن فرعی خواهیم داشت.

بازارهای وام مسکن و بازارهای اوراق قرضه

همانطور که قبلا در مقالات قبلی بحث کردیم ، ماهیت محصولات وام مسکن تغییر کرد. بانک‌ها دیگر آن‌هایی نبودند که برای خرید وام مسکن به صاحب‌خانه‌ها پول می‌دادند. در عوض، این افراد در بازار اوراق قرضه بودند که این کار را انجام می دادند. بانک ها فقط یک وسیله نقلیه برای تسهیل دیدار این دو طرف مقابل بودند.

با ظهور سازمان‌های شبه دولتی، بخش‌های بزرگی از وام‌های مسکن شروع به اوراق بهادار شدن و فروش در بازار اوراق قرضه کردند. این آژانس ها از حمایت دولت برخوردار بودند و بنابراین توانستند از این معاملات سودهای خیره کننده ای به دست آورند. این امر باعث جذب وال استریت و نام تجاری اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن Alt A به بازار اوراق قرضه شد. در اواخر بحران، تقریباً هر وام مسکنی که در ایالات متحده داده می شد، راه خود را به بازارهای اوراق قرضه پیدا کرد. حجم این اوراق به حدی بالا بود که اکثریت اوراق قابل معامله در بازار را تشکیل می دادند.

از این رو، می توان با اطمینان گفت که اوراق بهادار انبوه، سرنوشت بازارهای اوراق قرضه و بازارهای وام مسکن را به هم مرتبط کرد. تغییر در هر یک از این بازارها مطمئناً بر عملکرد بازار دیگر تأثیر می گذارد.

بازارهای اوراق قرضه و بازارهای سهام

درست مانند بازارهای وام مسکن، آینده سهام بازارهای سهام نیز به طور قطعی با بازارهای اوراق قرضه مرتبط بود. اکثر شرکت هایی که این اوراق بهادار با پشتوانه رهنی و تعهدات بدهی وثیقه را می فروشند در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده بودند. این شامل تمام بانک های سرمایه گذاری وال استریت و همچنین سازمان های شبه دولتی مانند فردی مک، فانی می و جینی می می شود. املاک و مستغلات موضوع اصلی سرمایه گذاری در آن روزها بود. از این رو سرمایه گذارانی که به دنبال مواجهه غیرمستقیم با این بخش بودند نیز به شدت در این سهام سرمایه گذاری کردند. این امر همراه با این واقعیت که علامت به حسابداری علامت گذاری شده به همه این شرکت ها اجازه می دهد تا سودهای بالایی را به ثبت برسانند، همچنین مسئول ایجاد رونق بازار سهام بود که توسط بازارهای وام مسکن و اوراق قرضه هدایت می شد.

از این رو، به طور ناخواسته به سطح دیگری از یکپارچگی مالی رسید. بازارهای اوراق قرضه و بازارهای سهام به نحوی با هم مرتبط بودند که هر دو پشت سر هم حرکت می کردند و اغلب این حرکت ناشی از بازار وام مسکن بود!

بازارهای اوراق قرضه و بازارهای مشتقه

پیوند بسیار مهم دیگر، ارتباط بین بازار اوراق قرضه و بازار مشتقه است. همانطور که می دانیم اکثر ابزارهای مالی که در بازارهای وام مسکن به صورت فرابورس فروخته می شوند دارای مشابه مشتقه نیز هستند. به عنوان مثال، تعهدات بدهی وثیقه ای و سوآپ های نکول اعتباری، محصولات مشتقه معروفی بودند که فروخته می شدند. حجم داد و ستد در بازار وام مسکن و همچنین حجم مبادلات در بازار مشتقات مرتبط افزایش یافته بود. تعداد اوراق بهادار و قراردادهای معوق به سادگی شگفت انگیز بود. در واقع آنها برای به زانو درآوردن غول های مالی سابق کافی بودند. و تعداد زیادی از این قراردادها یا مستقیماً مبتنی بر بازارهای رهنی بود یا مبتنی بر اوراق قرضه و سهامی بود که بازارهای وام مسکن را تقلید می کردند.

از این رو، همراه با بازارهای سهام و اوراق قرضه، بازارهای مشتقه نیز به بازار وام مسکن مرتبط شدند و سناریویی را ایجاد کردند که در آن هر بازار عمده در ایالات متحده به صورت همبستگی حرکت می کرد.

بازارهای محلی و بازارهای خارجی

برای افزودن به واقعیت فوق، اوراق بهادار مبتنی بر وام‌های رهنی کم اعتبار تنها در ایالات متحده مستقر نبودند. بلکه سرمایه گذاران در تمام دنیا اشتهای خود را برای آنها ایجاد کرده بودند. به همین دلیل است که صندوق های بازنشستگی و شهرداری از نقاط دوردستی مانند اروپا به سرعت راه خود را به اوراق بهادار ساب پرایم باز کردند. برخی از شهرداری‌ها مانند شهرداری دوسلدورف در این وام‌های مسکن سرمایه‌گذاری زیادی کردند. بنابراین، شرایطی به وجود آمد که با یک حرکت جزئی در بازارهای وام مسکن می‌توان به سرتاسر آمریکا و حتی خارج از کشور شوک وارد کرد!

این مورد نبود، چند دهه قبل. بازارها نسبتاً مستقل از یکدیگر بودند. با این حال، نوآوری مالی عصر جدید منجر به یک پیامد غیرعمدی دوختن این بازارها به یکدیگر شد!

این یکی از مؤلفه‌های شکست نهایی سال 2008 بود. آنچه در حالت ایده‌آل باید یک بحران محلی بود، تبدیل به یک بحران بین‌المللی شد که سیستم مالی را تهدید می‌کرد! این ما را به این سوال می رساند که آیا پیوند بازارهای مالی با یکدیگر چیز خوبی است؟ مطمئناً، می تواند در کوتاه مدت راحتی ایجاد کند. با این حال، به همبستگی همه بازارها نیز منجر می شود. بنابراین همه چیز به طور همزمان از چرخه رکود رونق عبور می کند و باعث ایجاد امواج شوک عظیم می شود.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *