بازار سهام در حال حاضر نگران نرخ های بهره بالا در سال آینده است. افزایش نرخ بهره در سال 2018 یک نتیجه قطعی است. بحث این است که آیا فدرال رزرو سه بار در سال نرخ بهره را افزایش خواهد داد یا حتی افزایش نرخ بهره را بیشتر خواهد کرد. نظر رایج در وال استریت این است که روند در حال تغییر است. دوره طولانی که در آن نرخ بهره به طور مصنوعی پایین نگه داشته می شد اکنون به پایان رسیده است. افزایش نرخ بهره نشان دهنده آغاز روندی است که در آن نرخ ها در چند سال آینده همچنان بالاتر خواهند رفت. این تأثیر عمیقی بر اقتصاد آمریکا و همچنین چندین اقتصاد دیگر در سراسر جهان خواهد داشت. با این حال، یکی از بزرگترین تأثیرات بر خود دولت آمریکا خواهد بود.در این مقاله، نگاهی دقیق‌تر به چگونگی تأثیر افزایش نرخ بهره بر عملکرد خزانه‌داری ایالات متحده خواهیم داشت.

افزایش بازده

در حال حاضر، بازده اوراق قرضه خزانه داری در پایین ترین سطح تاریخی قرار دارد. اوراق قرضه ده ساله خزانه داری پس از تقریباً یک دهه نرخ بهره پایین، اکنون بیش از 3 درصد سود خواهد داشت. با این حال، کارشناسان اقتصادی بر این باورند که افزایش نرخ بهره این بار شدید خواهد بود. فدرال رزرو باید اطمینان حاصل کند که اقتصاد با تورم بیش از حد مواجه نمی شود. از این رو، نرخ ها ممکن است در سال 2018 به شدت به 4 درصد افزایش یابد. انتظار می رود طی پنج سال آینده، افزایش نرخ بهره حتی چشمگیرتر باشد. میانگین بلندمدت نرخ سود اوراق خزانه 5 درصد است. این احتمال وجود دارد که در چند سال آینده بازدهی به 5 درصد بازگردد. به عبارت ساده تر، هزینه بهره احتمالاً دو برابر می شود زیرا دولت شروع به پرداخت 5 درصد از اوراق قرضه خود می کند. همچنین باید درک کرد که اوراق قرضه خزانه به طور متوسط ​​هر پنج سال یکبار تجدید مالی می شوند. از این رو،

افزایش بدهی معوق

سیاست های اقتصادی پرزیدنت اوباما وضعیت مالی آمریکا را خراب کرده است. پیش از این، پرزیدنت اوباما در سال 2009 روی کار آمد، آمریکا در مجموع 12.3 تریلیون دلار به جهان بدهکار بود. در حال حاضر، این رقم به 20 تریلیون دلار می رسد. با این حال، منتقدان استدلال می کنند که دولت آمریکا بخشی از این پول را به خود مدیون است. از این رو، اگر فقط به بدهی خارجی نگاه کنیم، این رقم در دوره هشت ساله ریاست جمهوری اوباما از 7 تریلیون دلار به 14 تریلیون دلار افزایش یافته است. اکنون احتمالاً تا سال 2020 به 17.5 تریلیون دلار خواهد رسید.

از این رو، میزان بدهی به افراد خارجی با جهش و مرز افزایش یافته است. اگر نرخ بهره نیز دو برابر شود، آمریکا با بحران بدهی تمام عیار مواجه خواهد شد. از آنجایی که اوباما نرخ های بهره را بسیار پایین نگه داشته بود، پرداخت سود بدهی از 190 میلیارد دلار به 250 میلیارد دلار رسید، حتی اگر بدهی بیش از دو برابر شد. با این حال، پس از بازنشانی نرخ بهره، این بدهی احتمالاً از 850 میلیارد دلار خواهد گذشت.

حداقل بگوییم این عدد خیره کننده است. دلیل آن هم این است که آمریکا کمتر از این رقم را برای بودجه نظامی خود هزینه می کند و یکی از بزرگترین زرادخانه های جهان را در اختیار دارند. همچنین، آمریکا کمتر از این برای طرح های تامین اجتماعی خود هزینه می کند. از این رو، اگر اقدامی صورت نگیرد، این احتمال وجود دارد که پرداخت سود بدهی های معوق بزرگترین هزینه برای دولت آمریکا باشد. در حال حاضر، دولت آمریکا حدود 1.6 تریلیون دلار مالیات بر درآمد شخصی جمع آوری می کند. یعنی 50 درصد کل مالیات بر درآمد باید به عنوان بهره پرداخت شود!

این می تواند دلیل واقعی عدم افزایش سریع نرخ بهره توسط دولت باشد. تورم ممکن است از نظر سیاسی به اندازه افزایش مالیات برای پرداخت سود بیشتر نامطلوب نباشد. با این حال، دوره نرخ های بهره کم برای مدت طولانی طولانی شده است و از اینجا به بعد نرخ ها فقط افزایش خواهند یافت.

ترامپ و افزایش نرخ بهره

بسیاری از منتقدان بر این باورند که دونالد ترامپ نرخ بهره را افزایش نخواهد داد. این به این دلیل است که او یک توسعه دهنده املاک و مستغلات بود. اگر او نرخ بهره را زودتر افزایش دهد، احتمالاً همه مشاغل او متحمل ضررهای هنگفتی خواهند شد. از این رو، بسیاری او را “رئیس جمهور بی پول” نهایی می نامند.

این ممکن است واقعیت نداشته باشد زیرا سناریوی فعلی دولت را مجبور به افزایش نرخ بهره خواهد کرد. گزینه ها کاهش شدید قیمت ها به دلیل نرخ بهره بالا یا تخریب اقتصاد ناشی از ابر تورم است. سیاست های نرخ سود صفر طبیعی نیست. این اولین بار در تاریخ جهان است که نرخ بهره برای مدت طولانی سرکوب شده است. جالب است که ببینیم چگونه به حالت عادی باز می گردند.

به طور خلاصه، شرکت های خصوصی تنها کسانی نیستند که با افزایش نرخ بهره چیزی برای از دست دادن دارند. دولت ایالات متحده بزرگترین بازنده خواهد بود. به احتمال زیاد دولت به همین دلیل امر اجتناب ناپذیر را به تعویق انداخته است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *