انواع خاصی از بازارهای مالی و مؤسسات مالی وجود دارد که تقریباً در همه کشورهای جهان یافت می شوند. به عنوان مثال، اکثر کشورهایی که فعالیت های اقتصادی در آنها انجام می شود، دارای یک بورس اوراق بهادار و یک سیستم بانکی هستند. هر یک از این مؤسسات متفاوت هستند و از این رو وظایف مختلفی را انجام می دهند. با این حال، این بازارها و موسسات مالی با هم یک سیستم مالی را تشکیل می دهند. سیستم های مالی در سراسر جهان تا حدودی شبیه به هم هستند زیرا همه آنها دارای ویژگی های مشترک هستند. با این حال، سیستم های مالی نیز بر اساس عوامل سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند.

در این مقاله نگاهی اساسی به ویژگی های اساسی سیستم مالی خواهیم داشت .

سیستم مالی چیست؟

سیستم مالی مجموعه ای پیچیده و مرتبط از نهادها و بازارهای مالی است. برای درک کل سیستم، ابتدا باید اجزای سازنده آن را بشناسیم. سیستم های مالی در سراسر جهان به طور کلی دارای سه جزء هستند. این اجزا به شرح زیر است:

 

  • موسسات مالی خصوصی (بانک ها، شرکت های بیمه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و غیره) 

     

  • سازمان های نظارتی دولتی که این نهادها را نادیده می گیرند 

     

  • بانك مركزي كه سياست پولي را تصميم مي گيرد و در نتيجه بر تمام نهادهاي بازار مالي اثر مي گذارد 

سیستم مالی چگونه کار می کند؟

انگیزه های متنوعی در سیستم مالی هر کشور وجود دارد. سه نوع مؤسسه ذکر شده در بالا انگیزه های بسیار متفاوتی دارند.

 

  • به عنوان مثال، مؤسسات مالی خصوصی صرفاً با انگیزه های مالی هدایت می شوند. بانک‌های خصوصی، شرکت‌های بیمه و صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک از افرادی که پول مازاد برای سرمایه‌گذاری دارند، پول جمع‌آوری می‌کنند. در عین حال، آنها این پول را به صنعتگرانی که برای سرمایه گذاری به پول نیاز دارند، قرض می دهند. انگیزه سود باعث می شود بانک ها و سایر موسسات مالی به رقابت با یکدیگر بپردازند تا مکانیزمی را پیدا کنند که در آن پس انداز با حداقل هزینه های مبادله به سرمایه گذاران منتقل شود. 

     

  • سیستم مالی بهترین نمونه از دست نامرئی آدام اسمیت در کار است. این مؤسسات مالی در تعقیب سود فردی خود، کل اقتصاد را به سمت رشد و توسعه هدایت می کنند. این انتقال وجوه از افراد بیکار به افراد پرتلاش، ستون فقرات هر اقتصادی را تشکیل می دهد. داده های تجربی به وضوح نشان می دهد که کشورهای با سیستم های مالی پیشرفته تر رشد اقتصادی بهتری را ثبت می کنند. بنابراین، داشتن سیستم مالی توسعه یافته، شاخصی از اقتصاد توسعه یافته است. 

     

  • سازمان های نظارتی عملکرد بسیار متفاوتی در مقایسه با نهادهای خصوصی دارند. وظیفه آنها اطمینان از رقابت شرکت های خصوصی با یکدیگر به شیوه ای منصفانه و عادلانه است. به عنوان مثال، نهاد نظارتی نظارت بر بازار سهام باید اطمینان حاصل کند که از معاملات داخلی جلوگیری می کند. این وظیفه نهاد نظارتی است که اطمینان حاصل کند که اطلاعات مربوط به شرکت باید به طور همزمان در دسترس همه قرار گیرد. این تضمین می کند که هیچ یک از طرفین مزیت اطلاعاتی نسبت به دیگری ندارد. اگر سازمان نظارتی نتواند این کار را انجام دهد، بازار سهام از کار خواهد افتاد. برای مدتی، تعداد انگشت شماری از مردم به هزینه دیگران پول در می آورند. در طی یک دوره زمانی، سرمایه گذاران به سادگی اعتماد خود را به بازار از دست می دهند و سرمایه گذاری را متوقف می کنند. 

    وظیفه سازمان های نظارتی تضمین بازی منصفانه در بازارها است. تقریباً همه مؤسسات مالی مهم به عنوان مثال. بانک ها، شرکت های بیمه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و غیره به آژانس نظارتی خود نیاز دارند. با این حال، باید درک کرد که مقررات بیش از حد همیشه خوب نیست. مقررات بیش از حد به این معنی است که بسیاری از قوانین باید رعایت شود. در نتیجه، هزینه های انطباق برای شرکت ها افزایش می یابد. این امر باعث می شود آنها در بازار بین المللی کمتر رقابت کنند. همچنین، مقررات بیش از حد، انعطاف پذیری سرمایه گذاران را برای اداره شرکت خود به شیوه ای که می خواهند محدود می کند. بنابراین، میزان مقررات باید درست باشد. فقط باید از وقوع معاملات ناعادلانه جلوگیری کند. یک بار دیگر،

     

  • در نهایت باید به بانک های مرکزی اشاره ویژه ای کرد. دلیلش این است که آنها از یک طرف وظیفه نظارتی را انجام می دهند، اما از طرف دیگر میزان عرضه پول هر کشوری را نیز تعیین می کنند. این عرضه پول یکی از عواملی است که منجر به چرخه های اقتصادی می شود. همچنین چرخه های اقتصادی مانند رکود، رکود و فاز رونق بر کل صنعت مالی و حتی سایر صنایع تأثیر می گذارد. به همین دلیل است که بانک مرکزی به عنوان قدرتمندترین مرجع پولی در هر کشور تلقی می شود. بحث های قابل توجهی در مورد چگونگی ساختار این نهاد وجود دارد. برخی کشورها ترجیح می دهند این نهاد را در دستان خصوصی نگه دارند، در حالی که کشورهای دیگر آن را ملی کرده اند. در مقاله ای جداگانه به طرح ساختاری بانک مرکزی پرداخته ایم. 

بنابراین می توان گفت که یک سیستم مالی با انواع مختلف احزاب شکل می گیرد. این انواع مختلف احزاب نیازهای متفاوتی دارند. این نیازهای مختلف، و همچنین مشارکت طرف های مختلف در سیستم مالی کلی، در بالا خلاصه شده است.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *