درونگراها می توانند رهبران برجسته ای باشند: در اینجا دلیل آن است
مردم تمایل دارند «رهبران» را به عنوان افرادی تصور کنند که خود را در آنجا قرار می دهند، شبکه های بزرگی دارند و خواهان توجه و توجه هستند. به عبارت دیگر برونگراها.
برون گرایی پیش نیاز رهبری نیست.
اما برونگرایی شرط لازم برای رهبر برجسته بودن نیست. مارتا مینو، رئیس سابق دانشکده حقوق هاروارد، نمونه ای از یک رهبر محترم و با نفوذ است که درون گرا است، مانند استیو وزنیاک، یکی از بنیانگذاران اپل. میا هام ممکن است به خاطر بردهایش در زمین فوتبال مورد تجلیل قرار گرفته باشد، اما از زمان بازنشستگی، کارهای گسترده ای را انجام داده و توجه ها را به ثبت ملی مغز استخوان جلب کرده است. وارن بافت یک بار در سمینار دیل کارنگی ثبت نام کرد زیرا احساس نمی کرد شخصیت تجاری دارد، اما درونگرایی مطمئناً مانع از موفقیت او نشد.
واقعیت این است که افراد درونگرا می توانند رهبران فوق العاده خوبی باشند و هستند.
درونگراها نقاط قوت زیادی را به روی میز می آورند
درونگراها معمولاً ناظران و تحلیلگران طبیعی و همچنین شنوندگان خوبی هستند. آنها اغلب متمرکز و پیگیر هستند و وقتی صحبت می کنند، عمدا و با هدف این کار را انجام می دهند. درونگراها ممکن است شبکههای گستردهای از برونگراها نداشته باشند، اما تمایل دارند روابط کمتر و قویتری داشته باشند. در صنایعی که نیاز به تجزیه و تحلیل عمیق و حل مسئله دارند، درونگراها می توانند به خوبی برای نقش های رهبری مناسب باشند.
تفاوت اصلی بین افراد درون گرا و برون گرا در جایی است که انرژی خود را جذب می کنند. برون گراها از حضور در اطراف مردم و تعامل با یکدیگر شارژ می شوند، در حالی که درون گراها از طریق تنهایی انرژی می گیرند. هیچ کدام بهتر از دیگری نیستند و هر کدام مزایا و معایب خاصی دارند.
مهارت هایی که بسیاری از افراد درون گرا باید عمداً تمرین کنند
ممکن است زمانی وجود داشته باشد که یک رهبر درونگرا می توانست خود را ببندد و بدون مزاحمت کار کند، اما آن روزها به پایان رسیده است. ما در دنیایی زندگی می کنیم که همیشه به هم متصل است و در جهانی که ارتباطات و همکاری بیش از هر زمان دیگری برای موفقیت تجاری مهم است. برای پیشرفت در این محیط، درونگراها ممکن است نیاز داشته باشند که عمداً روی ویژگی های خاصی کار کنند.
برنامه ریزی و آماده سازی عمدی می تواند به درونگراها کمک کند تا در جلسات، ارائه ها و سایر تعاملات تجاری راحت تر باشند.
بسیاری از افراد درونگرا باید عمداً خود را از منطقه آسایش خود خارج کنند تا زمانی که این موضوع به طبیعت دوم تبدیل شود. آنها اغلب در جلسات بهتر عمل می کنند که از قبل یک برنامه بازی را طراحی کرده و با دقت آماده می شوند نه اینکه صرفاً “بال آن” بپردازند. و در دنیای کسب و کار امروزی، درونگراها باید مسئولیت را بر عهده بگیرند و به شکل گیری برداشت دیگران از آنها کمک کنند، مبادا تصویری نادرست یا ناقص از آنها ایجاد شود.
خط آخر: رهبر مناسب برای سازمان مناسب است
رهبر مناسب برای یک تیم، بخش یا سازمان ممکن است یک درونگرا یا یک برونگرا باشد. آنچه مهم است مهارت ها و توانایی های آنها و “تناسب” آنها با فرهنگ سازمانی است. این که آیا آنها نیاز به معاشرت یا تنهایی برای شارژ مجدد و گروه بندی مجدد دارند، تا زمانی که آموزش کافی برای توسعه رهبری داشته باشند، به ندرت مهم است.
شاید ما رهبران را برون گرا تصور کنیم زیرا رهبران برون گرا از کانون توجه لذت می برند، بنابراین طبیعتاً با آنها بیشتر آشنا می شویم. اما مطمئن باشید که تعداد زیادی از رهبران در سطح جهانی وجود دارند که خود را در زمره افراد درونگرا طبقه بندی می کنند. آنها ممکن است شهرت نداشته باشند، اما مهارت و اشتیاق لازم برای انجام کار را دارند.
یکی از کلیدهای آماده سازی درونگراهای امیدوارکننده برای موقعیت های رهبری، ارائه برنامه های توسعه رهبری با کیفیت بالا است. یکی دیگر اغلب مربیگری رهبری است. مربیگری رهبری می تواند یک تجربه قدرتمند برای رهبر درونگرا باشد، زیرا یک ارتباط قوی یک به یک و همچنین دیدگاهی در مورد اینکه دیگران چگونه آنها را درک می کنند ارائه می دهد.
وظیفه من به عنوان یک مربی رهبری هنگام کار با افراد درونگرا این نیست که به نحوی آنها را به افراد برونگرا تبدیل کنم تا بتوانند توجه بیشتری را به خود جلب کنند. در عوض، کمک به آنها برای درک نقاط قوت، شناسایی شکاف های مهارتی و اجرای برنامه ای برای بهبود نقاط قوت و پر کردن شکاف ها است. هیچ یک از این فرآیندها مستلزم این نیست که یک شرکت کننده برونگرا باشد.
عباراتی مانند درونگرا و برونگرا ممکن است برای رهبران به کار رود، اما هیچکدام تاثیری بر توانایی آنها در انجام کار ندارند. هر مربی رهبری به شما می گوید که ترکیبی از ویژگی های ذاتی، مهارت های اکتسابی، اشتیاق و انگیزه برای برتری است که منجر به رهبری عالی می شود. اگر علاقه مند به کسب اطلاعات بیشتر در مورد آنچه برای توسعه برتری رهبری واقعی نیاز است، به شما توصیه می کنم که کتاب های من، از جمله آخرین کتاب من، رهبر هوشمند را بررسی کنید.
بدون نظر