انواع سرمایه گذاری خارجی و پیامدهای آن برای کشورهای در حال توسعه

با باز شدن اقتصادهای جهان، جریان سرمایه گذاری از غرب به شرق افزایش یافته است. زمانی که سرمایه از غرب به کشورهای در حال توسعه در جستجوی بازدهی بهتر سرازیر شد، این کشورها اثرات چنین سرمایه گذاری را تجربه می کنند. در حالی که جریان سرمایه گذاری خارجی به کشورهای در حال توسعه مزایای زیادی دارد، اما جنبه های منفی نیز دارد. قبل از پرداختن به این اثرات، توجه به مقوله‌های سرمایه‌گذاری خارجی که به کشورهای در حال توسعه سرازیر می‌شوند مفید خواهد بود.

اول، سرمایه گذاری مستقیم خارجی یا سرمایه گذاری مستقیم خارجی وجود دارد که شامل جریان سرمایه به بخش هایی است که به روی سرمایه گذاری خارجی باز می شود. این شکل از سرمایه‌گذاری مستقیم در این بخش‌ها معمولاً از طریق راه‌اندازی کارخانه‌ها، کارخانه‌ها و مؤسسات یا از طریق سرمایه‌گذاری مشترک یا از طریق شرکت‌های تابعه کاملاً تحت مالکیت انجام می‌شود.

شکل دوم سرمایه گذاری خارجی، سرمایه گذاران نهادی خارجی هستند که به عنوان یک سیاست سرمایه گذاری غیرمستقیم، در بازارهای سهام و اوراق قرضه کشورهای در حال توسعه سرمایه گذاری می کنند. تفاوت اساسی بین این دو نوع سرمایه گذاری خارجی این است که در حالی که FDI طولانی مدت است و در مواقع اضطراری کمتر مستعد فرار سرمایه است، جریان پول خارجی به بازارهای سهام چیزی است که به عنوان “پول داغ” یا پولی که می تواند از کشور خارج شود شناخته می شود. در اطلاعیه کوتاه

مزایای سرمایه گذاری خارجی

از این رو، این واقعیت که کشورهای در حال توسعه بیشتر ترجیح می دهند سرمایه گذاری مستقیم خارجی داشته باشند، زمانی آشکار می شود که ماهیت عمیق و بلندمدت این جریان ها را در نظر بگیریم. با این حال، این بدان معنا نیست که از سرمایه گذاری در بازارهای سهام و اوراق قرضه استقبال نمی شود. این به این دلیل است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه کسری حساب جاری زیادی دارند که باید با دلار تامین شود. به عبارت دیگر، کسری حساب جاری تفاوت بین واردات و صادراتی است که یک کشور انجام می دهد و از آنجایی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه بیش از صادرات وارد می کنند، باید مکانیزمی وجود داشته باشد که از طریق آن کسری تامین مالی شود. این امر با سرمایه گذاری در اوراق قرضه و سهام امکان پذیر می شود. از سوی دیگر، سرمایه گذاری مستقیم خارجی برای ایجاد شغل و ایجاد شرایط برای رونق آینده مناسب است. علاوه بر این، سرمایه گذاری مستقیم خارجی با مزیت افزوده فناوری و انتقال دانش همراه است. که برای کشورهای در حال توسعه مفید است. بنابراین، همانطور که از این توضیح پیداست، هم سرمایه گذاری مستقیم خارجی و هم پول داغ از نظر سودمندی برای کشورهای در حال توسعه جذاب هستند.

معایب سرمایه گذاری خارجی

با این حال، جنبه های منفی این سرمایه گذاری ها این است که هر زمان که بحرانی مانند بحران اقتصادی اخیر و بحران مالی آسیا در سال 1997 وجود داشته باشد، جریان های خارجی سرمایه خارجی به وجود می آید زیرا سرمایه گذاران وحشت زده از بازارهای کشورهای در حال توسعه فرار می کنند تا مبادا در این شرایط ضرر کنند. روند بحران سرمایه گذاری های آنها را از بین می برد. این نقطه ضعف اصلی سرمایه گذاری خارجی است. علاوه بر این، حتی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی یا سرمایه‌گذاری در کشورهای در حال توسعه نیز می‌تواند از کشورهای در حال توسعه فرار کند، اگر آن‌ها قابلیت تبدیل حساب سرمایه کامل را داشته باشند یا شرایطی را برای شرکت‌های خارجی فراهم کنند تا به سرعت دارایی‌های خود را به ارزهای داخلی به ارز اصلی خود که در بسیاری از موارد دلار آمریکا است، تبدیل کنند. از این رو، پیامدهای سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و پول داغ باید توسط سیاست‌گذاران قبل از اینکه خود را متعهد به باز کردن اقتصاد خود کنند، به وضوح درک کنند. در واقع،

Closing Thoughts

Finally, in this globalized world, no country can be immune to the flow of foreign capital from the West. Hence, prudence and caution must be exercised before committing one’s economy to be open to foreign capital. If there are any lessons to be learnt from the Asian Financial crisis of 1990s, it is that foreign capital is as fickle as it is fun to have and hence, when the party is over, it would be the first to leave.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *