وام های تجاری و شخصی تحت سلطه دارایی های مشهود است. دلیل ساده این امر این است که آنها وثیقه خوبی می دهند. به عنوان مثال، زمانی که شخصی وام مسکن می گیرد، همان خانه ای را که می خرد، گرو می گذارد، حتی اگر بانک فقط 80 درصد ارزش آن را وام می دهد. همچنین بانک ها ضمانت های شخصی را در نظر می گیرند و تضمین می کنند که ارزش وام های خود تا 150 درصد ارزش آن تضمین شده است.

در مورد دارایی های نامشهود نیز چنین نیست. اعطای وام در برابر چنین دارایی ها یک پدیده اخیر است و نیاز به تحقیق و توسعه دارد. در این مقاله با وام دادن به دارایی های نامشهود بیشتر آشنا می شویم.

ظهور دارایی های نامشهود

دارایی های نامشهود شکل غالب دارایی ها در اقتصاد دانش هستند . کافی است نگاهی به برخی از با ارزش ترین شرکت های امروزی جهان بیندازید. نام هایی که احتمالاً به ذهن می رسد عبارتند از: گوگل، مایکروسافت، فیس بوک، آمازون و سایر شرکت های مبتنی بر وب. ارزش آنها بیش از صدها میلیارد دلار است! اکنون آنها قطعا دارایی های مشهودی برای توجیه چنین ارزش گذاری هایی ندارند. دفاترشان و تمام وسایلشان هم تمایل به اجاره دارند! در واقع تمام دارایی های مشهود چنین شرکت هایی کمتر از 10 درصد ارزش گذاری آنها است!

اقتصاد جهان دستخوش تغییر شده است. ما دیگر در دوره صنعتی نیستیم. در عوض، ما در اقتصاد دانش قرار داریم. در اینجا دارایی های دانش بسیار ارزشمندتر از دارایی های مشهود هستند. به همین دلیل است که درصد دارایی های مشهود در ارزیابی های یک شرکت از 74 درصد در دهه 1950 به 13 درصد در حال حاضر کاهش یافته است.

با توجه به اینکه دارایی‌های نامشهود بر ترازنامه شرکت‌های مدرن تسلط دارند، هر بانکی که به این شرکت‌ها وام می‌دهد باید در اعطای وام به آنها نیز مهارت داشته باشد.

نیاز به وام دادن در برابر دارایی های نامشهود

همانطور که در بالا ذکر شد، دارایی های نامشهود بزرگترین محرک های ارزش گذاری در دنیای مدرن هستند. هم شرکت های بزرگ و هم استارت آپ ها ارزش گذاری خود را به این دارایی ها بستگی دارند. این امر، ایجاد چارچوبی را برای بانک‌ها مهم‌تر می‌کند که به آنها اجازه دهد در برابر چنین دارایی‌هایی وام بدهند.

در حال حاضر، تمام قوانین بانکی استفاده از چنین دارایی هایی را به عنوان وثیقه ممنوع می کند. آنها زمانی که وثیقه می شوند تنها کسری از ارزششان در نظر گرفته می شود. تا زمانی که بانک ها راهی برای وام دادن به این دارایی ها ایجاد نکنند، تجارت خود را به صندوق های سرمایه گذاری خطرپذیر و شرکت های مالی غیربانکی که مجاز به دادن چنین وام هایی هستند، از دست خواهند داد.

انواع دارایی های نامشهود

دارایی های فکری از همه نوع ارزش یکسانی در مورد وام بانکی ندارند. برخی از انواع دارایی های معنوی وثیقه بهتری نسبت به سایرین دارند.

 

  1. بازاریابی: دارایی های نامشهود که می تواند به عنوان وثیقه مورد استفاده قرار گیرد شامل نام های تجاری و علائم تجاری نیز می شود. در دنیای مدرن، برندها می توانند بسیار مهم و ارزشمند باشند. برند کوکا کولا و برند مارلبرو را می توان از نمونه های بارز این موضوع دانست. با این حال، مشکل در نظر گرفتن برندها به عنوان وثیقه این واقعیت است که ارزش آنها به طور کلی با ارزش شرکت در نوسان است. بنابراین، اگر یک شرکت ورشکست شود، نام تجاری نیز به زودی بی فایده می شود. این همان چیزی است که پذیرش آن را به عنوان وثیقه کاهش می دهد. 

     

  2. تکنولوژیکی: بسیاری از صنایع نیاز به استفاده از پتنت دارند. صنعت داروسازی یک نمونه عالی در این زمینه خواهد بود. چنین اختراعاتی نیز دارایی های تکنولوژیکی هستند. این پتنت ها یا با محدود کردن دیگران از استفاده از فناوری مذکور یا با گرفتن هزینه ای برای شرکت، جریان نقدی را برای شرکت فراهم می کنند. بنابراین اختراعات مستقل از شرکت هستند. برخلاف برندها، ارزش پتنت ها با کاهش عملکرد شرکت کاهش نمی یابد. بنابراین آنها شکل بهتری از وثیقه هستند. 

مشکل دارایی های نامشهود

دارایی های نامشهود بازار نقدینگی ندارند . از این رو بانک ها حتی اگر بخواهند دارایی نامشهود مذکور را در اختیار بگیرند، نمی توانند به راحتی پول خود را بازیابی کنند. فروش این دارایی یک مانع بزرگ خواهد بود. ارزش گذاری نام تجاری اغلب ارقام تصوری هستند. آنها نشان می دهند که برند برای شرکتی که اکنون آن را دارد چه ارزشی دارد. این بدان معنا نیست که برای یک شرکت دیگر به همان اندازه ارزش دارد! فروش دارایی نامشهود یک دارایی زمان بر است که نیاز به خدمات بسیاری از کارشناسان دارد. کار بانک ها وام دادن است. آنها دانش یا توانایی انحلال چنین برندهایی را ندارند.

بنابراین بانک‌ها معمولاً از اعطای وام به دارایی‌های نامشهود خودداری می‌کنند. این وام ها آسان است اما بازیابی آنها دشوار است.

ترتیب شخص ثالث

یکی از راه‌های پیشنهادی بانک‌ها این است که شخص ثالثی خطرات وام‌دهی در برابر دارایی‌های نامشهود را پوشش دهد. مشکل اصلی این است که دارایی های نامشهود دارای ارزش های نوسانی هستند. بنابراین بانک ها نمی توانند علیه آنها وام دهند.

اگر شخص ثالثی وجود داشت که قول می داد در صورت نکول به بانک مبلغ ثابتی را جبران کند، بانک ها حاضر به خرید چنین محصولی می شدند. در مقابل، بانک ها می توانند برند را به عنوان وثیقه به این شخص ثالث ارائه دهند.

سپس شخص ثالث دارایی ها را در بازار می فروشد. اگر بیشتر از آنچه از بانک آورده اند بفروشند، سود می کنند، اگر نه ضرر می کنند!

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *