فصل ۷: هیچ جایگزینی برای برنامهریزی عالی وجود ندارد
“برنامهریزی، آوردن آینده به زمان حال است تا بتوانید اکنون در مورد آن کاری انجام دهید.”
~ آلن لاکین
درس ۷: شما باید اکنون برای شغل خود برنامهریزی کنید!-برنامهریزی شغلی بلندمدت
تمام موفقیتها با یک برنامه عالی آغاز میشوند. هدف این فصل همین است. برنامهریزی دشوار نیست، فقط مجموعهای از مراحل (اقدامات) و نقاط عطف (دستاوردها) است.
هنگامی که به تمام سوالات دشوار پاسخ دادید و یک تحلیل SWOT خوب برای ایجاد یک برنامه شغلی продуманный انجام دادید. این طرح باید شامل یک برنامه ۱۰ ساله باشد که به بخشهای ۱ ساله تقسیم شده است. بهترین راه برای دستیابی به چیزی مهم، داشتن یک برنامه است که نوشته شده و به طور مداوم بررسی شود.
با یک برنامه، میتوانید پیشرفت را اندازهگیری کنید تا مطمئن شوید که به سمت هدف خود حرکت میکنید. بدون یک برنامه، هیچ راهی برای اندازهگیری این سفر و همچنین راهی آسان برای تشخیص اینکه در مسیر درست هستید یا در جهت اشتباه حرکت میکنید، نخواهید داشت.
این طرح فقط برای استفاده شماست. میتوانید آن را با دیگران به اشتراک بگذارید، اما این هدف آن نیست. شما آن را کنترل، اندازهگیری و در صورت لزوم به روز میکنید تا به تمام آنچه میخواهید دست یابید.
برخی از شرکتها برنامهریزی شغلی و بررسیهای رسمی کارکنان دارند. این جدا از برنامهریزی مورد بحث در اینجا است، زیرا شما باید پیشرفت شغلی خود را در طول سالیان متمادی، صرف نظر از کارفرما، پیگیری کنید.
بررسیها و بهروزرسانیهای فصلی و سالانه
هنگامی که یک برنامه شغلی را توسعه دادید و اجرا کردید، در طول سال زمانی را برای بهروزرسانی و اندازهگیری پیشرفت خود اختصاص دهید. قرارها برای بررسی فصلی ۱ ساعت و برای بررسی سالانه ۲ ساعت هستند.
در تقویم شخصی خود (مانند تقویم Google) و نه در تقویم کاری خود (مانند Outlook شرکت خود) قرار ملاقات تنظیم کنید. این قرارها را به صورت خودکار تنظیم کنید. به این ترتیب فقط ۴ قرار ایجاد میکنید: ۱۵ مارس (بررسی فصلی)، ۱۵ ژوئن (بررسی فصلی)، ۱۵ سپتامبر (بررسی فصلی) و ۱۵ دسامبر (بررسی سالانه) که برای ۱۰ سال آینده تکرار میشوند.
بررسی فصلی
در بررسی فصلی، به برنامه خود نگاه کنید و تعیین کنید که آیا درصد صحیحی از هر یک از وظایف برنامهریزی شده را تکمیل کردهاید یا خیر. به عنوان مثال، اگر ۱۵ مارس است و شما یک سال برای آموزش خاصی برنامهریزی کردهاید، باید ۲۵ درصد از آن آموزش را به پایان رسانده باشید.
اشکالی ندارد اگر تمام وظایف را تا میزان تعیین شده تکمیل نکرده باشید. نکته مهم در اینجا این است که آگاهی خود را از پیشرفتی که در جهت برنامه امسال داشتهاید و آنچه برای سال باقی مانده است، افزایش دهید. این بررسی همچنین میتواند در صورت انحراف از مسیر، شما را به مسیر درست بازگرداند.
پس از بررسی لیست اقدامات برای فصل، بررسی تا فصل بعد به پایان میرسد.
بررسی سالانه
بررسی سالانه یا پایان سال فرصتی است برای بررسی پیشرفتی که در سال گذشته داشتهاید. برنامهریزی و اجرا کار سختی است. تمام موفقیتهای سال گذشته خود را جشن بگیرید.
وظایف تکمیل نشده را شناسایی کنید و ارزش این وظایف را تشخیص دهید. اگر این وظایف هنوز ارزشمند هستند، آنها را در برنامه سال آینده قرار دهید. اگر این وظایف اکنون ارزشمند یا مرتبط نیستند، یادداشتی بنویسید که چه چیزی در جهت این وظیفه انجام دادهاید و چرا آن را متوقف کردهاید.
هر سال میتوانید نه تنها دستاوردهای سال جاری، بلکه دستاوردهای سال قبل را نیز بررسی کنید. با بررسی پیشرفت خود، روندها را خواهید دید. یک سال را با سال دیگر مقایسه کنید و برای افزایش مجموعه مهارتهای خود، اطلاعاتی در مورد چیزهای دیگری که باید یاد بگیرید، کسب کنید.
به آنچه باید در سال آینده برای تکمیل برنامه ۱۰ ساله انجام شود (باز هم بخش ۱ ساله دیگری از برنامه) نگاه کنید.
پس از ترسیم برنامه سال آینده، آن را برای یک یا دو روز کنار بگذارید تا به خودتان زمان دهید تا در مورد آن فکر کنید. وقتی آماده شدید، آن را به روز کنید. سپس آن برنامه را اجرا کنید!
درس ۸: مسیرهای شغلی حرفهای را درک کنید
دو نوع نقش در هر شرکت یا سازمانی وجود دارد: مشارکتکننده فردی و مدیریت.
مشارکتکننده فردی (IC)
مشارکتکننده فردی (IC) یک متخصص است که بر روی یک شغل تمرکز دارد. افراد در این نقشها به تنهایی یا به عنوان بخشی از یک تیم کار میکنند تا نوعی محصول کاری ایجاد کنند. آن شخص نیازی به مدیریت یا نظارت بر کارکنان و نه مدیریت بودجه ندارد.
مدیریت
هر زمان که کلمه مدیر را به عنوان عنوان شغلی اضافه میکنید، به این معنی است که یک فرد ممکن است مجبور به مدیریت افراد، فرآیندها، بودجه و/یا سایر موارد در محیط کار باشد. مدیریت برای همه مناسب نیست. یک مدیر معمولاً از نقش مشارکتکننده فردی میآید، جایی که او قبلاً متخصص در زمینهای بوده است که توسط این نقش مدیریت میشود. به عنوان مثال، قبل از اینکه مدیر فناوری اطلاعات (IT) شود، ابتدا یک توسعهدهنده نرمافزار بود. قبل از اینکه مدیر حساب شود، یک متخصص پشتیبانی فروش بود.
ارتقاء و افزایش حقوق
امروزه شرکتهای بیشتری مجموعههایی از مشارکتکنندگان فردی ایجاد میکنند و آنها را به جای یک بخش با یک مدیر، به یک پروژه اختصاص میدهند. اگر تصمیم بگیرید که نمیخواهید افراد را مدیریت کنید، میتوانید به عنوان یک مشارکتکننده فردی باقی بمانید و در شغل خود پیشرفت کنید (با ارتقاء و افزایش حقوق) بدون اینکه مجبور باشید برای ارتقاء به مدیریت بروید. رفتن به مدیریت برای ارتقاء ایده وحشتناکی است، به خصوص اگر هیچ آموزش مدیریتی نداشته باشید و علاقهای به کمک به مردم نداشته باشید.
سوالی که باید در مورد مدیریت بپرسید این است: آیا آنقدر از مردم خوشم میآید که ۷۰٪ از وقتم را صرف کار بر روی مسائل مربوط به افراد، روابط و ارتباطات و اجرای سیاستهای مدیریت ارشد کنم؟ اگر پاسخ مثبت است، ممکن است کاندیدای خوبی برای مدیریت باشید. اگر پاسخ منفی است، یک مشارکتکننده فردی باقی بمانید.
خلاصه
- همه موفقیتها معمولاً با یک برنامه عالی آغاز میشوند.
- بررسیهای فصلی فرصتی است برای دیدن اینکه آیا در مسیر درست برای سال هستید یا خیر و در صورت لزوم اصلاحات را انجام دهید.
- بررسیهای سالانه فرصتی است برای جشن گرفتن موفقیتهای خود، برجسته کردن اهدافی که از دست دادهاید و ترسیم برنامه سال آینده.
- دو نوع نقش در شرکتها وجود دارد: مشارکتکنندگان فردی و مدیریت. هر نوع نقش پاداشها و چالشهای خاص خود را دارد.
سؤالاتی که باید از خود بپرسید
- آیا تا به حال در گذشته سعی کردهام برای شغلم برنامهریزی کنم؟ اگر چنین است و کارساز نبود، چرا کارساز نبود؟ این بار چه کاری را متفاوت انجام خواهم داد؟
- نگرانیهای من در مورد برنامهریزی شغلی چیست؟
- چگونه خودم را به صورت فصلی و سالانه مسئول نگه خواهم داشت؟
- آیا نگرانی دیگری در مورد انجام این کار دارم؟ اگر چنین است، اکنون چه کاری میتوانم انجام دهم تا آن نگرانیها را برطرف کنم؟
- آیا فکر میکنم از مدیریت خود در مورد برنامهریزی شغلی حمایتی دریافت خواهم کرد؟
بدون نظر