اقتصاد مدیریتی را می‌توان به عنوان ادغام تئوری اقتصادی با شیوه‌های تجاری تعریف کرد تا تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی آینده توسط مدیریت را آسان کند. اقتصاد مدیریتی به مدیران یک شرکت در حل منطقی موانع موجود در فعالیت های شرکت کمک می کند. از نظریه و مفاهیم اقتصادی استفاده می کند. در تدوین تصمیمات مدیریتی منطقی کمک می کند.

کلید اقتصاد مدیریتی نظریه اقتصاد خرد شرکت است. شکاف بین اقتصاد در تئوری و اقتصاد در عمل را کاهش می دهد. اقتصاد مدیریت علمی است که با استفاده مؤثر از منابع کمیاب سروکار دارد. مدیران را در تصمیم گیری های مربوط به مشتریان، رقبا، تامین کنندگان شرکت و همچنین در رابطه با عملکرد داخلی شرکت راهنمایی می کند. از ابزارهای آماری و تحلیلی برای ارزیابی تئوری های اقتصادی در حل مشکلات تجاری تجاری استفاده می کند.

مطالعه اقتصاد مدیریت به تقویت مهارت های تحلیلی کمک می کند، به پیکربندی منطقی و همچنین حل مشکلات کمک می کند. در حالی که اقتصاد خرد مطالعه تصمیمات اتخاذ شده در مورد تخصیص منابع و قیمت کالاها و خدمات است، اقتصاد کلان حوزه ای از اقتصاد است که رفتار اقتصاد را به عنوان یک کل (یعنی کل صنایع و اقتصادها) مطالعه می کند. اقتصاد مدیریتی از ابزارهای خرد اقتصادی برای تصمیم گیری های تجاری استفاده می کند. با یک شرکت معامله می کند.

استفاده از اقتصاد مدیریتی به شرکت ها و سازمان های سودآور محدود نمی شود. اما می توان از آن برای کمک به فرآیند تصمیم گیری سازمان های غیرانتفاعی (بیمارستان ها، موسسات آموزشی و غیره) نیز استفاده کرد. استفاده بهینه از منابع کمیاب در چنین سازمان هایی را ممکن می سازد و همچنین به دستیابی به اهداف به کارآمدترین روش کمک می کند. اقتصاد مدیریتی در تحلیل قیمت، تحلیل تولید، بودجه بندی سرمایه، تحلیل ریسک و تعیین تقاضا کمک زیادی می کند.

اقتصاد مدیریتی هم از نظریه اقتصادی و هم از اقتصاد سنجی برای تصمیم گیری منطقی مدیریتی استفاده می کند. اقتصاد سنجی به عنوان استفاده از ابزارهای آماری برای ارزیابی تئوری های اقتصادی با اندازه گیری تجربی رابطه بین متغیرهای اقتصادی تعریف می شود. از داده های واقعی برای حل مشکلات اقتصادی استفاده می کند. اقتصاد مدیریتی با نظریه اقتصادی که «نظریه شرکت» را تشکیل می دهد، مرتبط است. تئوری شرکت بیان می کند که هدف اولیه شرکت به حداکثر رساندن ثروت است. تصمیم گیری در اقتصاد مدیریت به طور کلی شامل تعیین اهداف شرکت، شناسایی مشکلات دخیل در دستیابی به آن اهداف، توسعه راه حل های مختلف جایگزین، انتخاب بهترین جایگزین و در نهایت اجرای تصمیم است.

شکل زیر راه‌های اصلی ارتباط اقتصاد مدیریتی با تصمیم‌گیری مدیریتی را نشان می‌دهد.

بدون نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *