حقوق صاحبان سهام و بدهی رایج ترین منابع مالی مورد استفاده در هنگام تامین مالی زیرساخت هستند. با این حال، در بسیاری از موارد، درآمد نیز منبع مهم تامین مالی است. این امر به این دلیل است که در بسیاری از موارد، درآمد حاصل از فازهای قبلی پروژه برای تأمین بودجه ساخت فازهای جدیدتر پروژه استفاده می شود و در نتیجه منجر به افزایش ظرفیت می شود. به عنوان مثال، اگر بخشی از یک پل قبلاً ساخته شده باشد، درآمد حاصل از آن قسمت می تواند برای تأمین بودجه ساخت بعدی پل استفاده شود.
پروژه های زیرساختی معمولاً مدتی طول می کشد تا به بلوغ برسند. از این رو در مراحل اولیه نمی توان درآمد حاصل از این گونه پروژه ها را چندان پایدار در نظر گرفت. در نتیجه، شرکت ها از طیف گسترده ای از اقدامات استفاده می کنند که برای کاهش ریسک جریان های نقدی مورد انتظار از درآمدهای گذشته طراحی شده اند.
اقدامات مورد استفاده برای کاهش خطرات درآمد
اقدامات متعددی وجود دارد که معمولاً توسط شرکت ها برای کاهش خطرات درآمد استفاده می شود. برخی از آنها در زیر ذکر شده است:
- قرارداد آفتاکی: قرارداد آفتاکی توافقی است بین خریدار و فروشنده یک محصول یا خدمات. بر اساس این قرارداد، خریدار متعهد می شود که تمام یا بخشی از کالایی را که در آینده توسط فروشنده تولید می شود، خریداری کند. یک قرارداد آتی را می توان به عنوان یک قرارداد آتی در نظر گرفت. طبق این قرارداد، خریدار قانوناً ملزم به خرید مقدار مشخصی از کالا با نرخ از پیش تعیین شده در تاریخ معین خواهد بود.
- این ویژگی بسیار مفید است زیرا به تضمین درآمد کمک می کند. به عنوان مثال، در حین ساخت یک نیروگاه، یک شرکت ممکن است مطمئن نباشد که آیا میتواند تمام برق تولیدی خود را بفروشد یا خیر. با این حال، اگر آن را منعقد به یک قرارداد offtake، این عدم قطعیت از بین می رود. شرکت می تواند نسبتاً مطمئن باشد که در تاریخ بعدی درآمد دریافت خواهد کرد. از این رو، بازاریابی دیگر یک نگرانی باقی نمی ماند و شرکت می تواند بر تکمیل پروژه تمرکز کند.
- تنها مشکلی که در مورد توافقنامه آفتاکی وجود دارد این است که هر دو طرف را به یک قرارداد الزام آور قانونی ملزم می کند. از این رو، اگر شرکت زیرساخت نتواند پایان معامله خود را به تعویق بیاندازد، ناگزیر به پرداخت جریمه و جریمه به طرف های دیگر خواهد بود. از این رو، منصفانه است که بگوییم قراردادهای آفتاک تنها در صورتی باید امضا شوند که شرکت زیرساخت نسبتاً مطمئن باشد که ساخت آنها به تأخیر نخواهد افتاد و آنها قادر خواهند بود کالا و/یا خدمات را در تاریخ توافق شده ارائه دهند.
- باید درک کرد که شرکت زیرساخت هنوز ریسک بزرگی را انجام می دهد. آنها فرض میکنند که شرکتکننده میتواند طبق برنامه زمانبندی توافقشده، هزینه کالاها و خدمات را پرداخت کند. هنگام انجام این نوع مفروضات، همیشه یک ریسک اعتباری ذاتی وجود دارد. از این رو، هنگام انعقاد قراردادهای منعقد، لازم است اطمینان حاصل شود که طرف مقابل در یک محیط باثبات کار می کند و می تواند به تعهدات مالی خود عمل کند.
- قراردادهای بلندمدت: یک قرارداد بلندمدت مانند یک قرارداد منفصل است. با این حال، تنها ریسک حجمی را از ترازنامه شرکت زیرساخت حذف می کند. ریسک قیمت همچنان در شرکت باقی است. این نوع قراردادها زمانی مورد استفاده قرار می گیرند که یک شرکت به احتمال زیاد محصولات را برای سال های طولانی عرضه کند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است موافقت کند که گاز طبیعی مایع را برای چندین سال به شرکت دیگری ارائه دهد. با این حال، قیمت گاز ممکن است هر روز متفاوت باشد. به این ترتیب، قراردادهای بلندمدت به گونه ای طراحی می شوند که هر دو شرکت به یک قیمت می رسند. این معمولاً با محک زدن قیمت به شاخصی که به طور گسترده دنبال می شود انجام می شود.
- قراردادهای بلند مدت را می توان همراه با سایر ابزارهای مشتقه استفاده کرد. اگر این کار انجام شود، شرکت عملاً می تواند یک خط برتر با ثبات را تعیین کند، مگر اینکه طرف مقابل از کار خارج شود.
- قرارداد برای تفاوت:قرارداد تفاوت نوعی قرارداد مشتقه است که معمولاً برای محافظت از سرمایه گذاران در برابر نوسانات بازار منعقد می شود. قرارداد CFD مکانیزمی است که بر اساس آن قیمت یک دارایی ثابت می شود. بعداً، اگر ارزش بازار دارایی بیشتر کاهش یابد، فروشنده باید به خریدار پول بپردازد. از سوی دیگر، اگر ارزش بازار افزایش یابد، خریدار باید به فروشنده پول پرداخت کند. با استفاده از این قراردادها، شرکتهای زیرساختی میتوانند درآمدهایی را که از پروژهها دریافت میکنند تثبیت کنند و خود را در برابر هوسبازیهای بازار محافظت کنند. هنگامی که یک شرکت برق قراردادی را برای توافق مابهالتفاوت منعقد میکند، بدون توجه به اینکه قیمتهای بازار در آینده به کجا خواهد رفت، قیمتهای خود را قفل میکنند. در اصل خود، قرارداد برای تفاوت در واقع یک قرارداد سوآپ است که می تواند برای کاهش ریسک درآمد استفاده شود. بزرگترین چالش در اینجا یافتن طرف مقابلی است که مایل به عقب نگه داشتن طرف دیگر معامله باشد.
نکته اصلی این است که اقدامات متعددی برای کاهش ریسک درآمدهای ناشی از یک پروژه زیرساختی وجود دارد. با این حال، حتی پس از انجام همه این اقدامات، شرکت زیرساخت باید در برآورد درآمدها محافظه کار باشد. عدم انجام این کار می تواند به معنای فشار مالی برای شرکت در آینده باشد.
بدون نظر